26 - 05 - 2020
راهبرد این است که مسایل دانشجویی را امنیتی نکنیم
ملیحه اسناوندی، سبا محسنینژاد- وضعیت اقتصادی کشور امروز به گونهای است که برخی کارشناسان معتقدند مردم از جریانهای سیاسی کشور عبور کردهاند و دیگر اهمیتی به این نمیدهند که جریانهای سیاسی چه اصلاحطلب و چه اصولگرا چه راهی را قرار است بپیمایند. تنها دغدغه مردم گذر از مشکلات اقتصادی است. اما از آنجایی که دولت یازدهم و دوازدهم برآمده از جریانات اصلاحات است و امروز در حل مشکلات اقتصادی ناتوان عمل کرده از این رو برخی از مردم از اصلاح اصلاحات سخن میگویند و معتقدند اصلاحات هم باید یک بازنگری جدی در سیاستهای خود داشته باشد در غیر این صورت راه به جایی نخواهد برد، هر چند محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید بر این باور است که مهم تر از اصلاح اصلاحات رسیدگی به مطالبات مردمی است. وی در جریان بازدید از روزنامه «جهان صنعت» در مصاحبهای گفت که اصلاح در ذات جریان اصلاحات نهادینه شده است و همواره به پویایی خود ادامه میدهد.
با توجه به اهمیت مقوله صنعت در آموزش چطور میتوان ارتباط صنعت و دانشگاه را برقرار کرد؟
یکی از آرزوهای دیرینه ما از بعد از انقلاب ارتباط دانشگاه و صنعت بوده و هست. قبل از انقلاب صنعت ما یک صنعت مونتاژ بود و جهتگیری خاصی داشت ضمن اینکه دانشگاهها هم جهتگیری خاصی داشتند اگرچه ما قبل از انقلاب دورههای پساتکمیلی نداشتیم که بخواهیم به دنبال تولید مقاله باشیم اما در آبانماه سال۶۰، مصوبهای از دولت در خصوص ارتباط دانشگاه و صنعت مطرح شد که در دانشگاهها دفتری در ارتباط با صنعت و در صنعت هم دفتری در ارتباط با دانشگاه ایجاد شود.
البته دستاوردهای خوبی در این سی و چندسال داشتیم اما تا جایگاهی که احساس کنیم روابط این بخش راهبردی است فاصله داریم. هنوز آنطور احساس نمیشود که صنعت نیازی به دانشگاه دارد. البته بخشی از آن طبیعی است. اما نگاه به تولیداتی که ریسک کمتری دارد تضمینکننده صنعت است. دانشگاه هم هنوز تکلیف خودش میداند اما رفع نیازهای صنعتی به یقین نرسیده و من تشکر میکنم از این روزنامه ارزشمند و سمت و سوی آن به این مساله مهم و راهبردی و لازم میدانم ارتباط بین دو این بخش برقرار و تقویت شود. البته در بخشهایی که این باور وجود داشت ما موفق بودیم. در بخشهای دفاعی رابطه دانشگاه و صنعت نهادینه شده و خیلی خوب است. شاید علتش این باشد که بخش دفاعی ما به خاطر تحریمها و مشکلاتی که داشت بالاجبار به سمت علم داخل رفت. دانشگاه هم در این بخش اولویتی گذاشت که انشاءالله اگر الگوی این بخش به بخشهای دیگر تسری پیدا کند میتواند موثر باشد.
ما تقریبا همزمان با کرهجنوبی صنعت خودرو را شروع کردیم و حتی یکسال از کرهجنوبی جلوتر بودیم. ما درسال ۴۶ پیکانساز شدیم و کرهجنوبی در سال ۴۷٫ الان ببینید وضعیت خودرو ما درچه حال است و وضعیت خودرو در کره را هم بررسی کنید. این نشان میدهد اگر ما بخشهای تحقیق و توسعه را در صنعت به کمک دانشگاهها راه میانداختیم وضعیت بهتری را شاهد بودیم ضمن اینکه وابستگی اقتصادی کنونی را هم نداشتیم. اما الان وضعیتی داریم که حتی مجبور شدیم سمت و سوی جدیتری به تولیدات داخلی بدهیم و امسال هم که سال تولیدات داخلی نامگذاری شده به هرحال امیدواریم به این موضوع و ارتباط صنعت و دانشگاه بیشتر پرداخته شود تا در شرایط پیش آمده بتوانیم تحریمها و جنگ اقتصادی را مدیریت کنیم و این با کمک روزنامههای تخصصی امکانپذیر است.
با توجه به کارنامه دولت، بفرمایید آیا از عملکرد اصلاحطلبان راضی هستید؟
اولا من در نطق هفت دقیقهای خودم دو هفته قبل تقریبا سمتوسوی فراکسیون امید را برای سال سوم مشخص کردم. این نطق هفت بند و در هر بند هم چند جهتگیری داشت که شاهبیت اصلی آن عذرخواهی از مردم بود که ما نتوانستیم تعهدات خودمان را انجام دهیم اگرچه در صحنههایی که رای مردم را برای پیروزی میخواستیم ولی نه دولت، دولتی بود که در اختیار گفتمان باشد و نه مجلس در اختیار گفتمان بود.
اما به هر حال در مجلس کنونی وضعیت خوبی داریم. دولتی داریم که برآمده از تفکر اصلاحات و همسو است ولی با این وجود ما عذرخواهی میکنیم و باید انشاءالله جدیتر به مطالبات مردم و تعهدی که نسبت به مردم داریم بپردازیم.
ما در انتخابات مجلس برنامه جامع انتخاباتی اصلاحطلبان را داشتیم که ۱۲۶بند بود. در شوراها هم برنامه راهبردی را مطرح کردیم. این عهد ما نسبت به مردم است که امیدواریم در این مسیر به خصوص در سال سوم که مجلس جدیتر حرکت برنامهای را انجام میدهد با اولویتی که در بخشهای اقتصادی و اجتماعی داریم بتوانیم پاسخگوی مردم باشیم.
اخیرا انتقادهایی از سوی فعالان سیاسی به جریان اصلاحات و اصلاح روند اصلاحات مطرح میشود. بفرمایید که چه اصلاحاتی باید در جریان اصلاحات صورت گیرد؟
در خصوص اصلاح اصلاحات باید بگویم اصلاحطلبی در ذاتش اصلاح است یعنی عدم توقف برهیچ مسالهای و به معنای حالت پویایی. در این جریان روی هیچ یک از راهبردهایمان و روی فرد خاصی تعصب نداریم. ما باید در عین حرکت، خودمان را اصلاح کنیم. البته راهبرد قطعی و درازمدت گفتمان اصلاحات و اختلافش با جریانی دیگر مشخص است. اما این بحثی که امروز به عنوان اصلاح اصلاحات مطرح شده بحث جدیدی نیست. همواره این اعتقاد را داشتیم و فکر میکنم انتقادپذیری گفتمان اصلاحات بالاست. خود همین شورایعالی سیاستگذاری که در قالب آن بحث اصلاح اصلاحات مطرح شد در هر بار برگزاری انتخابات ما باب ارزیابی عملکرد و آسیبشناسی عملکرد را باز کردیم و با همفکری و هماندیشیای که داشتیم رفتار خود را اصلاح کردیم و حتما تا رسیدن به وضعیت مطلوب باید ادامه دهیم.
در دهه ۹۰ جریان اصلاحات دستاوردهای ارزشمندی داشت و موفق شدیم راهبردهایمان را پیاده کنیم. مردم هم جواب دادند. به این نتیجه رسیدیم که باید از همه پتانسیل اصلاحات به صورت اجماعی استفاده شود. بخشی از پتانسیل اصلاحات در احزاب است. اما همه ظرفیت اصلاحات در احزاب نیستند چهرههای تاثیرگذاری در کل کشور هستند که در هیچ حزب اصلاحطلبی نیست اما محوریت جریان اصلاحات را دارند که گفتمان را پاسداری و نمایندگی میکنند. لذا باید اینها حضور داشته باشند. تفاوت حضور دهه ۸۰ و ۹۰ همین است در دهه ۹۰صرفا به اتکای احزاب به میدان میآمدیم و نتایجش را دیدیم. در دهه ۹۰ همان احزاب حضور داشتند به اضافه چهرههای شاخص اصلاحات که در همه شوراهای اصلاحطلبی و سیاستگذاری در استانها این نگاه را میبینید و نتیجه هم گرفتیم در مجلس هم همینطور بوده.
چه انتقادهایی به عملکرد این جریان وجود داشته و نسبت به این انتقادها چه واکنشی داشتید؟
نسبت به عملکرد نقد و بحثهایی شد از اینکه تشکیل شورایعالی باعث تضعیف احزاب شده این نقد جدی را بررسی کردیم همچنین مطرح شد که تعداد نفر حقیقی نباید برابر حقوقی باشند و باید جایگاه خاصی را برای احزاب ببینیم بنابراین ترکیب پنجاه پنجاه را به ترکیب یک سوم اعضای حقیقی و دوسوم اعضای حقوقی تغییر دادیم لذا ما هیچ تعصبی روی عملکرد نداشتیم.
بحث جدیتری که از ابتدا هم مطرح بود در مورد اعضای حقیقی و حقوقی است که چه کسی آنرا انتخاب کند البته اعضای حقوقی راحتتر بود چون مبنا را گذاشتیم شورای هماهنگی جریان اصلاحات. اما احزاب اصلاحطلبی که عضو این جبهه نبودند گله میکردند که ما کجاییم البته جمعبندی این بود که باید همین مسیر را ادامه دهیم روی اعضای حقیقی که چه کسی انتخاب کند و هم اینکه باید اجماعی روی آنها باشد ضمن اینکه نهادی اینها را انتخاب کند که تا به حال در این سه مرحله هیچ نهادی انتخاب نکردند اما در مرحله دوم زود به این نتیجه رسیدیم که ما باید راهبرد درازمدت اجماع و وحدت در جریان اصلاحات را مشخص کنیم. یک کارگروه چهارمی در کنار سه کارگروهی که در شورایعالی بود تشکیل شد که مسیر آینده و سازوکار تشکیلاتی و ساختاری را مشخص کند که به دلیل درگیریهایی که در انتخابات شوراها پیدا کردیم و گرفتار شدیم این کارگروه هیچ وقت تشکیل نشد اما جدیتر در این مرحله تحت عنوان پارلمان اصلاحات و مجمع عمومی اصلاحات مطرح شد که نهاد بالادستی که شورایعالی زیر نظر آن نهاد باشد و این نهاد بالادستی افراد حقیقی را پیدا کند منتها کار ساده نیست مثلا حساب سرانگشتیاش این است که از هر استان اصلاحطلبان بنشینند نمایندگانشان را پیدا کنند حال اینکه اصلاحطلبان را چه کسی انتخاب کند دوباره سوال است مثلا در استان اصفهان صد نفر اصلاحطلب بنشینند دو نمایندهشان را در شورایعالی انتخاب کنند اما آن صد نفر را چه کسی انتخاب میکند؟ این بحثهایی است که ما داریم و باید پاسخ دهیم چون در این مقطع نتوانستیم جواب پیدا کنیم یکی از وظایف و رسالتهای شورایعالی که در پیشنویسش تهیه شده همین است. ما امیدواریم گرفتار سیکل مرغ و تخممرغ نشویم امیدواریم که سند بالادستی مشخص شود تا با یک ثباتی بتوانیم جلو برویم آنچه که مهم است حفظ دستاورد است و به همه کسانی که نقد میکنند احترام میگذاریم و نقدشان را میپذیریم.
ضمن اینکه عملکردمان را در دهه ۶۰، ۷۰ و۸۰ یادمان نرود به خصوص شکستهایی که جریان اصلاحات در دهه ۸۰ خورد باید جدی آسیبشناسی شود و روند دهه ۹۰ و پیروزیهایمان راحفظ کنیم. ما در مجلس پیروز شدیم و دیدید چقدر نقد و حمله شد. در انتخابات شوراها هم با وجود اینکه ۵۰ تا لیست از درون جبهه اصلاحات بیرون آمد اما در مقابل لیست اصلی ما باز در تهران ۲۱ نفره ما رای آوردند لذا آنچه مهمتر از اصلاح اصلاحات است پاسخ به مطالبات مردم است.
این اقبال همچنان در میان مردم وجود دارد؟
اگر به وعدهها و تعهدات پاسخ دهیم و توجه به مطالبات مردمی داشته باشیم این اقبال وجود خواهد داشت اما اگر درگیر مسایل سیاسی و حاشیهای شده و از مطالبات مردمی غافل شویم مردم عاشق چشم و آبروی کسی نیستند و در انتخابات بعدی از ما رویگردان خواهند شد کمااینکه در دهه ۸۰ مردم از ما برگشتند و ۸۴ و ۸۶ به ما رای ندادند. این درحالی است که در سال ۸۶ اصلاحطلبان با تمام انرژی به میدان آمدند و در انتخابات مجلس چهار نفر از چهرهها را به دور دوم فرستادند از جمله آقایان جهانگیری، انصاری، محجوب و خانوم جلودارزاده.
بنابراین اگر باصداقت به مردم پاسخ دهیم، آنها را از خودمان بدانیم و سعی کنیم نقد را بپذیریم و عمل کنیم، میتوانیم به اقبال مردمی امید داشته باشیم. تعهدی با مردم داریم هم در انتخابات مجلس به مردم برنامه دادیم و هم در شوراها لذا مردم ارزیابی میکنند البته برنامهای که ما دادیم بافرض اینکه اکثریت را در مجلس داشته باشیم بود ما در مجلس الان تاثیرگذاریم اما اکثریت را نداریم و نیاز به همکاری دیگران داریم تا یک طرحمان به قانون تبدیل شود و یا لایحهای به نتیجه برسد. در عین حال عملکرد دولت روی عملکرد ما تاثیرگذار است دولت دولتی است که ما کمکش کردیم. اگر دولت موفق نشود ما نمیتوانیم به مردم پاسخ دهیم لذا باید دغدغه اصلی ما موفقیت دولت و اجرایی شدن برنامههای دولت و سیاستهایی که آقای روحانی اعلام کرده باشد. لذا امسال بنا را گذاشتیم بر حرکت برنامهای و اولویت اصلی مان برونرفت از این شرایط در حدتوان و امکان است. البته مهمتر از همه اینها خیزش درازمدت است تا در اقتصاد به رونق پایدار برسیم الان در فراکسیون امید درحال کار کردن هستیم تا انشاءالله در این مسیر جلو برویم.
آقای خاتمی راهکار ۱۵گانه برای رفع مشکلات ارائه کردند که بیشتر این معیارها سیاسی بوده بعد از آن کاربران و حتی مدافعان و حامیان ایشان هشتکهایی با لحن انتقاد تند به ایشان وارد کردند. در زمان انتخابات اکثریت جوانان مخصوصا تهران مطالبه معیارهای سیاسی را داشتند اما الان که مشکلات اقتصادی زیاد شده مردم حصر و ممنوعیت تصویری خاتمی براشون اولویت نیست و از این موضوع فاصله گرفتند. شاید دیگر مردم از رفع حصر و موضوعات اینچنینی مثل آزادی زندانیان سیاسی هدفشان نباشد این موضوع را چگونه میبینید؟
اولویت امروز ما اقتصاد است و کاملا این را قبول داریم. اینکه باید همه توانمان را بگذاریم بر پاسخ به مطالبات مردم با اولویت اقتصاد، معیشت و اشتغال شکی در آن نیست. ما در حد توان باید کار کنیم اما همه این مسایل به ما ختم نمیشود. باید دولت میدانداری کند. دولت باید محوریت این امور را در دست بگیرد از جمله ما یعنی اصلاحطلبان بیرون و داخل مجلس و داخل دولت تا در نهایت دولت موفق شود. ما این اولویت را قائل هستیم که حتی وارد انتخابات ۹۸ نمیشویم. چهار سال قبل در این شرایط برنامهها قطعی بود راهبردها و جهتگیری برای انتخابات ۹۴مشخص بود ولی به قدری الان دغدغه مسایل روز مردم و این فضای ناامیدی که در جامعه محسوس است وجود دارد که مهمتر از این موضوعات تلاش برای تسکین وضع موجود است تا شرایط قابل قبولی را داشته باشیم و مسیر برای حرکت منطقی فراهم شود تا بعد بتوانیم به مسایل سیاسی هم بپردازیم. جهتگیری اصلی ما گفتوگوی ملی و وضع معیشت و اقتصاد مردم و برونرفت از این وضع است.
صداهای مختلفی در موضوع رفع حصر شنیده میشود. گفته شده بود در شورای عالی امنیت ملی رفع حصر تصویب شما شده و این موضوع در دست رهبری است. آیا این موضوع را تایید میکنید؟
اطلاعی از این مواردی که گفتید ندارم. کارگروهی تشکیل دادیم که خیلی هم نخواستیم رسانهای شود تا با آرامش مسایل را دنبال کنیم. ملاقاتهای مختلفی داشتیم. روند روندی قابل قبول بود اما انتظار این است که هرچه سریعتر این مساله تمام شود. به نظر میرسد حل این مساله میتواند به اجماع ملی و وحدت کمک کند.
طرح سوال از رییسجمهور در مجلس مطرح است. موضع فراکسیون امید در خصوص بازخواست از رییسجمهور در خانه ملت چیست؟
طرح سوال حق نماینده است. نظارت برهمه امور از جمله تحقیق و تفحص و سوال و تذکر حق نماینده است و همه باید آنرا به رسمیت بشناسند. این اصل کلی است. ضمن اینکه سوالها در خصوص عملکرد است. عملکرد هم عموما مربوط به یک دستگاه است. به طور طبیعی ما نظرمان این است که سوالها باید به وزیر ختم شود مگر اینکه در مورد دستگاههایی که زیر نظر رییسجمهور هستند و دستگاه خودش را پاسخگو نمیداند یا سوالاتی که مرتبط به کل دولت است که در آن شرایط طبیعی است و قانون اجازه داده از رییسجمهور سوال شود. لذا سوال از رییسجمهور را نباید بت کنیم اما باید شرایط زمانی را در نظر بگیریم که آیا در شرایطی که الان روبهرو هستیم و با چالشها و مشکلاتی که کشورمان دارد آیا سوال از رییسجمهور ضرورت دارد؟ از نظر ما نه. شرایط از لحاظ زمانی برای طرح سوال از رییس جمهورمناسب نیست البته دوستانی که سوال کردند از حقشان استفاده کردند اما از این حق فراتر رفتند. نمایندهای میگوید که چرا مجمع نمایندگان تهران سوال را امضا نکرده و ما میپرسیم که چرا شما امضا کردید؟! متاسفانه وارد مقولاتی شدیم که نشان میدهد این جریان نوعی سیاسی است. پشت پرده سوال احتمالا انگیزههای سیاسی مطرح است ولی اگر انگیزههای سیاسی نبود هیچ وقت از نمایندهای از مجمع نمایندگان سوال نمیکردند که چرا شما امضا نکردین! البته مجمع تهران پاسخی نداده ضمن اینکه محدودیتی هم برای این مجمع قائل نیستیم. هر نمایندهای از تهران میخواست میتوانست امضا کند اما مجمع تهران به این نتیجه نرسیدند که الان طرح سوال امضا شود. ما باید موضوعات را از طریق وزرا دنبال کنیم و فراکسیون امید در سوال از وزرا جدی است.
فرمودید در این شرایط طرح سوال از رییسجمهور ضرورت ندارد اما وقتی رییسجمهور میگوید مسایلی هست که میخواهم بازگو کنم نشان میدهد که واقعیتی از مردم پنهان مانده. پس شفافسازی در این شرایط لازم است.
اگر سوال نمیشد این مسایل خصوصی مطرح میشد کمااینکه ما در جلسه دو ساعت به صحبتهای رییسجمهور گوش دادیم اما حالا که سوال مطرح شده بالاخره حق رییسجمهور است که در پاسخ به سوال آنچه را که تشخیص میدهد و لازم است را مطرح کند و این جای گله هم ندارد که البته امیدواریم که این پاسخ در شرایط صمیمانه و دوستانه باشد و آقای روحانی هم به مجلس تشریف بیاورند البته یکی از انگیزههای سوال متاسفانه کملطفی رییسجمهور به مجلس است اگر ایشان هرازگاهی در مجلس حضور پیدا میکردند و با نمایندگانشان تعامل داشتند به طرح سوال از ایشان ختم نمیشد.
نقطه قوت روحانی سیاست خارجی بوده اما در حال حاضر در زمینه سیاست خارجی مشکلاتی با روابط کشورها پیدا کردیم و برجام به خطر افتاده. بفرمایید رویکرد اصلاحطلبان نسبت به سیاست خارجه دولت روحانی چیست؟
در سیاست خارجی قطعا برجام یکی از اسناد ارزشمند دولت بود. اگر برجام اتفاق نمیافتاد، صادقانه بگوییم نمیدانیم الان کجا بودیم. اینکه برجام چه دستاوردهایی میتوانست داشته باشد و ما نتوانستیم از آن استفاده کنیم یا غرب امکان آن را فراهم نکرد و آمریکا از آن خارج شد بحث دیگری است. اما این توافق بینالمللی در نوع خودش ارزشمند است و منجر شد ما از فصل هفت منشور سازمان ملل بیرون بیاییم. این توافق تدبیر و ظرفیت ما در گفتوگو بود و نشان داد که ما اهل گفتوگو و تعامل هستیم. اما نقدی که ما به سیاست خارجی داریم و در جلساتی که با آقای ظریف هم داشتیم آن را مطرح کردیم این بود که به توسعه روابط با کشورهای همسایه کمتوجهی شده است. به نظر ما مهمترین اولویت سیاست خارجی باید تقویت روابط با کشورهای همسایه و اسلامی بر مبنای سازوکارهای منطقهای باشد مثلا یکی از این سازوکارها اکو است و این ظرفیت و پتانسیل در اکو وجود دارد و ما باید با کشورهای عضو آن روابط قویتر و منسجمتری داشته باشیم.
با توجه به فشار اقتصادی که به مردم وارد شده موضوع مذاکره با آمریکا به یکی از مطالبات مردمی تبدیل شده. بفرمایید نظرتون درباره مذاکره با آمریکا چیست؟
ما نشان دادیم که اهل گفتوگو و مذاکره هستیم به جز خط قرمزی که درباره رژیم صهیونیستی داریم. منتها باید شرایط گفتوگو فراهم شود و میان دوکشور اعتماد متقابل وجود داشته باشد. اما آیا به فردی که توافق بینالمللی را پاره میکند و صحبتهایش در حد توهین است میتوان اعتماد کرد؟ اگر مذاکره کردیم آیا به حرفهایش عمل میکند؟ سومین سوال این است که آیا ایشان تضمین میدهد که دولت بعدی آمریکا همین کاری که او با معاهده بینالمللی انجام داد را نکند؟ اینها سوالهای اساسیای است که باید در جایی مثل شورایعالی امنیت ملی پاسخ داده شود و ما باید براساس چارچوب راهبردهای کلی خودمان که طبیعتا حفظ منافع و عزت ملی است جلو بریم.
موضع فراکسیون امید راجع به مذاکره با آمریکا چیست؟
ما در این باره هنوز بحث جدی نداشتهایم که بخواهیم اعلام موضع کنیم. البته نمایندگان حق دارند نظر خودشان را اعلام کنند اما اگر این مساله جدی شود با دعوتی که از نخبگان خواهیم داشت نسبت به مذاکره با آمریکا اعلام موضع میکنیم.
یکی از انتقاداتی که از شما به عنوان نماینده مردم میشود این است که در مجلس ساکت هستید و مردم انتظار دارند شما بیشتر در مجلس صحبت کنید. آیا این سکوت شما یک تاکتیک خاص است یا دلایل دیگری دارد؟
اولا نظام تشکیلاتی و مدیریتی مجلس با دولت متفاوت است، شما در دولت سلسله مراتب دارید که در یک دستگاه از وزیر شروع میشود و به ردههای کارشناسی میرسد. در مجلس همه نمایندگان حقوق مساوی دارند که حتی رییس مجلس هم اسپیکر مجلس است. این فضا را باید مورد توجه قرار داد. نکته دوم آنکه برای خود ما گفتمان و فراکسیون مهم بوده و حتی جایی که من موضعگیری کردم، سعی کردم موضع فراکسیونی مطرح شود.
پس فراکسیون برای شما در اولویت است؟
اصلا راهبرد اصلی آن است. فضای مجلس هم اصولا نمایندگان را تشویق میکند که از هر امکانی برای ابراز نظر خودشان استفاده کنند و یک رقابت نانوشته در این باره وجود دارد. یک نطق سالانه وجود دارد که روند آن مشخص است اما بقیه نطقها به قید قرعه و اولویتهایی است که رییس مجلس مشخص میکند که گاهی نمایندگان از سهم هم استفاده میکنند. طبیعتا در این فضا انتظار دوستان ما این است که به آنها میدان دهیم و کمک کنیم. خیلی از جاها دوستی زحمت کشیده میگوید این مساله را من میخواهم مطرح کنم، من هم در جایگاهی هستم که به نوعی مقسم هستم و باید این مساله را مدیریت کنم. طبیعتا وقتی یک طرف قضیه خود من هستم خب گاهی تضاد منافع پیش میآید. قاعدتا اگر من به دوستانم بگویم وقت را به فلانی بدهید همه عمل میکنند اما وقتی یک طرف قضیه خود من هستم فکر میکنید میتوانم این جایگاه را حفظ کنم؟ وقتی میبینم برای طرح یک مساله یا یک نظریه پنج کاندیدا وجود دارد چه ضرورتی دارد که من جلو بیایم.
این مساله جایگاه شما را تضعیف نمیکند؟
نه اصلا بحث شخصی نیست، خب تضعیف کند اگر جایگاه فراکسیون تقویت شود و جایگاه من تضعیف شود این آرزوی من است. در موضوع کلیات کابینه دولت، من هم عین بقیه ثبتنام کردم، نامم هم درنیامد مجبور شدم از وقت دو تا از همکارانم استفاده کنم که واقعا خودم هم هنوز راضی نیستم چون ممکن است ته دلشان بگویند چرا از وقت ما استفاده کرد. این معذوریتها هست، در عین حال از صبح که به مجلس میروم تا وقتی بیرون میآیم شاید ۵ دقیقه آرامش نداشته باشم. از طرفی برخی از مواقع تقسیم کاری هم صورت میگیرد مثلا مشخص است که برخی از نکات و صحبتها را من باید در نطق سالانه بگویم. شما نطق سالانه من را نگاه کنید متفاوت از بقیه است. بقیه نمایندگان مسایل منطقه و مسایل خودشان را میگویند اما من اصلا وارد مسایل خودم نشدم و تقریبا راهبرد دو سال آینده یا حداقل یک سال آینده را مطرح کردهام. در عین اینکه نقد را میپذیرم و احترام میگذارم، بنا بر این نیست که بخواهیم همه مسایل را در رییس فراکسیون متمرکز کنیم، حالا برخی از روسای فراکسیونها این کار را انجام میدهند اما برای ما عکس است.
احکامی سنگینی برای دانشجویان حوادث دیماه صادر شده است. آیا کمیسیون آموزشوتحقیقات که شما ریاست ان را برعهده دارید در این ماجرا وارد شده است یا اینکه فقط وزارت علوم پیگیر این ماجراست؟
ما کارگروهی داریم که پیگیر مطالبات دانشجویان بود. این دفعه جدیتر برخورد کرد و حالا مشخصا چون اسم آن در رسانهها مطرح شده است میگویم که خانم سعیدی مسوول آن است. پیگیری خوبی صورت گرفته و قرار شده این پیگیریها هم از طریق دانشگاه تهران باشد، هم از سوی وزارت علوم و هم از طریق نمایندهای که رابط ما در قوه قضاییه است، دراین باره به نتایج خوبی هم رسیدیم. در کمیسیون هم در قالب شرایط بازگشایی دانشگاهها بحثهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خوبی با نهادهای ذیربط از جمله وزارت علوم، وزارت اطلاعات، وزارت بهداشت و همکاران در سپاه داشتیم و شرایط را بررسی کردیم. جهتگیریای که در کمیسیون آموزشوتحقیقات داریم این است که مسایل دانشگاه در درون دانشگاه توسط نهادهای دانشگاهی حل و فصل شود. خوشبختانه همه هم قبول کردند و راهبرد آینده این است که بیجهت مسایل صنفی دانشجویان را سیاسی و امنیتی نکنیم. این کار نه به صلاح کشور و نه به صلاح آموزش است. درباره بازگشت احکام صادر شده برای دانشجویان هم به نتایج خوبی رسیدهایم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد