28 - 04 - 2024
رویای صادرات گاز به هند
گروه انرژی- سفر ابراهیم رییسی به پاکستان یک پیام داشت؛ توسعه همکاریهای اقتصادی با محوریت انرژی ولو آمریکاییها تهدید کنند که همکاری با ایران به معنای تحریمهای بیشتر است.آنچه این سفر را برای طرفین با اهمیت کرده بود، نه دلجویی حمله ایران به پاکستان بود و نه حتی آن تیرگی روابطی بود که برخی تحلیلگران میگفتند بعد از آن اتفاقها بین ایران و پاکستان گسترده میشود. پاکستان همچنان خواهان گاز ایران است و جریمه ۱۸میلیارد دلاری که به دلیل عمل نکردن به قرارداد توسعه خط لوله گاز پیشرو دارند، دلیل محکمی است که همسایه شرقی بخواهد دستکم حفظ ظاهر کند و خود را مشتاق به اجرای این قرارداد نشان بدهد.
پاکستان میداند که تکمیل خط لوله گازی با ایران طبق قرارداد سال ۲۰۰۹ نهتنها به لحاظ اقتصادی به نفع اوست، بلکه میتواند به مسیری برای انتقال گاز ایران به هند باشد. طرحی که تنشهای کهنه هند و پاکستان را کاهش خواهد داد. بیسبب نیست که طراحان این طرح نام خط لوله صلح را برای این طرح گذاشتند.
هند پس از چین، ژاپن و کرهجنوبی، چهارمین کشور واردکننده گاز مایع (الانجی) در جهان است. این کشور سالانه بیش از ۶/۲میلیون تن الانجی وارد میکند و یکی از مشتریهای ثابت قطر است. توسعه خط لوله گاز ایران از مسیر پاکستان به هند، میتواند بخشی از نیاز این کشور را به گاز تامین کند. البته به شرط آنکه تولید گاز درایران به اندازه کافی باشد.
گزارشها نشان میدهد که هند به عنوان سومین مصرفکننده بزرگ انرژی جهان و با انتظار افزایش سرمایهگذاری به بیش از ۳۰۰میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰، امیدوار است بتواند از گاز طبیعی برای ایجاد تغییر در نقشه انرژی استفاده کند.
در همین رابطه ایلنا در گزارشی نوشت: چشمانداز قابل پیشبینی برای انرژی هند این است که حجم تولید گاز طبیعی تا سال ۲۰۵۰ به ۶۰میلیارد مترمکعب میرسد که ۷۳درصد آن توسط منابعی که در آینده کشف میشوند تولید خواهد شد و مصرف گاز طبیعی دومین کشور پرجمعیت جهان از سطح فعلی ۶درصد به ۱۵درصد تا سال ۲۰۳۰ و ۴۵درصد تا ۲۰۵۰ خواهد بود. در مقابل سهم زغالسنگ بعد از یک دوره افزایش، در نهایت کاهش مییابد و از ۴۴درصد به ۴۱درصد میرسد. انرژی هستهای با کمی افزایش از یکدرصد در سال ۲۰۱۸ به ۳درصد در سال ۲۰۵۰ و انرژی تجدیدپذیر از ۲۴درصد به ۱۱درصد خواهد رسید.
اقتصاد هند در سال ۲۰۳۰ با تولید ناخالص داخلی ۹۰۰/۴میلیارد دلار، سومین اقتصاد بزرگ جهان شود، درحالیکه هند دارای منابع قابلتوجهی از زغالسنگ است، در منابع نفت و گاز نسبتا فقیر است. این کشور ۵/۴میلیارد بشکه نفت خام و ۳/۱تریلیون مترمکعب گاز طبیعی دارد، اما مصرف تجمعی آن طی سالهای آتی به مراتب بیش از این مقدار است.
هند از نظام بینالملل جدا نیست
مهدی مطهرنیا، کارشناس ارشد روابط بینالملل، درباره رویای صادرات گاز ایران به هند به «جهانصنعت» میگوید: در دنیای سیاست نمیتوان بر اگرها و نبایدها تکیه کرد. رویا برانگیزی، چشمانداز و سیاستهای آرزومندانه اموری واجب و ضروری هستند، اما قابل تکیه روی زمین نیستند؛ لذا اینکه بگوییم برای دومینبار یا چندمینبار ماجرای خط لوله صلح برای عبور آن از پاکستان و نهتنها پاکستان به هند هم مدنظر است، چشمانداز بسیار خوب و مطلوب تصویر میشود اما تصور آن در عالم واقعیت با توجه به اوضاع ایران از منظر داخلی و منطقهای و بینالمللی چندان نزدیک به انتظار نیست. دلیل آن هم آشکار است؛ ایران با حجم مبادلات اقتصادی و تطبیق این مبادلات اقتصادی با مبادلات اقتصادی با پاکستان و هند و کشورهای تحت نفوذ ایالاتمتحده آمریکا و حتی بهتنهایی خود آمریکا قابل قیاس نیستند.
وی افزود: در عالم واقع هیچگاه هند و پاکستان یا هر کشور دیگری که در چارچوب رئالیست سیاسی، اقتصاد سیاسی خود را شکل میدهد، در نهایت با کوچکترین فشار ایالاتمتحده آمریکا ایران را بر آمریکا و همپیمانان آمریکا و بازار جهانی سرمایه ترجیح نخواهد داد. این بارها امتحان شده است.مطهرنیا با اشاره به اینکه جالب است که نظام سیاسی در ایران و بازار به این موضوع دلخوش میکند، اظهار داشت: گویی که اندام مریض اقتصاد ایران به مسکن عادت کرده است و سعی میکند با مسکن اندکی سکنی برگزیند و خود را آرام کند. به هر تقدیر زمانی ایران میتواند در اقتصاد جهانی و نظام بینالملل جایگاه معناداری را برای خود اتخاذ کند که این تصور شکل بگیرد که ایران خواهد توانست در ایجاد فضای مناسب در راستای دستیابی به یک وضعیت متناسب با نظام بینالملل را پیدا کنیم وگرنه به نظر نمیرسد که ایران بتواند از موهبتهای ارتباطات ناشی از یک یا چندجانبه بهره ببرد.
این کارشناس بینالملل در پاسخ به این سوال که نقش هند در توسعه این خط چقدر میتواند مهم باشد، گفت: هند به هر تقدیر یک کشور قدرتمند و در حال توسعه است، اما هندوستان هم مانند هر کشور دیگری نظام موجود خود را بر نظم معینی در تناسب با نظام بینالملل قرار داده و اکنون یکی از کشورهای کمحاشیه و در عین حال پرقدرت و پرسرعت برای رسیدن به توسعه پایدار و پشت سرگذاشتن رقبایی مانند چین است و به التبع برای رسیدن به این جایگاه این نظم موجود و تناسب با نظام بینالملل را منطق روابط خود در نظام بینالملل حفظ خواهد کرد. او تاکید کرد: اگر این کشور بخواهد بار منفی نسبت به بار مثبت مرکز مغناطیسی قدرت در نظام بینالملل ایجاد کند، برای هند سرعتگیرهایی بوجود میآید که هند به هیچ وجه به آن تن نخواهد داد.
صرفه اقتصادی دارد؟
مهران امیرمعینی در ارزیابی امکان صادرات گاز ایران به هند به ایلنا گفت: ابتدا اینکه هندیها به شدت مخالف تامین نیاز گازی خود از مسیر پاکستان هستند، ممکن است به دنبال خط لوله مستقیم از ایران باشند اما به دلیل تنشهایی که بین دهلی و اسلامآباد وجود دارد، هیچ تمایلی به اجرای پروژه و دریافت گاز از پاکستان ندارند. ضمن اینکه بعید است خط لوله ایران- پاکستان به سمت هند توسعه داده شود. در مورد صادرات تا چین شاید بتوان فکر کرد ولی اجرای خط لوله زمینی و آن هم از مسیر پاکستان تا هند بسیار بعید است.وی گفت: هند در سالهای اخیر رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرده و یکی از پتانسیلهای افزایش تقاضای نفت و گاز است و از این بابت کشور مهمی است، بنابراین بازار این کشور باید به نوعی همواره مورد رصد قرار گیرد.
مدیرعامل پیشین شرکت ملی صادرات گاز ایران گفت: بحث صادرات مستقیم به هند را میتوانیم از مسیر دریا دنبال کنیم. البته آبهای بینالمللی اقیانوس هند عمیق است، بنابراین هزینهها را بالا میبرد اما میتوان از طریق الانجی و حتی سیانجی صادرات داشته باشیم، اکنون تکنولوژی ساخت کشتیهای سیانجی بر توسعه پیدا کرده و میتوان به عنوان جایگزین خط لوله مطرح باشد. البته بحث مهم مشکل تحریم است. چالش کشتیهای حمل سیانجی برای کشور ما کمتر از الانجی است چون تبدیل و مایعسازی گاز طبیعی لیسانس خاص خود را نیاز دارد که دانش آن در اختیار آمریکا و اروپاست. به عبارت دیگر تحریمها کار را سخت میکند هرچند تحریم روی دسترسی به کشتیهای سیانجی بر هم تاثیر دارد، در هر حال مشکل تحریم باید حل شود تا بتوان به این پروژهها فکر کنیم.
وی ادامه داد: برای اجرای خط لوله گاز هم باتوجه به اینکه باید از مسیرهای عمیق اقیانوس عبور کنیم؛ کشتیهایی که میتوانند این خطوط لوله را کف دریا کار بگذارند تعدادشان بسیار اندک و تحریم به نوعی مانع اصلی برای استفاده از خدمات آنهاست.امیرمعینی گفت: ما در هر صورت باید روی سیانجی و الانجی و صادرات آنها سرمایهگذاری کنیم چون امکان صادرات آنها به هر نقطهای از دنیا میسر و راحتتر از خط لوله است و همواره بازار خاص خود را دارند و از این بابت نگرانی وجود ندارد، اما به عنوان یک بازار بزرگ و دستیافتنی ابتدا باید به سمت مذاکره با هند هم برویم. ضمن اینکه این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که پروژههای گاز زمانبر و از زمان استارت تا رسیدن به مرحله صادرات حداقل ۵سال طول میکشد، بنابراین نباید فرصت را از دست بدهیم.وی با اشاره به اولویت استفاده از خط لوله یا الانجی و سیانجی تصریح کرد: خط لوله با مسافت ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰کیلومتر صرفه اقتصادی دارد سیانجی نیز ۱۰۰۰کیلومتر به بالا صرفه دارد، اما نکته مهم بحث قیمتهاست، اصولا قیمت بینالمللی ملاک است، هرقدر هزینه صرفهجویی شود پروژه به اجرا نزدیکتر میشود که این امکان در کشور ما بعید است، چون تحریم هستیم و در نتیجه هزینهها افزایش مییابد.این کارشناس ارشد حوزه انرژی خاطرنشان کرد: در مطالعاتی که چند سال گذشته انجام شده استفاده از کشتیهای سیانجیبر توجیه داشته است اگر قیمت گاز بیش از ۵ تا ۶دلار( BTU) باشد یا ۱۸ تا ۲۰سنت هر متر مکعب باشد، توجیه داشت. البته در حال حاضر هزینه پروژهها افزایش پیدا کرده چون در دنیا تورم شکل گرفته و این تورم در اروپا و آمریکا هم وجود دارد، بنابراین باید مطالعه جدید انجام شود و قیمتهایی که به نوعی که هزینهها را پوشش میدهد باید در نظر گرفته شود نتیجه اینکه امروز باید تمامی طرحها مورد مطالعه و ارزیابی مجدد قرار گیرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد