3 - 12 - 2024
رشد 5درصدی انرژی مصرفی صنایع
میزان انرژی تحویلی به صنایع بزرگ و انرژیبر در تابستان امسال نسبت به سال گذشته 5 درصد رشد داشت
پیرو انتشار گزارشی با عنوان «شوک 20میلیارددلاری برق به صنایع» در مورخ28 آبان1403، شرکت توانیر جوابیهای ارسال کرده که به این شرح است:
برنامههای مدیریت بار عمدتا فقط برای صنایع بزرگ در شبکه انتقال آنهم در محدوده فقط 3ماه و با ظرفیت حداکثر 50درصد اعمال شده و شهرکهای صنعتی و تعطیلی یک تا دوروزه در طول هفته، یعنی شهرکهای صنعتی عملا در بخش عمدهای از این دوره شامل محدودیت بار نمیشدند و صرفا تعطیلی آخر هفته آنها جابهجا شده و به جای جمعه به دیگر روزهای هفته منتقل شده بود و در مقاطعی خیلی اندک هم تعطیلی آنها به 2روز افزایش یافت اما بخش عمدهای از صنایع کوچک و صنایع واقع در شهرکهای صنعتی یا مشمول برنامههای مدیریت بار نشدند یا تاثیر چندانی برای آنها نداشت.
در مورد صنایع بزرگ هم متوسط انرژی تحویلی به آنها در دوره اوج بار که عمدتا طول روز بود، بهطور متوسط 50 درصد کاهش یافت اما در سایر ایام سال تقریبا در ایام شبانهروز و به ویژه شبها از ساعت 11 و 12 شب به بعد بخش عمدهای از برق مورد نیازشان تامین شد. همانطور که آمارها نشان میدهد میزان انرژی تحویلی به این صنایع در تابستان امسال نسبتبه سال گذشته 5درصد رشد داشته است. ازاینرو بزرگنمایی برنامههای مدیریت بار برای صنایع بزرگ و انرژیبر و تعمیم آن به کل بخش صنعت باید با احتیاط بیشتری صورت گیرد.
از سوی دیگر باید به این نکته هم اشاره کنیم که متاسفانه همکاران بخش صنعت از ماده 4 قانون مانعزدایی از صنعت برق که میگوید: «صنایع انرژیبر موظف به احداث 10هزار مگاوات نیروگاه تا سال1404 بودند» غافل شدهاند چراکه تا این لحظه حدود 1800مگاوات از این نیروگاهها وارد مدار شده و پیشبینی میشود تا سال 1404 به 2500 تا 3هزار مگاوات برسد. یعنی صنایع خود در انجام تکالیف قانونیشان به طور کامل عمل نکردهاند. یکی از مشکلات مربوط به بخش صنعت همین هست و نباید آن را به برنامههای وزارت نیرو تعمیم داد.
از طرف دیگر، برآورد خسارتی که صورت میپذیرد باید منطبقبر واقعیتهایی باشد که در اقتصاد ایران وجود دارد، اینکه فقط بخشی از صنعت انرژیبر آنهم فقط در سهماه از سال با ضریب 50درصد بخواهد 20میلیارد دلار عدم نفع داشته باشد به این معنی است که بخش صنعت کشور در طول کل سال رقمی بالغ بر 150 تا 200میلیارد دلار ارزشافزوده دارد که رقم بسیار بالایی است. پس به نظر میرسد در برآوردها باید دقت بیشتری داشته باشیم. در کنار آن باید به این موضوع هم دقت کنیم که برنامههای مدیریت بار صنایع عمدتا با هماهنگی وزارت صمت بوده تا کمترین اختلال را در فرآیند تولید این صنایع ایجاد کند، صنایعی که احتیاج به برق بیشتری داشتند یا محصولات استراتژیک (همانند صنایع دارویی) تولید میکردند اساسا در قالب این برنامهها نبوده و بر این اساس بخش عمدهای از این صنایع برنامههای تعمیرات یا برنامههای توسعه و تعطیلی خطوطشان را منطبق با برنامههای مدیریت بار وزارت نیرو انجام میدهند یعنی حتی اگر برنامه مدیریت بار هم نبود و محدودیتی در تامین برق وجود نداشت، این صنایع امکان اینکه بتوانند 100درصد برنامههای تولیدشان را پیش ببرند وجود نداشت. خواه ناخواه هر واحد صنعتی بالاجبار طی سال برنامههایی برای بازدید فنی، تعمیرات اساسی، بازدید خطوط و … دارد، پس اینکه فکر کنیم با برنامههای مدیریت بار تقریبا صنعت از تولید 100 به صفر میرسد این با واقعیت فرآیندهای صنعتی همخوانی ندارد.
در اینجا لازم به تاکید است که ناترازی فنی ناترازی تولید و مصرف در صنعت به اینگونه نیست که فقط در بخش صنعت اعمال شده باشد، اتفاقا بخشهای اداری، خانگی پرمصرف، تجاری پرمصرف در قالب برنامههای مدیریت بار وزارت نیرو قرار داشته و سهم قابلتوجهی از ناترازی را تامین میکردند. علاوهبر این در ازای همکاری پنجساعته بخش کشاورزی با برنامههای مدیریت بار عملا در 19ساعت بقیه شبانهروز برق رایگان دریافت کرد. در کنار آن با هوشمندسازی شبکه، کنترل مشترکین پرمصرف، نصب کنتورهای هوشمند، امکان رصد مشترکان پرمصرف و کشف مواردی مثل استخراج رمزارزهای غیرمجاز در دستور کار است تا به این وسیله برق بیشتری برای بخش صنعت تامین شود.
در تابستان گرم در مناطق جنوبی کشور همین بخش صنعت باید دقت کند نیروی کار و فعالانی که قرار است در این بخشها کار کنند نیاز به رفاه و آسایشی دارند که بدون آنها عملا فرآیندهای صنعتی ما و نیروی کار ما بهینه نمیشود و دچار مشکل خواهد شد و بنابراین ملاحظات اجتماعی در تامین برق صنایع و بخش خانگی قطعا در برنامههای وزارت نیرو و سیاستگذاریهای کشور قرار دارد اما این نافی آن نیست که در برآورد و ارزیابیمان از خسارت وارده به صنایع یا عدمالنفع آنها از دو نکته مهم غافل شویم که اولا صنایع براساس قانون باید برای خود نیروگاه بسازند که نساختند و طبق قانون در صورت عدم احداث نیروگاه وزارت نیرو تعهدی برای تامین کامل برق آنها نخواهد داشت و دیگر اینکه برآوردهای بیش از حد از ارزشافزوده صنعت نهتنها کمکی به رفع مشکلات مربوط به حوزه انرژی ندارد بلکه صرفا به معنی انتقال تنش و دغدغه از بخشی به بخش دیگر شده و زمینههای همکاری بین بخشهای مختلف را از بین میبرد. پس باید توجه کرد که سیاستهای وزارت نیرو بر این مبنا قرار دارد که اتفاقا برق بخش صنعت و مولد را تا حد امکان و با بیشترین پایداری و اولویت تامین کند. در همین زمینه برای صنایع امکانی مثل تابلوی برق آزاد و تابلوی سبز فراهم شده که اگر برقشان را از آنجا تامین کنند به هیچ وجه مشمول برنامههای مدیریت بار نخواهند شد. مشارکت صنایع در طرحهای بهینهسازی نیز آنها را از برنامههای مدیریت بار خارج میکند بنابراین صنایع در صورتی که امکان این را داشته باشند که در این برنامهها مشارکت کنند بهراحتی میتوانند برق پایداری داشته باشند و این ارقامی که ذکر میشود به هیچ عنوان نمیتواند آن تصویر واقعی اقتصاد ایران را بهویژه در بخش صنعت نشان دهد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد