شناسه خبر : 531741
27 - 04 - 2025
27 - 04 - 2025
رمز و راز مدیریت کسبوکار
سیدعلیرضا عظیمی‌پور، دانش‌آموخته توسعه و برنامه‌ریزی اقتصادی و مهندسی مدیریت مالی است. او مدرک لیسانس اقتصاد نظری و فوق‌لیسانس توسعه و برنامه‌ریزی اقتصادی از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و دکترای مدیریت مالی (DBA) از دانشگاه خوارزمی اخذ کرده است. عظیمی‌پور تالیف چند کتاب را نیز در کارنامه دارد.
وی در بهمن‌ماه ۱۴۰۱ کتاب «برآیند صفر» را به رشته تالیف درآورد که از طریق انتشارات طرح نو در اختیار علاقه‌مندان به موضوعات مدیریتی قرار گرفت. همچنین در آبان سال 1403 کتاب «ساقدوش مدیریت» از او تالیف و منتشر شد. پیش از این نیز دو اثر ترجمه با عنوان‌های «چه کسی؟» و «فناوری اطلاعات در مقیاس جهانی» منتشر شده است.
«چه کسی؟»
کتاب «چه کسی؟» (روشی بدیع، برای انتخاب همکارانی شایسته) نوشته جوزف اسمارت و رندی استریت نیز با ترجمه سیدعلیرضا عظیمی‌پور توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی به چاپ رسیده است.
اشتباهات در انتخاب «چه کسی؟» متداول است. کارشناسان مدیریت، تخمین زده‌اند که میزان موفقیت مدیران در استخدام افراد 50درصد است. فقط به زمان و انرژی بیندیشید که نه‌تنها از شما بلکه از همه افراد سازمان به هدر رفته است. آنچه اکثر مدیران از آن آگاه نیستند این است که مشکلات مربوط به انتخاب صحیح «چه کسی» قابل پیشگیری است. هدف این کتاب ارائه یک راه‌حل برای مشکل شماست تا قادر به اتخاذ تصمیمات بهتری در انتخاب «چه کسی؟» باشید و بتوانید بهترین مدیران را برای سازمان‌تان انتخاب کنید.
«چه کسی؟» اولین دغدغه شماست. «چگونه» در اولویت بعدی قرار دارد. «چگونه» به استراتژی‌هایی که شما انتخاب می‌کنید، محصولات و خدماتی که عرضه می‌کنید و فرآیندهایی که به کار می‌گیرید، اشاره دارد. شما می‌توانید هر زمان و موقعیت شغلی خود را صرف حل میلیون‌ها مشکل کنید که «چگونه» بر سر راه کسبوکار شما قرار می‌گیرد. این همان کاری است که بیشتر مدیران انجام می‌دهند. متاسفانه تمرکز صرف بر روی «چگونه» بدان معناست که شما همچنان متحمل فشار و اضطراب باشید و کمتر از میزان مطلوب و حد انتظار درآمد داشته و زمان کافی برای انجام کارهای موردنظر خود را نیز در اختیار نداشته باشید.
مگر آن که تصمیم بگیرید از همین امروز به مساله «چه کسی» توجه کنید. «چه کسی؟» به افرادی اشاره دارد که برای اتخاذ تصمیم «چگونه» از آنها استفاده می‌کنید. «چه کسی» بخش فروش شما را اداره می‌کند؟ «چه کسی» محصولات شما را تولید می‌کند؟ «چه کسی» سازمان شما را اداره می‌کند؟ «چه کسی» هم می‌تواند معجزه‌آفرین و هم می‌تواند سرآغاز «مشکل» باشد.
ساقدوش مديريت
کتاب‌های مدیریت نوشته شده توسط نویسندگان خارجی، اگرچه آموزنده هستند اما با فضای کسبوکار ما و شرایط امروز اقتصاد ایران تناسبی ندارند اما کتاب «ساقدوش مدیریت» نوشته سیدعلیرضا عظیمی‌پور که توسط انتشارات گرایش تازه در آبان‌ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است، خواننده را از طریق بیانی روان و داستان‌گونه با سرگذشت فعالان اقتصادی ایرانی که با چالش‌های روزمره‌ای در کسب‌وکارهایشان و در همین اقتصاد امروزی ایران روبه‌رو هستند، آشنا می‌کند و از راهکارهای حل مسائل آنان می‌گوید.
این کتاب به طور معجزه‌آسایی برای هر کس که تجارتی دارد یا صاحب کسبوکاری است، حتی ایده یا استارتاپی را خلق کرده، مفید و همچنین راهگشای مدیران ارشد بنگاه‌های اقتصادی بزرگ، شرکت‌های بورسی و هلدینگ‌های سرمایه‌گذاری است.
فناوری اطلاعات در مقیاس جهانی
کتاب «فناوری اطلاعات در مقیاس جهانی» نوشته پیتر آ‌های اثری کلیدی در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات است که با زبانی روشن و روایی، اصولی را برای تبدیل واحدهای فناوری اطلاعات به بخش‌هایی کارآمد و ارزش‌آفرین ارائه می‌دهد. نویسنده که خود از مدیران برجسته و مشاوران باسابقه در زمینه IT است، بر پایه تجربیات عملی و پژوهش‌های گسترده، مدلی پنج‌ستونه را معرفی می‌کند که سازمان‌ها را در مسیر بهره‌وری بیشتر قرار می‌دهد. در این کتاب، پنج اصل کلیدی مطرح می‌شود که هر یک نقشی اساسی در موفقیت واحدهای فناوری اطلاعات دارند. نخست، اهمیت داشتن افراد توانمند و مناسب در جایگاه‌های درست بررسی می‌شود. نویسنده توضیح می‌دهد که بدون استعدادهای مناسب، حتی بهترین استراتژی‌ها نیز به نتیجه نخواهند رسید. سپس، نحوه طراحی و پیاده‌سازی زیرساخت‌های فناوری اطلاعات به شکلی که کسبوکار بتواند چابک و مقیاس‌پذیر عمل کند، مطرح می‌شود. اصل سوم به اهمیت همکاری نزدیک میان واحد IT و سایر بخش‌های سازمان پرداخته و نشان داده می‌شود که چگونه یکپارچگی میان این بخش‌ها می‌تواند نوآوری و کارایی را بهبود بخشد. در ادامه، اهمیت به‌کارگیری فناوری‌های جدید و مدیریت صحیح آنها در جهت افزایش بهره‌وری سازمان بررسی شده و در نهایت، روش‌هایی ارائه می‌شود که بتوان عملکرد فناوری اطلاعات را به طور مداوم اندازه‌گیری و بهینه‌سازی کرد. یکی از جذابیت‌های این کتاب، استفاده از مصاحبه‌هایی با مدیران ارشد فناوری اطلاعات شرکت‌های مطرح است. نویسنده با تسلط بر چالش‌های اجرایی، تنها به بیان تئوری‌ها اکتفا نکرده، بلکه نشان می‌دهد که چگونه شرکت‌هایی مانند پروکتر‌اند گمبل، جنرال موتورز و کوکاکولا توانسته‌اند با پیاده‌سازی این اصول، واحدهای IT خود را متحول کنند. همچنین، کتاب به موضوع چالش‌های رایج در مسیر بهبود فناوری اطلاعات پرداخته و نشان می‌دهد که چرا برخی سازمان‌ها در اجرای این اصول ناکام می‌مانند. نویسنده با اشاره به موانعی همچون مقاومت فرهنگی، ضعف در هماهنگی میان بخش‌های مختلف و ناتوانی در اولویت‌بندی صحیح پروژه‌ها، راهکارهایی برای غلبه بر این مشکلات ارائه می‌دهد. متن کتاب، به گونه‌ای است که مدیران غیرمتخصص در حوزه IT نیز می‌توانند به راحتی مفاهیم آن را درک کرده و از آن در تصمیم‌گیری‌های خود بهره ببرند. این ویژگی، آن را به اثری ارزشمند برای مدیران اجرایی، رهبران فناوری اطلاعات و مشاوران کسبوکار تبدیل کرده است. به طور کلی، فناوری اطلاعات در مقیاس جهانی تصویری روشن از نقش فناوری اطلاعات در موفقیت سازمان‌ها ارائه می‌دهد.
برآیند صفر
آنها که درگیر اداره یک کسبوکار هستند و با پوست و گوشت خود سختی پرداخت مخارج ماهانه، مشقت حفظ بازار و سردرگمی تامین مواد اولیه را در وانفسای تغییرات دائمی قیمت‌ها لمس می‌کنند، می‌دانند که جلوگیری از فروپاشی بنگاه اقتصادی، درجا نزدن و پیشرفت چقدر دشوار است. برآیند صفر، به یاری آنها که میل به پیروزی دارند آمده است. کتاب در قالب روایتی تاریخی، به سرگذشت دوره سه ساله یک شرکت بورسی در ایران می‌پردازد و نشان می‌دهد تدبیر مدیریتی، چگونه بازدهی مناسب و حل معضلات را ممکن می‌سازد. مؤلف این اثر، آنهایی را که می‌گویند آموزه‌های مدیریتی در اقتصاد ایران جواب نمی‌دهد، خلع‌سلاح می‌کند و با مدیران ارشد، کارآفرینان، بنیانگذاران استارتاپ‌ها و جوانانی که علاقه‌مند به راه‌اندازی کسبوکاری هستند، تجربیات خود را درمیان می‌گذارد.
در پشت جلد کتاب آمده است: «آنها که درگیر اداره یک کسبوکار هستند و با پوست و گوشت خود سختی پرداخت مخارج ماهانه، مشقت حفظ بازار و سردرگمی تامین مواد اولیه را در وانفسای تغییرات دائمی قیمت‌ها لمس می‌کنند؛ می‌دانند که جلوگیری از فروپاشی بنگاه اقتصادی، درجا نزدن و پیشرفت چقدر سخت است. برآیند صفر، به یاری آنها که میل به پیروزی دارند، آمده است.
کتاب در قالب روایتی تاریخی به سرگذشت دوره سه ساله یک شرکت بورسی در ایران می‌پردازد و نشان می‌دهد تدبیر مدیریتی، چگونه بازدهی مناسب و حل معضلات را ممکن می‌سازد. مولف، آنها را که می‌گویند آموزه‌های مدیریتی در اقتصاد ایران جواب نمی‌دهد، خلع‌سلاح می‌کند و با مدیران ارشد، کارآفرینان، بنیانگذاران استارتاپ‌ها و جوانانی که علاقه‌مند به راه‌اندازی کسبوکاری هستند، تجربه خود را درمیان می‌گذارد.»
در مقدمه کتاب آمده است: «برآیند صفر» از آن دست عبارت‌هاست که اهمیت‌شان را تمام‌قد به رخ می‌کشند. اگرچه از درجا زدن خبر می‌دهد و مذاق آدم را تلخ می‌کند! انتخاب چنین عنوانی مثل راه رفتن بر لبه تیغ است چراکه ممکن است خواننده را در ورطه‌ای از امید و یأس سرگردان کند. اما گاهی باید برای عبور از بحران و چشیدن شیرینی موفقیت، تلخی‌ها را تحمل کرد. این کتاب کوششی است جهت یافتن پاسخ پرسشی که از سال‌ها قبل در ذهن نویسنده شکل گرفته است.
ماجرا به یک عصر سرد زمستانی سال ۱۳۷۸ برمی‌گردد که به اتفاق یکی از اعضای هیات‌مدیره وقتِ شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا)، از بازدید کارخانه‌ای در اطراف تهران برمی‌گشتیم و من که آن روزها با ولع مشغول مطالعه زندگینامه مدیران موفق، کتاب‌های مدیریتی با محوریت تدوین استراتژی و روش‌های ارزیابی پروژه‌های سرمایه‌گذاری بودم، با شوق و ذوق، یافته‌های خود را برای او بازگو می‌کردم و چون می‌خواستم دیدگاه‌هایم را برپایه‌ای محکم استوار کنم، در میانه صحبت‌هایم از تجربیات مدیران آسیایی و غربی و نوشته‌های کتاب‌های مطالعه شده نیز وام می‌گرفتم.
اما در پایان متوجه شدم که نظام حاکم بر اندیشه این عضو محترم هیات‌مدیره با آنچه ذهن مرا فرا گرفته در تضاد است! وی معتقد بود که کاربست پیشنهادات و آموزه‌های مربوط به ابزارهای مدیریتی، برنامه‌ریزی راهبردی و روش‌های مندرج در کتاب‌های مدیریتی و سرگذشت موفقیت چهره‌های شاخص مدیریت خارجی، در ایران اجرا شدنی نیست و رشد و توسعه شرکت‌ها در گرو شکار فرصت‌هاست! و البته فرصت‌های مدنظر وی محدود می‌شد به رانت‌های قابل دسترسی!
بی‌شک نتیجه عملکرد هر شرکت یا بنگاه اقتصادی تابعی از متغیرهای برون‌زا و درون‌زاست. متغیرهای برون‌زا تحت‌تاثیر فضای کسبوکار در چارچوب اقتصاد ملی یا بین‌المللی، عملکرد فعالان اقتصادی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند و پایش دائمی آنها ضروری است. ضمن آنکه از تحلیل دقیق همین فضای کسبوکار می‌شود فرصت‌ها یا حتی رانت‌هایی را شکار کرد که سبب خلق ارزش شود اما اشکال کار این است که بسیاری از مدیران شرکت‌ها آن‌قدر در برابر تحولات فضای کسبوکار، منفعل یا با تاخیر واکنش نشان می‌دهند که گویی بود یا نبود خودشان هیچ اثری ندارد.
درمورد مدیریت و تسلط بر متغیرهای درون‌زا نیز برخی دلیل تمام ناکارآمدی‌ها و اشکالات سازمان خود را به فضای کسبوکار مرتبط می‌دانند و به‌جای نقد دقیق عملکرد خود به‌دنبال مقصرهای پوشالی می‌گردند. در حالی که اداره صحیح یک کسبوکار و برخورداری از بازدهی مناسب و دستیابی به رشد مستمر در یک بنگاه اقتصادی منوط به داشتن برنامه راهبردی صحیح، به‌کارگیری ابزارهای مدیریتی و ثبات و پایداری مدیریت یا به عبارت بهتر، الگوهای حکمرانی شرکتی است.
من در این کتاب تلاش کرده‌ام که به اتکای تجارب عملی و آموزه‌های علمی نشان دهم که اداره یک شرکت ایرانی با استفاده از آموزه‌های علم مدیریت نه‌تنها شدنی، بلکه واجب است. بنابراین اعتقاد دارم آنان که می‌پندارند کاربست تجارب مدیران خارجی در ایران ممکن نیست، از نسل مدیرانی هستند که موفقیت‌شان در اداره شرکت‌ها ناشی از رانت‌جویی بوده است. رانت‌هایی چون تفاوت نرخ ارز، دسترسی به مواد اولیه سهمیه‌ای و ارزان، منابع بانکی و سرمایه‌ای توصیه‌ای و… که به‌نظر می‌رسد دیگر دوره این فرصت‌ها به سر آمده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد