22 - 08 - 2017
سخن عاشق
مهمان امروز: رولان بارت
رولان بارت، زبانشناس و نظریهپرداز ادبی فرانسه، بنیانگذار نقد نو شناخته میشود. او با انتشار کتاب درجه صفر نویسندگی در آغاز نیمه دوم قرن بیستم به شهرت رسید. با انتشار این کتاب، بنای نقد سنتی فرانسه فرو ریخت و مکتب «نقد تفسیری» جای آن را گرفت. در این نوشتار، فشرده اندیشههای بارت را از نظر میگذرانیم. رولان بارت نه تنها بنیانگذار نقد نو، بلکه منتقد نقد نیز محسوب میشود.
او میگوید: در نقد که ادبیات درجه دو است به سنجش ادبیات میپردازد، ولی تاکنون گفته نشده که چه کسی سنجش خود نقد را به عهده دارد. نقد یک ترازو است، اما چگونه میتوان از صحت کار این ترازو مطمئن شد؛ معیارهای این سنجش کدامند. مقالات او در این باره، باب تازه نقدشناسی (کرینیکولوژی) را گشوده است. برای مثال او برای شناختن منتقدان آثار برشت در فرانسه، استفاده از این دانشها را ضروری میشمارد: ۱-جامعهشناسی، ۲- مرامشناسی، ۳- نشانهشناسی، ۴- اخلاق. بارت نه تنها در شناساندن برشت در فرانسه کوشید، بلکه به قصهنویسان تازه هم یاریها رساند. با مطالعه در رویکردهای مختلف نقد ادبی، روشن میشود که هر رویکرد به یک بخش از فرآیند شکلگیری ادبیات، بیش از بخشهای دیگر اهمیت دارد و در عین حال سعی کرده است با توجه به مسایل رویکردهای دیگر، رویکرد خود را کامل نشان دهد. نویسنده، اثر، خواننده، پیام، متن، موضوع، بافت، زبان، واقعیت، جامعه و برخی عناصر دیگر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و هر رویکرد یک بخش یا دو بخش را نسبت به بقیه عمده نشان داده است و بیشتر، از آن زاویه به مساله نگاه میکند.
قسمتی از کتاب:
نظرمن درباره مفهوم عشق چیست؟ من عملا، نظری درباره مفهوم عشق ندارم. خوشحال میشوم بدانم «عشق چیست» اما من درخودنگر، تنها وجود عشق را میبینم، نه ماهیت آن را . آنچه من میخواهم بشناسم (عشق) همان جوهرهای است که برای سخن گفتن (سخن عاشق) به کارش میگیرم. تامل قطعا جایز است. اما از آنجا که آناً به دام تعمق در تصاویر میافتد هرگز به مرز درخودنگری نمیرسد: من مطرود از منطق (منطقی که زبانهایی عاری از هرگونه اشتراک را مسلم میگیرد) نمیتوانم ادعا کنم که دارم درست فکر میکنم پس سالها هم سخن عشق سر داده باشم باز نمیتوانم امیدوار باشم که به مفهوم عشق پی برم، مگر از راه «دنباله»های همان سخن: بارقهها، قاعدهها، نکات نغز که در سیلاب سهمگین تصویرستان پخش و پراکندهاند؛ من در مکان نامناسب عشق ایستادهام. مکان مبهوتکننده آن: «تاریکترین جا همیشه زیر چراغ است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد