3 - 03 - 2025
زنجیره دریایی چین در حیاط خلوت آمریکا
محمدرضا ستاری- چند هفته پیش، دریاسالار آلوین هولسی به عنوان فرمانده نیروی دریایی جنوب آمریکا طی گزارشی کتبی به کمیته نیروهای مسلح سنا هشدار داد که چینیها به دنبال ایجاد شکاف در اطراف دریای کارائیب هستند؛ آن هم در شرایطی که ایالاتمتحده در طول دهه گذشته بیشترین تمرکز خود را بر روی منطقه هند و پاسفیک معطوف کرده و از حیاطخلوت خود در حوزه کارائیب غافل شده است. در واقع به گفته مقامات آمریکایی، چین در راهبردی خاموش، شروع به تقویت حضور خود در آمریکای لاتین و دریای کارائیب کرده و تقریبا در تمامی حوزههای نیمکرهغربی در حال ایجاد زنجیرهای است که میتواند آمریکا را به چالش بکشد.
استراتژی نیروی دریایی صبور چین
طبق گزارشی که به تازگی مجله نشنال اینترست در این خصوص منتشر کرده، رویکرد چین به دریاها برگرفته از تئوریهای آلفرد تایرماهان است که به صورت دقیق توسط مقامات این کشور مطالعه و عملیاتی شده است. به همین دلیل چینیها فعالیت دریایی خود را از طریق تجارت و دیپلماسی اقتصادی کلید زدند. یعنی حدود 40سال پیش دنگ شیائو پنگ، پدر اصلاحات اقتصادی در چین تصمیم به باز کردن اقتصاد این کشور گرفت و از همان زمان پکن به دنبال تکمیل زنجیره نیروی دریایی خود براساس تئوری ماهان است. در همین راستاست که شاهد هستیم چینیها در طول چهار دهه گذشته و به صورت گامبهگام ابتدا تولید صنعتی را در داخل توسعه دادند، سپس کشورشان را به کارخانه جهان تبدیل کردند، در مرحله بعد ظرفیت کشتیسازی بینظیری ایجاد کرده و بعد به دنبال ایجاد پایگاه و بنادر خارجی در نقاط مختلف جهان رفتند.
در چنین شرایطی چینیها به صورت آرام و چراغخاموش به توسعه نیروی دریایی خود نیز پرداختند. در واقع مساله حائز اهمیت این است که چینیها در حالی به تقویت نیروی دریایی خود مبادرت کردند که حضور ناوگان ایالات متحده در آبهای بینالمللی برای تجارت خارجی چین سودمند بوده است. زیرا دیگر نیازی نبوده که پکن از تجارت دریایی خود محافظت کند و در سایه آمریکاییها از این فرصت برای امنیت اقتصاد بینالمللی خود استفاده کرده است.
نتیجه این شده که امروز نهتنها نیروی دریایی ارتش چین بزرگترین نیروی دریایی جهان است، بلکه فرماندهان آن حالا با امکاناتی که در اختیار دارند میتوانند بدون نگرانی از موقعیت استراتژیک کشورشان، نیروهای عملیاتی خود را به مناطق دورتر اعزام کرده و در آبهای فرامنطقهای حالتی رزمی به خود بگیرند. در این میان هر چند چینیها هنوز معضلات و چالشهای خاص خود را در تنگه تایوان و دریای چین جنوبی دارند اما فراتر از این مسائل گزینه راهبردی خود را نیز دنبال میکنند. زیرا طبق گزارش دریاسالار هولسی به کمیته نیروهای مسلح سنا، نیروی دریایی چین به طور فزایندهای در حال تقویت حضور خود در نقاط فرامنطقهای بوده و اگر بتواند دسترسی تجاری و دیپلماتیک به بنادر دریایی دوردست را به قابلیت نظامی تبدیل کند، آنگاه به طور کامل تئوری زنجیره نیروی دریایی آلفرد ماهان را با موفقیت عملیاتی کرده است.
پکن و متحدانش
نکته حائز اهمیت درخصوص گسترش نفوذ دریایی چین از لحاظ تجاری و نظامی این است که این موضوع مانند حضور دریایی آمریکا مانع از فعالیت رقبا نشده و فعلا به دنبال منع ترددها در حوزه نفوذ خود نیست اما با این حال آمریکاییها از این قضیه بسیار نگران هستند. در واقع کارشناسان آمریکایی استدلال میکنند که کافی است به دو حوزه نفوذ و پایگاههای چینی در کوبا و ونزوئلا توجه کنیم. دو کشور سوسیالیستی که هم فقیرند و هم اینکه از لحاظ ایدئولوژیک بسیار به چین نزدیک هستند. به همین خاطر به منظور تقویت اقتصاد خودشان هم که شده، از حضور کشتیهای نظامی چینی استقبال خواهند کرد. در این میان ونزوئلا میزبانی دلپذیرتر برای نیروی دریایی چین است.
در همین رابطه برای اینکه بتوانیم تحلیل کنیم، پیامدهای تقویت حضور دریایی چین در حیاطخلوت آمریکا چیست، بهتر است پاسخ را از زبان آلفرد ماهان بشنویم. چند دهه قبل از افتتاح کانال پاناما، آلفرد ماهان معتقد بود که نیروی دریایی ایالاتمتحده باید ضمن استقرار در دریای کارائیب به کنترل مسیرها و آبراههای جهانی بپردازد. او در مقالهای با عنوان «ویژگیهای استراتژیک خلیج مکزیک و دریای کارائیب» نقشهای را از بیشترین ترافیک دریایی از نیواورلئان، نیویورک و بنادر اروپایی ترسیم کرد و به این نتیجه رسید که جامائیکا که در آن زمان تحت حاکمیت بریتانیا بود، منطقه اصلی تمام خطوط دریایی مهم است. دومین منطقه از منظر آلفرد ماهان، کوبا بود. زیرا نهتنها موقعیت استراتژیک بینظیری دارد، بلکه میتواند به عنوان یک ایستگاه دریایی، تامینکننده نیازهای لجستیکی ناوگانهای نیروی دریایی باشد.
از اینرو نفوذ چین در کوبا نهتنها میتواند محلی برای استقرار تسلیحاتی موشکی چین در این کشور باشد، بلکه به پکن این قابلیت را میدهد که یک خط استراتژیک دریایی از خلیج مکزیک تا دریای کارائیب را برای خود محفوظ بدارد. در نتیجه چینیها از کوبا میتوانند سایه خود را از بالا و پایین به سواحل شرقی آمریکا گسترش دهند. این منطق دقیقا در مورد ونزوئلا نیز صدق میکند و اگر کاراکاس اجازه حضور ناوگان دریایی چین را در این کشور بدهد، نفوذ پکن از کارائیب تا کانال پاناما و از آنجا به اقیانوس آرام تسری مییابد.
زخم کارائیب برای آمریکا
تحلیلگران آمریکایی مدعی هستند که با تمامی این شواهد، همچنان هژمونی آمریکا در این منطقه باقی میماند و آخرینباری که قرار بود یک قدرت خارجی در کارائیب حضور داشته باشد (استقرار موشکهای شوروی در کوبا)، ایالات متحده تا آستانه یک جنگ هستهای نیز پیش رفت. با این حال تقویت نفوذ چین در حیاط خلوت آمریکا نخستین پیامدش این است که واشنگتن ناچار شود از منطقه شرق آسیا و خلیج فارس، توان خود را به حوزه استراتژیک پیرامونیاش منتقل کند. امری که از لحاظ استراتژیک و همچنین تعهدات امنیتی آمریکا برایش هزینهزا خواهد بود. در نتیجه نظامیان و کارشناسان آمریکایی از هماکنون این هشدار را به دولت ترامپ داده و تاکید کردهاند که ایالات متحده تا دیر نشده باید فکری به حال گسترش نفوذ دریایی چین از زمینه تجاری و اقتصادی به سمت نفوذ نظامی بکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد