4 - 10 - 2017
روز واقعه
مهمان امروز: بهرام بیضایی
بهرام بیضایی سال ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. خانوادهاش اهل کاشان و آنگونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او در سالهای آخر دبیرستان دو نمایشنامه با زبان تاریخی نوشت. بیضایی پس از اخذ دیپلم در رشته ادبیات وارد دانشگاه شد اما این رشته را ناتمام رها کرد و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک (که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد) رفت و در این سال پژوهشهای نمایش در ایران را در مجله موسیقی چاپ کرد.سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد و در سال ۱۳۵۲ از اداره برنامههای تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته هنرهای نمایشی انتقال یافت.بیضایی در سال ۱۳۷۵ به دعوت پارلمان بینالمللی نویسندگان به استراسبورگ رفت و یکسال بعد به ایران بازگشت و کار روی نمایش بانو آئویی نوشته میشیما یوکیو را آغاز کرد.بهرام بیضایی نوشتن نقد، تحقیق و مطالب پراکنده درباره تئاتر و سینما در نشریات را در سال ۱۳۳۸ آغاز کرد. او از سال ۱۳۴۰ به صورت جدی به نوشتن نمایشنامه پرداخت و در سال ۱۳۴۵ اولین نمایش خود را کارگردانی کرد.او در زمینه تئاتر بسیار موفق بود. نمایشنامههای بسیار زیادی نوشت که بعدها نمایشهای بسیاری بر اساس آنها روی صحنه رفت و نشان داد که سینما را هم خوب میشناسد. فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم ۸ میلیمتری ۴ دقیقهای سیاه و سفید در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه «عموسبیلو» در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش «رگبار» را در سال ۱۳۵۰ ساخت. بیضایی در کنار کارگردانی سینما از بهترین فیلمنامهنویسهای سینمای ایران نیز به شمار میآید. آخرین ساخته او «وقتی همه خوابیم» در سال ۱۳۸۷ تولید شد.بهرام بیضایی یکی از معدود هنرمندان ایرانی است که هم در صحنه تئاتر کارنامهای درخشان دارد و هم در سینما. فیلمنامه روز واقعه، یکی از کارهای موفق اوست که توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.
خودستایان تکیه بر اریکهها زدهاند؛ کتاب خدا را چنان میخوانند که سود ایشان است. آنان که طیلسان زهد پوشیدهاند تکپیرهنان را پیرهن بر تن میدرند؛ آنان که دستار بر سر نهادهاند سر از گردن خداترسان میاندازند و آنان که آب بر مردمان میبندند مردمان را آب از لبه تیغ میدهند. این نیست آنچه ما میگفتیم. اینان سپاه آز میآرایند و دیوار غرور میافرازند و کوشکهای خودپرستی میسازند و انبانشان را از انباشتن پایانی نیست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد