29 - 04 - 2025
سندرم نقدینگی بیقرار در بورس
نوید خیرخواه- در جریان معاملات روز گذشته، بازار سرمایه شاهد رفتوآمد پرنوسان نقدینگی در گروههای مختلف بود. این جریان سیال و بیقرار پول که پیشتر در گروههای خودرویی، بانکی و پالایشی به حرکت درآمده بود، اینبار به سمت نمادهای وابسته به صنعت سنگآهن تغییر مسیر داد. تحرکات مثبت در این گروه نشان داد که تمایل سرمایهگذاران به جستوجوی فرصتهای جدید همچنان پابرجاست. بازار که طی روزهای اخیر با خوشبینی نسبی به تحولات سیاسی و اقتصادی به رشد خود ادامه داده بود، روز گذشته نیز توانست بخشی از این روند مثبت را حفظ کند.
در تحلیل شرایط فعلی بازار باید گفت روند اصلاحات قیمتی و تحکیم سطوح حمایتی آغاز شده اما هنوز نشانهای قوی از توقف کامل موج رشد مشاهده نمیشود. بسیاری از تحلیلگران تاکید دارند که تنها در صورت بروز قفل سیاسی جدی در سطح داخلی یا بینالمللی میتوان از پایان این روند صعودی سخن گفت؛ موضوعی که تا این لحظه نشانهای ملموس از وقوع آن در دست نیست بنابراین توصیه میشود که سرمایهگذاران در این برهه زمانی از فرصتهای پیشرو برای چابکسازی و بهینهسازی سبد سرمایهگذاری خود بهره ببرند.
پایان دوران شیدایی و آغاز دوران انتخابگری
به نظر میرسد دوران آسان و پرشتاب بازار که در آن رشد قیمتها تقریبا در تمام گروهها مشاهده میشد، به پایان خود نزدیک میشود. بازار سرمایه اکنون در آستانه ورود به مرحلهای جدید قرار دارد؛ مرحلهای که در آن موفقیت و کسب بازدهی، نیازمند تحلیل دقیقتر، انتخاب هوشمندانهتر و مدیریت ریسک بالاتر خواهد بود. در این شرایط، سهامی که پشتوانه بنیادی قوی ندارند یا پیشتر رشدهای سنگینی را تجربه کردهاند، ممکن است با ریسکهای بیشتری مواجه شوند.
به نظر میرسد که دستاوردهای بازار در ماههای اخیر یک پیروزی قابلتوجه بوده است اما برای تداوم این روند و جلوگیری از فرسایش بازدهی، سرمایهگذاران باید با احتیاط بیشتری عمل کنند و اولویت را به سهمهایی با بنیاد قوی و چشمانداز روشن بدهند. این تغییر فاز از بازار «شیدایی جمعی» به بازار «تحلیل و انتخاب» میتواند سرعت رشد را کاهش دهد اما کیفیت و پایداری آن را افزایش خواهد داد.
جابهجایی آرام نقدینگی از سهام بزرگ به سهام بنیادی کوچک
از نشانههای آشکار تغییر فاز بازار میتوان به تغییر رفتار نقدینگی اشاره کرد. طی هفتههای اخیر، پولهای بزرگ که عمدتا بر نمادهای شاخصساز متمرکز بودند، به تدریج در حال حرکت به سوی سهام کوچکتر با بنیاد قوی هستند. این گرایش تازه نشاندهنده آغاز یک شیفت پارادایمی مهم در ساختار بازار است. برخلاف گذشته که کلیت یک صنعت یا گروه موضوع تصمیمگیری بود، اکنون ویژگیهای خاص هر نماد از جمله گزارشهای مالی مثبت، چشمانداز رشد سودآوری و مزیتهای رقابتی اهمیت بیشتری یافته است.
معاملات روز گذشته؛ بازاری متاثر از رویدادهای مثبت
بازار سهام روز گذشته در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که سایه دو رویداد مهم بر فضای معاملات سنگینی میکرد. نخستین عامل تاثیرگذار، جمعآوری گسترده و قدرتمند صفوف فروش در روز قبل بود؛ اقدامی که به طور قابل ملاحظهای فشار فروشندگان را کاهش داد و امیدواریها را در بین فعالان بازار تقویت کرد. به دنبال این رویداد، معاملات ابتدایی روز گذشته در فضایی مثبت و با خوشبینی بالایی آغاز شد و شاخصها توانستند از فشار نزولی اولیه عبور کنند.
عامل دوم، تحولات سیاسی پیرامون مذاکرات بینالمللی بود. در یکشنبه شب، دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین آمریکا، بار دیگر نسبت به پیشرفت مذاکرات ابراز خوشبینی کرد و این موضوع به سرعت بازتاب مثبتی در بازار سرمایه داشت. افزونبر این، مقامات داخلی نیز در اظهارات خود بر مثبت بودن روند مذاکرات تاکید و اعلام کردند که ادامه مذاکرات در روز شنبه برنامهریزی شده است. این همگرایی نسبی در مواضع طرفین، سیگنال مثبتی به بازار مخابره کرد و باعث شد که جو عمومی معاملات روز گذشته همچنان با رویکردی سازنده همراه باشد.
نگاه محتاطانهتر بازار به تحولات سیاسی
با وجود اخبار مثبت پیرامون مذاکرات، تحلیلگران بر این باورند که بازار سرمایه اکنون با نگاهی محتاطانهتر نسبت به گذشته به تحولات سیاسی مینگرد. تجربههای پیشین به سرمایهگذاران آموخته است که خوشبینیهای زودهنگام میتواند به سرعت جای خود را به ناامیدی بدهد. به همین دلیل اکنون فعالان بازار منتظر مشاهده نتایج عملی مذاکرات هستند و صرف اظهارنظرهای مثبت، تاثیر شگرفی بر تصمیمات آنها ندارد.
در عین حال بازار همچنان نسبت به هرگونه تنش یا اختلال احتمالی در روند مذاکرات حساس است. طی روزهای اخیر تهدیدهای مطرحشده از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی و نیز حوادث بندرعباس، نگرانیهایی را در بین سرمایهگذاران ایجاد کرده بود. با این حال معاملات روز گذشته نشان داد که بازار توانسته این نگرانیها را تا حدی درونی کند و واکنش هیجانی شدیدی نسبت به این تحولات از خود نشان ندهد. این واکنش منطقی میتواند نشانهای از بلوغ نسبی بازار و ارتقای سطح تحلیلگری در بین فعالان آن باشد.
با وجود انتشار برخی اخبار امیدوارکننده، بازار سرمایه همچنان در تلاطم تحولات داخلی و خارجی قرار دارد. دیگر نه آن خوشبینی پررنگ روزهای قبل را میتوان در رفتار فعالان بازار مشاهده کرد و نه نشانهای جدی از بدبینی مطلق و فروشهای هیجانی به چشم میخورد. این شرایط خاکستری و دوگانه باعث شده است که هر خبر تازهای نقشی تعیینکننده در جهتگیری کوتاهمدت بازار ایفا کند، درست همانند آنچه امروز در واکنش به تحولات سیاسی یا در نمادهایی نظیر وبصادر و گروه پالایشی شاهد بودیم.
اصلاح پرتفو در فضای خاکستری مذاکرات
برای ترسیم چشمانداز بازار و طراحی استراتژیهای موفق باید واقعبینانه به تحولات سیاسی نگریست. حتی در صورتی که دور جاری مذاکرات بدون نتیجه مشخص به پایان برسد یا به هفتههای آینده موکول شود، به نظر میرسد بازار همچنان امیدواری خود را حفظ خواهد کرد. البته کشدار شدن فرآیند مذاکرات میتواند بر میزان صبر و ریسکپذیری فعالان تاثیر گذاشته و فضای معاملات را چالشیتر کند.
در چنین وضعیتی پیشبینی میشود که بازار وارد دورهای کوتاه از دستبهدست شدن سهمها، افزایش حجم معاملات و تغییر ترکیب پرتفوها شود. این فاز گذار که ممکن است چند روز تا نهایتا یک هفته به طول انجامد، فرصتی برای بازیگران بازار فراهم میآورد تا با بازبینی دقیقتر داراییهای خود، سبدهای سرمایهگذاری را برمبنای تحلیل بنیادی مجددا چیدمان کنند. همانطور که قبلا نیز تاکید شد، از این مرحله به بعد سرعت رشد قیمتها کاهش مییابد، انتخاب سهمها دشوارتر میشود و کار کردن در بازار نیازمند دقت، حوصله و تحلیل عمیقتر خواهد بود.
موج گزارشهای جدید
اکنون بازار اولین موج گزارشهای ماهانه سال جدید یعنی عملکرد فروردین ماه شرکتها را پشت سر گذاشته است. هرچند به طور سنتی، فروردین ماه به دلیل تعطیلات نوروز با افت نسبی فروش نسبتبه اسفند مواجه است اما مقایسه فروش فروردین امسال با مدت مشابه سال قبل نشان میدهد که بسیاری از شرکتها عملکرد مناسبی داشتهاند. این نکته امیدها را برای حفظ روند سودآوری در سالجاری تقویت میکند.
موج بعدی گزارشهای ماهانه، مربوط به عملکرد اردیبهشت خواهد بود که در هفته نخست خردادماه منتشر میشود و میتواند اطلاعات ارزشمندی درباره جهتگیری کلی بازار ارائه دهد. علاوهبر این در هفتههای پیشرو شاهد انتشار گسترده گزارشهای ۱۲ماهه شرکتها نیز خواهیم بود؛ گزارشهایی که نهتنها مبنای اصلی تصمیمات مجامع عمومی و تعیین سود نقدی هستند بلکه تصویر روشنی از سودسازی شرکتها در سهماهه پایانی سال مالی ارائه میکنند. این گزارشها میتوانند به طور مستقیم بر روند قیمت سهام اثرگذار باشند و فرصتهای تازهای را پیشروی سرمایهگذاران قرار دهند.
اهمیت تحلیل بنیادی در شرایط پرریسک کنونی
بررسی بازدهی ۵۰ شرکت برتر بازار از آبانماه تاکنون به وضوح نشان میدهد که سهام شرکتهایی با وضعیت بنیادی مناسب و گزارشهای مالی قوی در صدر بازدهیها قرار داشتهاند. این الگو به وضوح بیانگر آن است که بازار پاداش بیشتری به شرکتهای شفاف، سودساز و باثبات میدهد. به همین دلیل در شرایط فعلی که ریسکهای سیاسی و اقتصادی به شدت بازار را تحت تاثیر قرار میدهند، تمرکز بر تحلیل بنیادی، تنها راهکار منطقی برای مدیریت ریسک و کسب بازدهی معقول است.
مقدمهای بر فضای ذهنی غالب
در نهایت لازم است پیش از ورود به سایر مباحث به پایه و بستر ذهنی تحلیلهای ارائه شده اشاره کنیم. مبنای نگاه ما بر این فرض استوار است که ریسکهای سیاسی در حال حاضر روند افزایشی نداشته و حتی در حال کاهش است. فضای عمومی بازار به توافق نزدیکتر شده و به همین دلیل همچنان بر این باور هستیم که با احتمال بالا توافقی حاصل خواهد شد و این امر میتواند جریان پول و مسیر بازار سرمایه را تحت تاثیر مثبت قرار دهد.
بر این اساس، اگر سرمایهگذاری دیدگاهی متفاوت داشته و همچنان نسبت به آینده سیاسی تردید جدی دارد، شاید بهترین تصمیم برای وی، عدم فعالیت در بازار باشد. با این حال، حتی برای کسانی که سناریوی ۵۰-۵۰ را متصورند، تاکید میکنیم که انتخاب سهام شرکتهای بنیادی، قوی و با نقدشوندگی بالا بهترین راهکار در مواجهه با این شرایط است. این رویکرد نهتنها در دورههای قبل موفق بوده بلکه در آینده نیز میتواند سرمایهگذاران را در برابر نوسانات شدید محافظت کند.
بررسی آخرین تحولات دامنه نوسان
در بخش پایانی این گزارش، به موضوع دامنه نوسان میپردازیم؛ مسالهای که به نظر میرسد حداقل تا زمان مشخص شدن وضعیت سیاسی، تغییر خاصی در آن ایجاد نخواهد شد. تصمیم به تثبیت دامنه نوسان ۳درصدی اگرچه با امیدواریهایی به افزایش آن همراه بود اما در نهایت بدون تغییر باقی ماند.
مدافعان این تصمیم بر این باورند که رشدهای اخیر بازار نیز در همین دامنه اتفاق افتاده و نیازی به افزایش آن وجود ندارد. واقعیت آن است که مشکل اصلی بازار هرگز دامنه نوسان نبوده و نیست؛ چه بسا بازار بتواند در همین محدودیتهای فعلی نیز به رشدهای قابلتوجهی دست یابد. با این حال افزایش دامنه میتوانست به عنوان یک سیگنال مثبت، انتظارات سرمایهگذاران را بهبود بخشد و اعتماد بیشتری به بازار تزریق کند.
یکی از نتایج غیرمستقیم تثبیت دامنه ۳درصدی، کاهش جذابیت معاملات کوتاهمدت به دلیل بالا رفتن سهم کارمزدها و در نتیجه هدایت بخشی از نقدینگی به سمت صندوقهای سرمایهگذاری با کارمزد کمتر است. این اتفاق، چه بهطور عمدی و چه غیرعمدی، میتواند جریان پول تازهای به سمت صندوقها روانه کند. بر همین اساس، ضرورت دارد که نظارت دقیقتر و شفافتری بر عملکرد این نهادهای مالی اعمال تا اعتماد سرمایهگذاران حفظ شود.
لزوم تمرکز بر چالشهای اصلی بازار
در این شرایط ضروری است که انرژی و توجه فعالان بازار بر مسائل مهمتر و تاثیرگذارتری همچون تحولات نرخ ارز، سیاستهای پولی، نرخ بهره نیما، مشکلات زیرساختی از قبیل قطعی برق و مسائل بندری متمرکز شود. این چالشها بدون شک اثرات عمیقتری بر روند کلی بازار خواهند داشت تا موضوعاتی مانند دامنه نوسان.
از سوی دیگر باید پذیرفت که اکثریت فعالان حرفهای بازار، از مدیران دارایی گرفته تا حقوقیها و صندوقهای سرمایهگذاری، در روند تصمیمگیری پیرامون دامنه نوسان ۳درصدی، رای به تداوم وضعیت فعلی دادهاند. این رایگیری هرچند در فضای رسانهای بازتاب چندانی نداشته اما نشان میدهد که بسیاری از بازیگران اصلی بازار با وجود محدودیتهای موجود، همچنان امکان رشد را متصورند.
رشد بلوغ بازار و نقش صندوقها
رفتار بازار طی هفتههای اخیر نشان میدهد که باوجود نوسانات و واکنشهای هیجانی به اخبار، همچنان فاصله زیادی با بلوغ کامل دارد. در شرایطی که حتی بازیگران بزرگ نظیر صندوقها و حقوقیها نگاه کوتاهمدت به تابلو دارند، طبیعی است که نهاد ناظر با احتیاط بیشتری نسبت به تغییر سیاستها تصمیمگیری کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد