2 - 07 - 2024
راهحل نهایی اقتصاد ایران
برخورداری حکمرانان از یک بینش اقتصادی صحیح و توسعهگرا، عامل اصل کامیابی یا ناکامی ملتهاست. سیاستهای اقتصادی حکمران طی پنج دهه گذشته در اقتصاد ایران را میتوان ذیل استراتژی بقامحور درک و تحلیل کرد.
در این استراتژی، هدف اصلی بقای وضع موجود و به تعویق انداختن هر تغییری به آینده است.
هرچند سیاستگذار ادعا میکند این آینده نزدیک بوده و بهعبارتی، سیاست اتخاذ شده برای دورهای کوتاهمدت است اما عملا در دام کوتاهمدت گرفتار شده و هرگز خود را در شرایطی نخواهد یافت که بخواهد و بتواند تغییری معنیدار در رژیم سیاستگذاری خود ایجاد کند. اگرچه سیاستهای ذیل این استراتژی تلاش میکنند که چالشهای اقتصادی-اجتماعی را موقتا مرتفع کنند اما عموما «حل مساله» را بدون توجه به اینکه چه مقدار نارضایتی اجتماعی ایجاد میکند و حداکثر همراه با مکانیسمهایی که نارضایتی را به تعویق میاندازند انجام میدهند. بدیهی است که این نارضایتیها بیشتر و بیشتر انباشته خواهند شد. مهمتر آنکه این استراتژی هرچه طولانیتر ادامه یابد، امکانها و فرصتهای رشد اقتصادی را محدود کرده و در مقابل، امتناعها و تهدیدهای اجرای سیاستهای رشدمحور را افزایش میدهد. به همین دلیل، گاهی برخی دولتها ادعا کردهاند که اقتصاد ایران نیاز به جراحیهای بزرگ دارد. ناگفته پیدا است که این جراحیها در شرایطی که اعتماد عمومی در پایینترین خود است، «نه ممکن است و نه مطلوب»! در مقابل، استراتژی رشدمحور، بر ایجاد یک «رشد اقتصادی باکیفیت» تاکید دارد. بهعبارت دیگر، هر سیاست یا برنامهای با این سنجه ارزیابی شده و در صورت تایید اجرا میشود که رشد اقتصادی را افزایش داده و همزمان فقر، نابرابری و بیکاری را کاهش دهد (یا حداقل این سه مولفه را بدتر کند).
برخی از مهمترین سیاستها و اقدامها ذیل این دو استراتژی در جدول زیر خلاصه شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد