11 - 05 - 2024
سخنی با وزیر محترم اقتصاد
«جهان صنعت»- وزارت امور اقتصادی و دارایی یکی از کلیدیترین نهادهای سیاستگذاری و اجرایی در حوزه فعالیتهای اقتصادی کشور است که این حوزه نیز به نوبه خود از مهمترین حوزههای بحرانی و مهم در کشور میباشد. این وزارتخانه دارای حوزههای فعالیت بسیار وسیعی است که بعضا گردش مالی و گستره فعالیتها در هر یک، به تنهایی از بسیاری وزارتخانههای کشور بیشتر و گستردهتر است.
به عنوان مثال، امور مالیاتی که در سازمانی با همین نام مستقر است، بخش مهمی از بودجه کل کشور را شامل میشود و حجم مالیات در کشور در سالجاری حدودا به ۱۳۰۰همت رسیده است که بیش از ۵۰درصد منابع عمومی بودجه کشور را در بر میگیرد. کمی به این موضوع فکر کنید که شاید بهتر باشد چنین سازمانی با این شبکه گسترده از فعالیتها در سراسر کشور و همچنین با دارا بودن نیمی از منابع عمومی بودجه کل کشور، به یک ساختار وزارتخانهای یا اصولا به یک وزارتخانه تبدیل شود که این امر میتواند علاوهبر مستقل شدن موضوعی مانند مالیات در کشور (همانند وزارت مالیات دانمارک و وزارت مالیات آذربایجان)، بتواند بار سنگینی از فعالیتهای اجرایی را از دوش وزارتخانه شما برداشته و وزارت امور اقتصادی و دارایی را بیش از پیش به سوی موضوعات راهبردی و سیاستگذاری در کشور سوق دهد. واقعیت این است که جنابعالی به عنوان شخص اول امور اقتصادی کشور، باید چنان فراغ و فرصت تأملی داشته باشید که بتوانید هرچه بیشتر بر موضوعات راهبردی، برنامهریزی و سیاستگذاری تمرکز کرده و وزارتخانه متبوع را از موضوعات اجرایی و دست و پاگیر فعلی آزاد کنید. وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارتخانه بسیار سنگین با حوزههای فعالیت بسیار گسترده است و باید به این موضوع فکر کرد که روزی این وزارتخانه به سمت تمرکز هرچه بیشتر روی موضوعات اقتصادی (همانطور که از نام آن برمیآید) و خصوصا سیاستگذاری و راهبری در این زمینه پیش رود که در شرایط فعلی این امر محقق نخواهد شد و لازم است جنابعالی در این زمینه اقدامات جدی داشته و پایهگذار این خانهتکانی بنیادی باشید.
نکته دوم اینکه وزارتخانه متبوع خواه و ناخواه نام دارایی را حتی در عنوان خود یدک میکشد که شما و مجموعه تحت امرتان را مجبور به ساماندهی امور در این زمینه خواهد کرد. جدا از اینکه موضوع داراییها در این وزارتخانه معظم و سنگین آنقدر وزن اندکی دارد که متولی آن در مجموعه شما تنها محدود به یک اداره کل ستادی شده است (اداره کل مدیریت اموال و داراییهای دولت ذیل معاونت نظارت مالی و اموال دولتی به عنوان زیرمجموعه خزانهداری کل کشور)، حتی در عنوان پایگاه اینترنتی آن وزارتخانه به صورت MEFA (وزارت امور اقتصادی و مالی) نیز نام آن حذف شده و به جای MEAA (وزارت امور اقتصادی و دارایی) آمده است. جدا از مسیر مولدسازی داراییهای دولت در یکی،دو سال اخیر که نتایج آن با اما و اگرهای فراوانی نیز روبهرو است و در جای خود نیاز به بحث مفصل دارد، واگذاری اختیارات و وظایفی در قالب بند «د» قوانین بودجه سنواتی گذشته و همچنین وظایف جنابعالی به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی در هیات عالی مولدسازی داراییهای دولت و کمیتههای ذیل آن، به وزارتخانهای که قرار است بار اصلی سیاستگذاری و اقدامات در زمینه ساماندهی امور اقتصادی جامعه را بر دوش بکشد، انتساب معقولی نیست. اگر باز به خزانهداری کل بازگردیم، اینکه از قضای روزگار و بدون هیچگونه سنخیتی (بهجز استدلال یا بهانه امین اموال بودن) به تشکیل یک نهاد مانند اداره کل پیشگفته در یک معاونت ذیل خزانهداری کل بپردازیم، از اساس اشتباه است. جنس و مفهوم داراییها (ASSETS) اگر رنگ مالی و اقتصادی به خود نگیرد، اصولا نباید در یک وزارتخانه کاملا اقتصادی مستقر شود و اگر هم منظور آن است که به تراز ثروت عمومی برسیم، باید این امر تصریح شده و شاید در نهادی دیگر (خارج از وزارت امور اقتصادی) مستقر شود تا علاوه بر ایجاد فرصت و فراغت برای جنابعالی و مجموعه تحت امرتان، بتوان این تراز را در سطحی فراتر از یک وزارتخانه برقرار کرد. اکنون شرکتهایی در قالب AMC مانند BLACKROCK هستند که بهصورت کاملا حرفهای و تخصصی به موضوع مدیریت داراییها میپردازند و ایجاد نهادهایی در قالب SPV نیز میتواند راهگشا باشد ولی اصرار بر استقرار فعالیتهای کاملا اجرایی و عملیاتی به صورت روزمره در زمینه داراییهای دولت در آن وزارتخانه عریض و طویل، مضراتی بسیار بیشتر از منافع آن دارد. به این نکته توجه داشته باشید که متولیان مدیریت داراییها در وزارتخانه تحت امرتان، امور اجرایی مدیریت داراییها را انجام میدهند در حالی که حتی اگر به اشتباه قرار است امور داراییها در آن وزارتخانه مستقر شود، صرفا باید سیاستگذاری و راهبری موضوع انجام شود و نه ورود به حریم اجرا که اصولا کار جامعه حرفهای و تخصصی است و عدم توجه به این موضوع، بار اجرایی آن وزارتخانه را به صورت نامعقولی افزایش میدهد.
اگر در شرایط فعلی، سیاستگذاری در بازار مالی را از موضوعات پردغدغه جنابعالی بدانیم، دو سوال مهم مطرح میشود؛ اول اینکه برای ساماندهی و برنامهریزی راهبردی و بنیادی در بازار سرمایه چه طرح و ایدهای وجود دارد و دوم اینکه برای اتصال مطلوب بازار سرمایه و بازار پول (که در نظریههای اقتصادی به عنوان بازارهای طرف تقاضا تلقی میشوند) و حتی اتصال آن به طرف عرضه اقتصاد یعنی بازار محصول و تولیدات، بازار کار و بازار نهادههای تولید چه تدابیری توسط شما اتخاذ شده و چه اقداماتی صورت گرفته است؟ اگر با بیانصافی نگوییم که مسوولیت کل اقتصاد کشور با شماست، لااقل بخشهای مهمی از آن (مانند خزانهداری، بازار سرمایه، امور مهم مالیاتی و مانند آنها) را شما در دست دارید و شما مسوول مستقیم اقدامات و برنامهها در حوزه خود و مسوول همکاری با سایر حوزهها برای رسیدن به تصویری مطلوب و منطقی از اقتصاد در کشور هستید.
وضعیت اقتصادی کشور در شرایط کنونی بسیار بغرنج و پیچیده است و نهاد متولی مستقیم این موضوع در کشور، یعنی وزارت امور اقتصادی و دارایی، باید خود را از درگیریهای روزانه و موقت رها کرده و به سمت سیاستگذاری و راهبری برود که این موضوع با ساختار موجود و عملکرد آن وزارتخانه فاصله بسیاری دارد. آن وزارتخانه هنوز پارادایم مشخصی برای مدیریت اقتصادی کشور ندارد. اینکه نظام بازار آزاد بهتر است یا نظام سوسیالیستی یا هر نظام دیگر و اینکه سیاستهای اقتصادی کشور باید در چارچوب کدام نظام اقتصادی طراحی شود، سوالی است که مخاطب اولیه و اصلی آن، شخص جنابعالی هستید. تا چه اندازه به موضوعات راهبردی و فکری برای طراحی سیاستها و فرآیندهای اجرایی در حوزه اقتصادی توجه شده و اگر چنین اتفاق مبارکی افتاده است، چه مستندی برای بیان آن وجود دارد، از جمله سوالاتی است که باید به آن توجه شود. خوب است در کنار تمامی تلاشهای ارزشمند جنابعالی و همکاران محترمتان در آن وزارتخانه (که در جای خود، ارزشمند بوده و جای تقدیر دارد)، نیمنگاهی نیز به موضوعات اساسیتر و بنیادیتر در نقشآفرینی برای بهبود چشمانداز اقتصادی کشور نیز داشته باشید. هرچه وقت شما و همکارانتان بیشتر در زمینههای راهبری و راهبردی صرف شود، بیشتر به وضعیت مطلوب اقتصادی کشور نزدیک خواهیم شد. همگان میدانیم که مشکلات گسترده و مهمی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور داریم و به دلیل اینکه بسیاری از معضلات و تنگناهای اقتصادی کشور جنبه زیرساختی و بنیادی دارند، این امر ایجاب میکند که نگاه شما نیز به این موضوعات، نگاه راهبردی و بنیادی باشد تا بتوان برای این مشکلات، راهکارهای عمیق و مطلوب طراحی کرد. بحرانها و معضلات اقتصادی اموری هستند که از سفره مردم گرفته تا کارخانجات و زمینهای کشاورزی و بازار سهام و تجارت خارجی و تقریبا تمامی بدنه کشور را فراگرفته و با این گستره بحرانها و مشکلات، نمیتوان به صورت سطحی و بدون نگاه جامع و راهبردی برخورد کرد. شما به عنوان یک فرد علمی حتما میدانید که در یک فضای پرآشوب (CHAOS) نیز میتوان چارچوبهایی وضع کرد کمااینکه در علم، نظریه آشوب که یک نظریه علمی است برای چنین شرایطی طراحی شده است. حال که وضعیت اقتصادی کشور بسیار با این شرایط فاصله دارد و هنوز قواعد و اصولی در فضای اقتصادی کشور وجود دارد، لازم است جنابعالی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مقامات اقتصادی کشور، مجموعه تحت امرتان را به سمت هدفمندی و انسجام منطقی برای مدیریت اقتصادی کشور در قالب راهبری موضوعات و در سایه برنامههای راهبردی مناسب سوق دهید.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد