1 - 06 - 2024
سخنی با رییس سازمان برنامه و بودجه (بخش دوم)
طرحها یا پروژههای عمرانی یا همان طرحهای تملک دارایی سرمایهای دولت که در این یادداشت به صورت کلی در برخی موارد با عنوان پروژه و در برخی موارد با عنوان طرح بیان میشود (هر چند که مشخص است وقتی صحبت از طرح به میان میآید میتواند شامل یک یا چند پروژه نیز باشد) در بند ۱۰ ماده یک قانون برنامه و بودجه تعریف شده است و در اینجا به استناد همین تعریف و طبقهبندیها و فرآیندهای پیشبینی شده در این قانون و سایر قوانین مربوطه، به بیان نکاتی در این زمینه میپردازیم که از دیدگاه رسانهای و برای تحلیل در راستای شفافسازی عملکردتان در زمینه بخش بودجهای وظایفتان نزد مخاطبان این نشریه اهمیت بالایی دارد.
۱- در جزء الف بند ۱۰ ماده یک قانون برنامه و بودجه، طرح عمرانی انتفاعی تعریف شده است که براساس آن، طرح عمرانی انتفاعی طرحی است که در مدت معقولی پس از شروع به بهرهبرداری، علاوهبر تامین هزینههای جاری و استهلاک سرمایه، سود متناسبی به تبعیت از سیاست دولت را نیز عاید نماید. در مقابل و براساس تعریف مذکور در جزء ب بند ۱۰ ماده یک همین قانون، طرح عمرانی غیرانتفاعی طرحی است که برای انجام برنامههای رفاه اجتماعی و عملیات زیربنایی یا احداث ساختمان و تاسیسات جهت تسهیل کلیه وظایف دولت اجرا میگردد و هدف اصلی آن، حصول درآمد نمیباشد. اولا این تعاریف که مربوط به بیش از ۵۰سال پیش است، قطعا نیاز به بازنگری ویژه دارد زیرا تعاریف مربوط به اقدامات و پروژههای دولت در این ۵۰سال قطعا تغییرات جدی داشته است و نمیتوان به آن استناد علمی و تخصصی کرد، هر چند که نشانهای از عزم آن سازمان برای بازنگری قانونی که بیش از نیم قرن پیش تدوین شده و باید متناسب با نیازها و تعاریف روز تغییر کند، مشاهده نمیشود. ثانیا نشانهای از این طبقهبندی در پیوست«۱» قوانین بودجه سنواتی مشاهده نمیشود. ثالثا آن سازمان باید تعریف مشخصی برای گنجاندن طرحها یا پروژههای انتفاعی در موافقتنامههای عمرانی مربوطه داشته باشد. اینکه در فرم یک موافقتنامه برای پروژهای وضعیت انتفاعی و برای پروژه مشابه دیگر وضعیت غیرانتفاعی در نظر گرفته شود نشاندهنده آن است که سازمان برنامه و بودجه، ایده یا چارچوب مشخصی برای این موضوع ندارد و اگر حتی از این قرائن و امارات نیز بگذریم، به نظر میرسد تاکنون ابلاغیه و دستورالعمل ویژهای برای این موضوع از طرف آن سازمان تدوین نشده است. با توجه به اینکه براساس ماده ۳۲ قانون برنامه و بودجه، وجوهی که از محل اعتبارات عمرانی جهت اجرای طرحهای عمرانی انتفاعی به دستگاههای اجرایی مربوط پرداخت میشود به صورت وام خواهد بود و دستگاهی که بدینترتیب وام دریافت میکند مکلف است اصل و بهره متعلق را طبق قرارداد منعقده با وزارت امور اقتصادی و دارایی در سررسید مقرر به خزانه بپردازد، عدم تدوین چنین دستورالعملی برای تفکیک و تشخیص پروژههای انتفاعی از غیرانتفاعی، باعث ایجاد تعارض در این زمینه میشود به طوری که یک جنس مشخص از پروژهها (مانند پروژههای بیمارستانی) در یک موافقتنامه به صورت انتفاعی و در موافقتنامهای دیگر به صورت غیرانتفاعی در نظر گرفته خواهد شد. از طرف دیگر سازمان باید برنامه مشخصی برای وجوه برگشتی داشته باشد تا عدم توجه به این موضوع باعث نشود که دستگاههای اجرایی از ابهام در این زمینه و تلفیق این موضوع با درصد اعتبارات تخصیصی به دستگاه برای مدیریت پروژههای نیمهتمام استفاده نموده و باعث اطاله اجرا و اتمام پروژه شوند.
۲- موضوع دیگر مربوط به منابع مالی پروژههای عمرانی است که در جدول فرم یک موافقتنامه طرحهای تملک داراییهای سرمایهای میآید. در این رابطه، منابع تامین مالی پروژهها شامل موارد زیر است:
الف- منابع عمومی که خود شامل درآمد عمومی و اوراق مشارکت است.
ب- سایر منابع که شامل منابع داخلی، تسهیلات و اوراق مشارکت است.
طبیعتا چنین فرم استانداردی برای پروژهها دارای ایرادات و اشکالات فراوانی است که همانند سایر موارد باید مورد بازنگری جدی قرار گیرد. بهطور مثال، اوراق مشارکت که براساس قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب سال ۱۳۷۶ و اصلاحات بعدی آن و آییننامه اجرایی مربوطه در فرم یک موافقتنامه آمده است، در حال حاضر به عنوان «تنها ابزار» تامین مالی به عنوان یک ابزار مالی نبوده و طبیعتا از ابزارهای بسیار متنوع موجود که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار طراحی شده است نیز میتوان برای تامین مالی (خصوصا برای پروژههای عمرانی انتفاعی) استفاده کرد. ابزارهایی مانند اوراق صکوک، اوراق منفعت، اوراق سفارش ساخت و سایر ابزارهای مالی در جای خود میتوانند به اندازه اوراق مشارکت یا حتی بیش از این ابزار مالی برای تامین مالی پروژههای دولتی مورد استفاده قرار گیرند. سوال اینجاست که چرا از سال ۱۳۷۶ که قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت به تصویب رسیده است تاکنون که بیش از ۲۵سال از آن میگذرد، هنوز موافقتنامههای استاندارد آن سازمان مورد بازنگری قرار نگرفته و امکان استفاده از ابزارهای مفید و متنوع مالی از پروژههای عمرانی سلب شده است. با توجه به اینکه هر کدام از ابزارهای مالی دارای کارکرد و کارایی خاص خود هستند (مانند اوراق صکوک اجاره برای تامین مالی ماشینآلات و ساختمان و اوراق سفارش ساخت یا همان اوراق صکوک استصناع برای ساخت پروژهها) نمیتوان اوراق مشارکت را جایگزین تمامی این ابزارهای مالی کرد و در بسیاری از موارد، استفاده از اوراق مشارکت به جای ابزارهای متنوع و کارآمدتر مالی موجب زیان و خسران در بودجه دولت تلقی خواهد شد. همین موضوع در مورد نهادهای مالی نیز صادق است. در فرم استاندارد موافقتنامه طرحهای تملک دارایی سرمایهای، هیچ جایگاهی برای نهادهای مالی در نظر گرفته نشده است. نهادهای مالی امروزه نقش بسیار مهمی در تامین مالی پروژهها دارند که پروژههای دولتی نیز از این موضوع مستثنا نیستند. نهادهای مهم مالی مانند صندوق پروژه و صندوق زمین و ساختمان میتوانند بار مالی عظیمی را از دوش دولت بردارند تا دولت با انبوهی از پروژههای نیمهتمام مواجه نباشد که تقریباً ۳۰۰۰ پروژه ملی مذکور در جدول پیوست یک قوانین بودجه سنواتی و دهها هزار پروژه استانی نیمهتمام از آن جمله است. جنابعالی و سازمان متبوعتان برای یکبار هم که شده باید شجاعت و جسارت خارج شدن از این افق محدود روشهای تامین مالی پروژههای عمرانی را داشته باشید.
۳- پروژههای موضوع مشارکت عمومی- خصوصی در ساختار اقدامات آن سازمان بسیار مبهم و غیراستاندارد است که این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است؛ از یک طرف عناوین پروژههای موضوع مشارکت عمومی- خصوصی بسیار مبهم و کلی است که این موضوع را میتوان از جدول الحاقی پیوست یک قانون بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور برداشت کرد. در این جدول که خلاصهای از آن در جداول و نمودارهای این مقاله آمده است، تعداد ۲۳۵ پروژه برای مشارکت عمومی- خصوصی ارائه شده است که بعضا دارای عناوین بسیار کلی هستند. از آنجا که مخاطب اصلی این پروژهها به عنوان شرکای تجاری دولت، بخش خصوصی و جامعه حرفهای هستند، با عناوین کلی نمیتوان به جلب شریک برای این پروژهها پرداخت. به عنوان مثال، در ردیف ۲۳۲ جدول الحاقی مذکور، پروژهای با عنوان تکمیل و تجهیز فضاهای آموزشی، پرورشی و ورزشی ملی و استانی با شماره طبقهبندی ۱۸۰۱۰۱۱۰۰۴ آمده است که این عنوان برای مخاطب آن در بخشخصوصی بسیار مبهم است. هر چند که در پرتال مشارکت عمومی- خصوصی آن سازمان برخی مشخصات این پروژهها آمده است، این موضوع نمیتواند برای بخشخصوصی کامل و جذاب باشد. همچنین موضوعاتی مانند بهسازی ناوگان راهآهن (ردیف ۹ با شماره طبقهبندی ۱۳۰۳۰۱۵۰۳۹) و موضوعی مانند مشارکت و تکمیل فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) (ردیف ۲۶ با شماره طبقهبندی ۱۳۰۳۰۱۷۰۰۹) باید با مشخصات شفافتر و قابل ارزیابی آورده شود. شریک دولت در بخشخصوصی برای پروژههای موضوع مشارکت عمومی– خصوصی نیاز به اطلاعات جامع و کافی دارد و استفاده از عناوین مبهم و کلی برای این منظور، راهگشا نخواهد بود. همچنین سازمان باید توضیح دهد که چرا موضوع بسیار مهم مشارکت عمومی – خصوصی در قوانین بودجه سنواتی دارای نوسانات بسیاری است بهطوری که در برخی سالها در قانون بودجه ذکر میشود (مانند تبصره ۴ قانون بودجه سال گذشته) و در سالهایی اصولا در قانون بودجه ذکر نمیشود (مانند قانون بودجه سالجاری کل کشور). این تعارض در قوانین بودجه سنواتی و قانون برنامه پنجساله توسعه نیز وجود دارد بهطوری که برای سالجاری، موضوع مشارکت عمومی- خصوصی در قانون بودجه سنواتی لحاظ نشده است در حالی که در ماده ۲۰ برنامه هفتم توسعه این موضوع لحاظ شده است. با توجه به اینکه پروژههای موضوع مشارکت عمومی- خصوصی بلندمدت بوده و PLC آنها بیش از ۱۵سال است (به دلیل دوره سودآوری و تامین هزینههای پروژه)، باید دید اینگونه برخورد نوسانی در قوانین بودجه چه توجیهی میتواند داشته باشد. نحوه انتخاب شریک تجاری در این پروژهها هم دارای تناقض و تعارض واضح و آشکاری میان ماده ۲۷ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت(۲) و دستورالعمل مربوطه با قانون بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور میباشد که عدم حل این موضوعات باعث سردرگمی دستگاههای اجرایی و متقاضیان خواهد شد. از طرف دیگر ساختار تامین مالی اینگونه پروژهها معمولا ساختار تلفیقی (ترکیبی) است و سازمان باید در این زمینه دستورالعمل مشخصی تدوین و ابلاغ کند. در نتیجه اینکه سازمان صرفا مسوولیت خود را در طراحی ساختار MOU این پروژهها بداند و به سایر موضوعات اساسی مانند تامین مالی ترکیبی نپردازد نمیتواند موفقیتی برای این موضوع حاصل نماید. شاید اگر کمی بیش از این در زمینه پروژههای موضوع مشارکت عمومی – خصوصی وقت و حوصله گذاشته شود، بتوان نتایج ملی و استانی بیشماری برای آن متصور بود که ظاهرا هنوز جنابعالی و سازمان متبوع به این جمعبندی نرسیده است که دقت و نظم مشخصی در این زمینه ایجاد کند. مثال بارز این موضوع همین بس که هنوز دستورالعمل ابلاغی و مشخصی برای غربالگری این پروژهها تدوین نشده است و همچنین نمونه تیپ مدل مالی این پروژهها نیز با ابهامات فراوانی روبهروست.
۴- با توجه به گذشت زمان و سالهای متمادی از آغاز برخی پروژهها، باید بازنگری ویژهای روی پروژههای ملی و استانی نیمهتمام صورت گیرد.
براساس مفاد ماده ۸۹ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، به وزارتخانهها و موسسات دولتی اجازه داده شده است پروژههای تملک داراییهای سرمایهای نیمهتمام و خاتمهیافته
غیر مورد نیاز و مصالح و تجهیزات مازاد طرحهای خاتمه یافته را پس از تایید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و با رعایت مقررات مربوط، بهطور نقد یا اقساط از طریق مزایده طبق قوانین و مقررات مربوطه به فروش رسانده و وجوه حاصل را به درآمد عمومی (نزد خزانه داری کل) واریز نمایند که این امر میتواند بسیاری از پروژههای نیمهتمام را تعیینتکلیف نماید ولی سازمان متبوع شما تاکنون دستورالعمل مشخصی در این زمینه از جمله شرایط غربالگری پروژهها برای اجرای این حکم قانونی ابلاغ نکرده و ضوابطی برای این موضوع با گذشت بیش از ۲۰سال از تصویب این قانون، تهیه و تدوین نکرده است.
جناب آقای دکتر منظور، جنابعالی فردی تحصیلکرده در حوزه دانش اقتصادی بوده و نیک میدانید که عدم توجه به راهبردهای اساسی در اقتصاد میتواند خسارات و آثار زیانباری برای جامعه داشته باشد که از آن جمله میتوان به زیان ناشی از اطاله پروژهها، عدم تامین مالی مناسب پروژهها و عدم اجرای بهینه آنها اشاره کرد. به نظر میرسد زمان آن است که کمی راهبردیتر و اصولیتر به موضوعات پروژهای نگاه کنید. به عنوان پیشنهاد میتوان به بازنگری قوانین (مانند قانون برنامه و بودجه)، بازنگری در دستورالعملها (مانند چارچوب موافقتنامه پروژههای عمرانی) و بهینهسازی پروژهها (مانند غربالگری و توقف پروژههای غیرضروری) اشاره کرد. اگر سازمان خود را به سمتی ببرید که پالایشی جدی در پیشبرد پروژهها و بهروزرسانی دستورالعملها صورت گیرد، میتوان شما را مدیری راهبردی و برنامهمحور دانست و اگر غیر این باشد، شما نیز غرق در انبوهی از امور جاری سازمان خواهید شد که تا بخواهید موضوعات اساسی را مدیریت کنید، زمان خدمتتان پایان یافته و در آینده حسرت کارآمدی و بهرهوری بیشتر در زمان ریاست خود بر سازمان بزرگی مانند سازمان برنامه و بودجه را خواهید خورد.
*مدیرمسوول
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد