9 - 04 - 2020
زمان از دست رفته اقتصاد
عباس آرگون*- زمان، عنصر غیرقابل بازگشتی است که بیتوجهی به آن گاهی هزینههایی گزاف بر دوش جامعه و تکتک افراد آن با هر حجمی از مسوولیت یا ثروت خواهد گذاشت. انتظار نمیرود منفعل و تهی از هر گونه برنامهریزی، سکان جامعه را در دست بگیریم و در مسیر نه درگیر توفان و بحران شویم و نه مقصد را فراموش کنیم. این عنصر حیاتی اما در کشور ما در نظر صاحبان مسوولیت به فراموشی سپرده شده و گویا قصد باور خطرآفرینی این فراموشی را ندارند.
امروز در شرایطی که چندین ماه از اظهارنظرهای واشنگتن پیرامون تحریمهای ایران گذشته است و خروج ترامپ از برجام را نیز شاهد بودهایم. مواجه شدن با اخبار تازهای مبنی بر برنامهریزی وزارت صمت به منظور چگونه مواجه شدن با دور جدید تحریمها نهتنها رضایتبخش نیست بلکه نگرانی فعالان اقتصادی و مردم را نسبت به آیندهای مبهم در کشور فزونی میبخشد.
بیشک همین برخوردهای انفعالی و بیتوجهی به اهمیت زمان تصمیمگیریها شرایط کنونی را برای اقتصاد کشور رقم زده است. ترسیم چشمانداز روشن و شفاف بیان شدن تصمیمات مسوولان میتوانست روند جاری را کنترل کند. برنامهریزیهای مدون و جدیت عملکرد دشمن موضوعی کاملا روشن و غیرقابل انکار است و در چنین شرایطی سکون و رخوت در مقابل تاکتیکهای خطرآفرین دشمن آسیبهای گستردهتری را بر اقتصاد کشور تحمیل میکند.
چنین شرایطی ایجاب میکند بیشترین توان ممکن را در راستای ایجاد زیرساختهای اقتصادی با کمترین هدررفت زمان به کار گرفته و احساس امنیت اقتصادی را در جامعه گسترش دهیم. فعالان اقتصادی و مردم در شرایط فعلی بیشترین آسیب را متحمل میشوند و به دلیل تزلزل در اقتصاد کشور امکان برنامهریزی و تعریف چشمانداز برای خود را ندارند. سکانداران اقتصاد کشور باید مشورت با بخش خصوصی را در چارچوب اصلی روند کاری خود قرار میدادند. تا امروز اما این موضوع شعاری بیش نبوده است.
تدوین برنامههای صادرات و تجارت بخش خصوصی فقط در محیط اقتصادی شفاف ممکن خواهد بود و نمیتوان انتظار داشت در موقعیتی که تعداد قابل توجهی از بنگاههای اقتصادی در حال ورشکستگی، تعدیل نیروی انسانی و تعطیلی هستند بار سنگین بیتدبیریهای مسوولان را نیز بر دوش کشیده و پاسخگوی تصمیمات نادرست و خلقالساعه آنها باشند.دردناک و دور از انصاف است که بار سنگین شکلگیری مشکلات اقتصادی و افزایش قیمتهای اخیر را بر گرده نحیف مردم بگذاریم و آنها را به دلیل خرید اقلام مصرفی و ضروری زندگی روزمرهشان در شکلگیری شرایط امروز بازیگر نقش اول بدانیم. موج خرید ارز، سکه و تبدیل دارایی ریالی جامعه به اشکال دیگر حاصل توفانی است که مسوولان خود آغاز کرده و نوید پیشفروش سکه و توان عرضه ارز به هر میزان لازم را به جامعه دادند.
درباره این تصمیم نادرست بارها از سوی کارشناسان اقتصادی به مسوولان اخطار داده شد اما بیتوجه و کماکان منفعل عبور کردند و منجر به ایجاد شرایط کنونی شدند. احساس خطر و عدم اعتماد، شوکرانی در جامعه است که اگر در رگهای آن پخش شود واکنشهایی غیرقابل پیشبینی را شاهد خواهیم بود. امروز نیز همین سم مهلک جامعه را بر آن داشته است تا به دلیل احساس خطر همه توان خود را برای ادامه حیات به کار بندد.
*عضو کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد