15 - 01 - 2017
سمت و سوهای برجامی کابینه ترامپ
دکتر صلاحالدین هرسنی*- دونالد ترامپ به عنوان رییسجمهور منتخب آمریکا ۲۰ ژانویه شروع بهکار خواهد کرد. اگرچه ترامپ و گروه کاریاش باید روی طیف متعددی از موضوعات آمریکا چه در عرصه سیاست داخلی و چه خارجی تمرکز کنند، اما محققا موضوع برجام یکی از اولویتهای راهبردی ترامپ و کابینهاش خواهد بود. به این ترتیب این پرسش به میان میآید که چه سرنوشتی برای برجام رقم خواهد خورد؟در نگاه اول به نظر میرسد پاسخ به این پرسش با توجه به مواضع انتخاباتی رییسجمهور منتخب خیلی روشن است و محتاج کنکاش نیست چراکه دونالد ترامپ در کارزارهای انتخاباتی خود مواضع ضدبرجامیاش را به دفعات اعلام کرده بود اما در شرایط حاضر و با توجه به رفتارهای غیرقابل پیشبینی او، علائمی در الگوها و کنشهای رفتاری ترامپ مشاهده شده است که نشان میدهد آنچه او در کارزار رقابتهای انتخاباتی اعلام کرده محققا باید با مواضع پیشین متفاوت باشد. به این ترتیب آنگونه که ترامپ در همان ایام ادعا کرده، او نه برجام را پاره خواهد کرد و نه تحت تاثیر گروه کاری خود توافق با ایران را در اساس غلط و اشتباه میپندارد. به این ترتیب روشن است که ترامپ تحت تاثیر اداراکات محیطی آمریکا و همچنین تحتتاثیر ادراکات اعضای کابینه خود برخورد تازهای را در مواجهه با برجام پیش خواهد گرفت. در این ارتباط هرگونه مواجهه جدید با برجام بیارتباط با روحیه کاسبمدارانه و تاجرمآبانه او نیست. دونالد ترامپ اعلام کرده بود هر کشوری که بتواند سهم برجسته و زایدالوصفی را برای مبارزه تروریسم به ویژه مبارزه با داعش عهدهدار شود، از مزایای همکاری آمریکا و همچنین راهبردهای همکاریجویانه این کشور در عرصه سیاست خارجی بهرهمند خواهد شد. واقعیت آن است که نقش ایران در شرایط حاضر در مبارزه با تروریسم به ویژه داعش غیرقابل انکار است. راهبردهای همکاریجویانه ایران با روسیه در سوریه به ویژه در عملیات آزادسازی حلب نمونه بارز و مشخص این نقش است. محققا آمریکا نیز منکر نقش ایران در مبارزه با تروریسم به ویژه داعش نیست.
به این ترتیب مبارزه ایران با داعش مبنای همکاری آمریکای عصر ترامپ با ایران خواهد بود. در این ارتباط نظر به آنکه نقش تعیینکنندگی ایران و روسیه در آینده مناسبات خاورمیانه قطعی خواهد بود، این همکاری محققا مواضع آمریکا را از طریق روسیه به ایران نزدیک خواهد کرد. به عبارت دیگر نزدیکی با روسیه، موجب نزدیکی با ایران نیز خواهد شد. مسلم است که در این نزدیکی، ترامپ به جای تهدید به لغو برجام یا پاره کردن آن، تمایل به همکاری با ایران را به عنوان بخشی از اولویتهای سیاست خارجیاش قرار میدهد. این فرضیه به آن جهت قوت میگیرد که هم اینک نیازهای اقتصادی شدیدی دارد و شعار او هم ایجاد اشتغال بر مبنای وابستگی و همکاریهای بینالمللی متقابل بوده است. در چنین شرایطی و بیشتر به جهت پاسخ به این دغدغههای آمریکا برای ترامپ و اعضای کابینهاش که هماینک به نظر میرسد مواضع مثبتی به ایران ندارند، فرقی ندارد که آن کشور ایران باشد یا روسیه یا اتحادیه اروپا. در این ارتباط تنها خطری که شاید بتواند چشمانداز دستیابی به نتایج برجام را تیره کند، مواضع اسلامهراسی مایکل فلین و همچنین مواضع ضدایرانی جیمز ماتیس است که قرار است عهدهدار هدایت مشاور امنیت ملی و وزارت دفاع ترامپ باشند. اگر ترامپ بتواند تحت تاثیر الگوهای رکس تیلرسون به عنوان وزیر امورخارجه، روی دوستی با روسیه مانور دهد، مسلم است که در آن هنگام مواضع فلین و ماتیس تعدیل شود. به این ترتیب در این تعدیل مواضع، ایران نیز بهرهمند خواهد شد و امیدها برای استفاده از مزایای برجام را زنده نگه میدارد. جان کلام آنکه تنشهای موجود میان آمریکا و ایران میتواند کاهش یابد و این در شرایطی است که بر جام بخواهد تداوم پیدا کند ولی اگر برجام با مواضع ترامپ و اعضای رادیکال کابینهاش خاتمه یابد و حذف شود، قاعدتا اختلافات میان ایران و آمریکا افزایش مییابد و سرریز این اختلافات در سطح منطقه، دشمنی با ایران را در منطقه افزایش خواهد داد و به طور گسترده به تنشها دامن میزند که این به نفع هیچکس، نه طرفهای بینالمللی و فرامنطقهای و نه قدرتهای منطقهای نیست.
مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل
S.Harsani.k@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد