24 - 08 - 2017
رهاسازی رشد متعادل قیمتها
سازمان بورس باید سازوکاری را فراهم کند تا اگر سهامدار عمده در قیمت معقولی حاضر به عرضه نیست، در کل نگذارد آن سهام در بورس عرضه شود یا اینکه اگر سهامی با قیمت خاصی عرضه شد، سازمان بورس سهامدار عمده را ملزم کند که اجازه ندهد قیمت سهام تا حداقل یک سال پایینتر از قیمت عرضه اولیه بیاید. امیر صالحی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به اینکه از دیدگاه شما عرضه اولیه به روش ثبت سفارش چه مزایا و معایبی داشت، اظهار کرد: در روش جدید، سازمان بورس برای عرضههای اولیه محدودیت قیمتی گذاشت و این محدوده قیمت باعث شد در عرضههای اولیه قیمت بدون دلیل بالا نرود چراکه سابقا به علت وجود رقابت دیده میشد که سهام بالاتر از آنچه ارزش داشت، کشف قیمت میشد.
ابهام محدودیتها
صالحی ادامه داد: اما در عین حال اینکه در فرآیند عرضه و تقاضا بخواهیم محدودیت قیمتی بگذاریم درست به نظر نمیرسد. از طرفی چون همه میخواهند این عرضه اولیه را خریداری کنند در نهایت در بالاترین قیمت ممکن سفارش میگذارند و کشف قیمت در سقف قیمتی صورت میگیرد. این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در واقع باید بگویم این روش زیاد مشکل ندارد. مشکل اصلی بر سر سهامداران عمده است چراکه آنها میخواهند در عرضههای اولیه با قیمت بالا سهام شرکت خود را عرضه کنند. در این مورد سازمان بورس به این مشکل برمیخورد که چطور سهامدار عمده را قانع کند که در محدودیت قیمتی سهام خود را عرضه کند. صالحی ادامه داد: سازمان بورس میتواند با وضع قوانین و مقرراتی این مشکل را تا حدودی حل کند. مثلا بگوید اگر در قیمت معقولی حاضر به عرضه نباشد، در کل نگذارد که آن سهام در بورس عرضه شود یا اینکه اگر سهامی با قیمت خاصی عرضه شد، سازمان بورس سهامدار عمده را ملزم کند که اجازه ندهد قیمت سهام تا حداقل یک سال پایینتر از قیمت عرضه اولیه بیاید. وی در پاسخ به سوالی درباره افشاگری درست شرکتهای بورسی، گفت: باید سازوکاری به وجود آید تا شرکتها ملزم شوند وقایع مهم خود را در لحظه روی کدال افشا کنند و اگر چنین اتفاقی رخ نداد، سازمان بورس مجازات سنگینی را برای آنها در نظر گیرد.
اهمیت شفافسازی
این کارشناس بازار سرمایه افزود: در این مورد اعضای هیات مدیره باید آنقدر منافع خود را در خطر ببینند که افشاگری درست را لازمه کار خود بدانند. صالحی در پاسخ به اینکه آیا به نظر شما با کاهش سود بانکی منابع مالی میتواند به معنی واقعی به سمت بازار سرمایه سرازیر شود، اظهار کرد: اگر سود بانکی کاهش پیدا کند، نرخ بهره تسهیلات پایین میآید و این باعث میشود شرکتهایی که وامهای سنگین از بانکها گرفتهاند هزینههای مالیشان کم شود و وقتی هزینه مالی شرکت کم میشود، طبیعتا سودآوری این شرکتها افزایش پیدا خواهد کرد و رشد سودآوری شرکت طبیعتا سبب رشد ارزش آن شرکت در بازار سهام خواهد شد. وی با بیان اینکه پاشنهآشیل شرکتهای تولیدی هزینههای مالی آنهاست، گفت: اگر سود بانکی کاهش پیدا کند، منابع به سمت بازارهایی دیگر از جمله بازار سرمایه میآید به نحوی که معتقدم اگر سود سپردههای بانکی تا ۱۰ درصد کاهش پیدا کند P/E بازار حداقل دو تا سه واحد بالا میرود. به اعتقاد من هیچ بازاری مثل بورس ظرفیت جذب پولهایی که از بازار پول خارج میشوند را ندارد.
تفاوت ارزشگذاری
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به اینکه آیا ارزشگذاری شرکتهای تولیدی با ارزشگذاری استارتآپها متفاوت است، بیان کرد: بله. قطعا این دو نوع ارزشگذاری با هم فرق میکند. در اولی عموما دارایی فیزیکی، خط تولید و عموما صورتهای مالی وجود دارد ولی در استارتآپها عموما یک تیم یا یک شخص ایدهای دارند و این ایده را به یک محصول اولیه یا MVP تبدیل میکنند (مثلا طراحی یک اپلیکیشن) و برای تبدیل آن محصول اولیه یا ایدهشان به دنبال سرمایهگذار میگردند. بنابراین عموما ارزشگذاری استارتآپها بهدلیل ماهیت ایده بودن به خصوص در مراحل اولیه کار فرآیندی سخت و پیچیده است و به کل با شرکتهای تولیدی متفاوت است. صالحی توضیح داد: زمانهایی است که این دو طرف نمیدانند مبلغی که سرمایهگذار به صاحب ایده میدهد، معادل چند درصد از سهام شرکت است. این نوع ارزشگذاری در کارگاههایی معرفی و آموزش داده میشوند و یکی از کارهای ما آموزش این موضوع و نحوه ارزشگذاری استارتآپهاست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد