17 - 10 - 2017
سوءتفاهمی به نام قائدی
خبر اخراج مهدی قائدی، بازیکن جوان استقلال طرفداران این تیم را شوکه کرده است. مهدی قائدی توقع داشت در ترکیب استقلال برابر فولاد قرار گیرد. البته اینکه توقع او این بوده که فیکس باشد یا به عنوان بازیکن ذخیره وارد زمین شود، چندان مهم نیست اما او به هر ترتیب میخواست در ترکیب استقلال قرار گیرد. بازی مقابل فولاد تمام شد و شفر هم قائدی را بازی نداد.
زمانی که شفر وارد رختکن میشود، به بازیکنان خستهنباشید میگوید و شروع میکند به دست دادن با تکتک بازیکنان. زمانی که به قائدی میرسد، در کمال ناباوری او دست شفر را پس میزند و با او دست نمیدهد. این اتفاق مقابل چشم بازیکنان میافتد و البته شفر خیلی زود سراغ بازیکن دیگری میرود و با او دست میدهد!
به همین دلیل شفر اجازه تمرین کردن به قائدی در تمرین عصر شنبه گذشته را نمیدهد و البته او را به تیم امید استقلال تبعید میکند تا تنبیه شود. ظاهرا باید از این به بعد قائدی را بازیکن تیم امید استقلال بنامیم و او زیر نظر محمد نوازی با تیم امید استقلال تمرین کند.
اما مصاحبه دیروز مهدی قائدی نشان داد او در استقلال هرچه را هم یاد نگرفته باشد، فرافکنی را به خوبی یاد گرفته است. او در مصاحبه دیروزش از باشگاه، وینفرد شفر و بازیکنان بابت سوءتفاهم! به وجود آمده عذرخواهی کرده و در ادامه چند بار دیگر از واژه سوءتفاهم استفاده کرده تا این اتفاق را به شکلی جلوه دهد که انگار کار او زیاد هم اشتباه نبوده و تمام ماجرا فقط یک سوءتفاهم بوده است!
قائدی کمسن و سال هنوز معنای کلمه سوءتفاهم را نمیداند. اصولا سوءتفاهم وقتی پیش میآید که از حرف یا کاری، برداشتهای مختلف و متفاوتی صورت بگیرد. اما کاری که او در رختکن انجام داده، به هیچ وجه سوءتفاهم نبوده و یک سرکشی تمامعیار از جانب او بوده است. رد کردن دست سرمربی تیم و کوبیدن پیراهن تیم بر زمین هیچ ربطی به سوءتفاهم ندارد و جز بیاحترامی و یاغیگری، چیز دیگری از آن برداشت نمیشود اما قائدی جوان در این مصاحبه بیش از هر چیزی بر سوءتفاهم بودن ماجرا تاکید دارد و مدعی شده از این به بعد رفتاری انجام نخواهد داد که باعث ایجاد سوءتفاهم شود.
واقعیت این است که کسی که دچار سوءتفاهم شده نه شفر است، نه رسانهها و نه هواداران! بلکه این خود مهدی قائدی است که اسیر سوءتفاهم شده است. او پس از چند ماه حضور در استقلال و انجام چند بازی نسبتا خوب در میان هواداران محبوب شده و بارها از سوی آنها تشویق شده است. همین تشویقها باعث شده این سوءتفاهم برایش ایجاد شود که بازیکن بزرگی است!
او هنوز نمیداند بازیکنانی بزرگتر از او، به دلیل همین سوءتفاهمهایی که برایشان ایجاد شد، خیلی زود به بیراهه رفتند و هنوز هم موفق به برگشتن به مسیر درست نشدهاند. قائدی اولین نفری نیست که خیلی زود دچار توهم بزرگی میشود و آخرین نفر هم نخواهد بود اما میتواند از سرنوشت آنهایی که در این فوتبال میتوانستند ستاره شوند اما خیلی زود محو شدند عبرت بگیرد. برای عبرت گرفتن و برگشتن به مسیر صحیح اولین قدم این است که قائدی متوجه شود و قبول کند که ماجرای او سوءتفاهم نبوده و نیست. او خیلی زود باید به اشتباهش پی ببرد وگرنه به سرنوشت کسانی دچار خواهد شد که قبل از او هم لقب نیمار را گرفته بودند اما امروز در هیچ جای فوتبال ایران خبری از آنها نیست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد