11 - 03 - 2023
دیپلماسی چینی در راستای توافق تهران- ریاض
جلال میرزایی*
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی پس از هفت سال به تفاهم رسیدند تا آنطور که در بیانیه مشترکی در این رابطه عنوان کردند، ظرف ۲ ماه آینده شرایط را برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک مهیا کنند. این در حالی است که دولت پکن نیز نقشی آشکار در این تفاهم میان دو قدرت مسلمان منطقه خاورمیانه ایفا کرده، تا جایی که بیانیه مشترکی که در این رابطه منتشر شده، نه بیانیهای دوجانبه، بلکه بیانیهای سهجانبه بوده و به جز مقامهای ایرانی و عربستانی، مقامهای ارشد چینی نیز آن را امضا کردهاند.
اگرچه شخصا با این تحلیل همدل نیستم که دستیابی به این توافق میان ایران و عربستان با نقشآفرینی چینیها لزوما به معنای نارضایتی آمریکاست اما آنچه انکارناپذیر است، منافعی است که توافق و تعامل دو قدرت مسلمان منطقه خاورمیانه برای پکن در پی خواهد داشت.
اما دستیابی تهران و ریاض به تفاهم نزدیک به دو سال پس از آغاز ریاستجمهوری ابراهیم رییسی، در حالی بود که مقامهای عربستانی در زمان وزارت ظریف بر این باور بودند که وزارت خارجه و دولت وقت اراده نظام را نمایندگی نمیکند و به همین دلیل بهرغم تلاش و رایزنی گسترده دستگاه دیپلماسی در آن مقطع، ریاض چندان تمایلی به حضور پای میز مذاکره نداشت. این در حالی بود که با روی کار آمدن دولت جدید و بهویژه وقتی پرونده مناسبات ایران با عربستان از وزارت امور خارجه به شورایعالی امنیت ملی ارجاع داده شد، تردید ریاض نسبت به اراده تهران برای برقراری روابط دیپلماتیک با این کشور از بین رفت و کمکم شاهد جدی شدن مذاکراتی بودیم که با میانجیگری برخی کشورهای منطقه همچون عراق و عمان انجام میشد. در حالی که دولت عربستان سعودی حساب ویژهای روی قدرت عشایر و طوایف یمن باز کرده و تصور میکرد که میتواند با شکست دادن انصارالله، نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در یمن و دیگر نقاط منطقه کاهش دهد، اما زمان گذشت و دولت سعودی بهرغم هزینه هنگفتی که در یمن کرده بود، متوجه شد که چارهای جز تعامل با ایران ندارد. حاکمان سعودی در حالی کمکم به این باور رسیدند که ادامه درگیری به نفعشان نیست که جمهوری اسلامی ایران نیز به این نتیجه رسید که حمایت از یمن و تقابل با عربستان، منافع چندانی برای ایران در پی نخواهد داشت. به هر حال دو طرف با تجدیدنظر در مواضع و دیدگاههایشان با توجه به شرایط خاص اقتصادی حاکم بر کشور، به این نتیجه رسیدند که چارهای ندارند جز اینکه با وساطت و میانجیگری چینیها به سوی یکدیگر گام بردارند. این در حالی بود که میانجیگری برخی از کشورهای منطقه در گذشته، توانایی کافی برای حل مشکلات را نداشت. چه آنکه وقتی اختلاف میان دو کشور در سطح ایران و عربستان به وجود میآید، لازم است قدرتی فرامنطقهای وارد گود شود و نسبت به میانجیگری اقدام کند و قدرتهای منطقهای از عهده کار برنمیآیند. حال آنکه قدرتهای فرامنطقهای دیگر نیز یا نمیخواستند یا نمیتوانستند در راستای برقراری روابط دیپلماتیک و دوستانه میان تهران و ریاض اقدام کنند. چنانکه آمریکاییها چنین تلاشی را به سود خود نمیدانستند و قدرتهای اروپایی نیز از عهده این کار برنمیآمدند. در نتیجه این کشور چین بود که کمکم به این باور رسید که عملیاتی کردن روابط ۲۵ساله با ایران و گسترش تعامل اقتصادی با عربستان، جز از طریق برقراری صلح و ثبات میان تهران و ریاض حاصل نخواهد شد. این در حالی بود که چینیها در ماههای گذشته گامهایی در راستای تعامل با یکی از این دو قدرت مسلمان منطقه برداشتند و در عمل دیدند همگرایی با عربستان، با بازتاب منفی در ایران مواجه میشود و همگرایی با ایران نیز بازتابی منفی در عربستان دارد. در نتیجه پکن به این نتیجه رسید که بهبود روابط تهران و ریاض به نفع آنها خواهد بود و از آنجا که ایران خواستار حل مناقشه با عربستان بود و عربستانیها نیز متوجه اشتباههای خود در یمن و برخی از دیگر نقاط منطقه شده بودند، زمینه برای تفاهم تهران و ریاض فراهم شد.
* رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم (نماینده پیشین مجلس)
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد