20 - 04 - 2017
سهم ۷ متری تهرانیها!
مهسا حسین- درحالی که در سال ۹۴ با متوسط درآمد سالیانه هر خانوار تهرانی تنها ۷ متر خانه میشد خریداری کرد، در همان سال این رقم در شهرهای مختلف ایالات متحده نزدیک به ۱۴۰ متر و در کشورهای پیشرفتته اروپایی اندکی بیش از ۱۳۰ متر بود.
در جهان نمیتوان کشوری پیدا کرد که در آن مسکن خریداری نداشته باشد یا با قیمت پایینی نسبت به وضعیت درآمد مردم عرضه شود. مسکن در تمام دنیا کالایی ضروری محسوب میشود و با توجه به اینکه جمعیت کره زمین همواره در حال رشد است بنابراین میتوان گفت مسکن کالایی است که تقاضای آن نهتنها هرگز کم نمیشود بلکه دائم در حال افزایش است در نتیجه بالا رفتن قیمت خانه در طی زمان امری عادی است اما در کشوری که اقتصاد سالمی داشته باشد، قیمت خانه نیز مانند سایر کالاها باید همگام و هماهنگ با قیمت تورم رشد داشته باشد.
ایران نیز از آنچه گفته شد مستثنا نیست. با وجود بالا بودن تعداد خانههای خالی تقاضا برای مسکن کماکان وجود دارد و بیشتر نیز میشود. با این حال درخصوص نسبت میان درآمد مردم و قیمت خانه در کشور ما تناسبی که باید وجود داشته باشد، وجود ندارد چراکه از یکسو حد فاصل بین دولت نهم و دهم تورم با سرعت سرسامآوری افزایش پیدا کرد و حتی به ۴۰ درصد نیز رسید. از سوی دیگر در همان دوره قیمت مسکن حتی از تورم نیز بالاتر رفت و در مدت هشت ساله دولت نهم و دهم، متوسط قیمت خانه در تهران بیش از چهار برابر یا به عبارتی دیگر با افزایش ۴۵۹ درصدی مواجه شد.
از سوی دیگر در همان دوره به دلایل مختلف افزایش درآمد مردم از میزان تورم پایینتر بود یعنی در شرایطی که تورم ۴۰ درصد بود افزایش درآمد ۲۰ درصد تخمین زده شد. به عبارت دیگر اگرچه رقم درآمد افزایش یافت اما در نهایت ارزش آن کاهش یافته بود به عبارت دیگر میتوان گفت در طول دولت قبل مردم فقیرتر شده و درآمد آنها هر سال به جای آنکه بالاتر رود، کمتر شد.
در این حال اگرچه در دولت روحانی برای نخستین بار پس از سالها میزان افزایش درآمد از میزان تورم بالاتر رفت اما این تنها گامهای اول برای رسیدن به یک وضعیت باثبات معیشتی است و نمیتوان از چند درصد افزایش درآمد انتظار قدرت خرید بالایی داشت. از سوی دیگر بازار مسکن نیز پس از یک دوره سونامی ساخت و ساز و افزایش قیمت در رکود فرو رفته است و نه خریدار یا متقاضی ندارد، به همین دلیل به صرف افزایش ارزش درآمد نمیتوان گفت مشکل معیشت و خرید مسکن حل شده است تا جایی که طبق آخرین آمار مرکز آمار در سال ۹۴ متوسط درآمد هر خانوار شهری ایرانی سالانه ۲۷ میلیون و ۸۷۸ هزار تومان بوده است، در همان سال متوسط قیمت هر مترمربع خانه در تهران نیز معادل چهار میلیون و ۸۰ هزار تومان برآورد شده است. به عبارتی اگر فرض را بر این بگذاریم که یک خانواده متوسط در شهر تهران در سال ۹۴ درآمدی معادل ۲۸ میلیون تومان در سال داشته باشند و کل این درآمد نیز پسانداز شود، این خانواده ظرف یک سال تنها ۸/۶ مترمربع خانه را میتوانند خریداری کنند.
قیمت مسکن در کشورهای دیگر جهان
حال سوالی که به وجود میآید این است که آیا در سایر کشورها نیز وضعیت بازار مسکن به همین صورت است یا خیر. براساس آنچه آمار نشان میدهد در اغلب کشورهای دنیا فارغ از آنکه درآمدشان چقدر است قیمت خانه از ایران پایینتر است. به عنوان مثال در سانفرانسیسکو که یکی از گرانترین شهرهای جهان است در سال ۲۰۱۵ هر مترمربع خانه ۴۲۰ دلار بود که معادل یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میشود یعنی کمی بیش از یکسوم قیمت میانگین تهران، این در حالی است که براساس گزارش بانک جهانی متوسط درآمد در همین سال در همین شهر برابر ۵۵ هزار دلار در سال بود. به عبارت دیگر در حالی که با متوسط درآمد ایران نمیتوان حتی هفت متر خانه خریداری کرد در سانفرانسیسکو میتوان با میانگین درآمد یک سال، یک خانه ۱۳۵ متری خرید.
همچنین در کشور آلمان متوسط قیمت خانه ۹۸ دلار برای هر فوت مربع است که حدود ۳۰۰ دلار برای هر مترمربع را شامل میشود. در این کشور درآمد سالانه مردم نیز به طور میانگین ۴۱ هزار و ۲۲۱ دلار است که با آن میتوان ۱۳۷ متر خانه خریداری کرد.
در فرانسه متوسط درآمد اندکی بیش از ۳۶ دلار است و قیمت خانه نیز تقریبا ۴۰۰ دلار به ازای هر مترمربع است.
بنابراین چنانچه قیمت خانه را در کشورهای مختلف بررسی کنیم، میبینیم که ایران اگر گرانترین کشور در زمینه قیمت مسکن نباشد، جزو لیست گرانترینها قرار میگیرد اما آنچه در اینجا مشکلساز میشود تنها گران بودن قیمت خانه نیست بلکه قدرت خرید و درآمد پایین مردم است که خانهدار شدن را غیرممکن میکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد