9 - 12 - 2024
سیگنال تنشهای سیاسی بر بورس
«جهانصنعت»- سال۱۴۰۳ به روزهای پرتلاطم و بیسابقهای رسیده است، روزهایی که حجم رویدادها و تحولات آن در مقایسه با دههها رویداد تاریخی گذشته قابلتامل است. این مقطع تاریخی نهتنها با سرعت بالای رخدادهای سیاسی و اقتصادی شناخته میشود، بلکه با تاثیر عمیقی که بر زندگی مردم و بازارها گذاشته، یادآور لحظات مهم و تاریخی است. یکی از این تحولات، تغییرات عمده در صحنه سیاسی خاورمیانه و بهویژه رفتن بشار اسد است که خود نقطهعطفی در این سال پرتلاطم بهشمار میآید.
بورس و بازار سرمایه نیز در این تحولات بینصیب نماندهاند و فعالان این حوزه به معنای واقعی کلمه این تغییرات را با گوشت و پوست خود حس کردهاند. این بازار در این روزها، نه فقط محلی برای مبادله و خریدوفروش سهام، بلکه بستری برای بازتاب مستقیم تحولات سیاسی و اقتصادی شده است. بازار روز گذشته نشان داد که همچنان پویایی و ظرفیت بالایی برای مدیریت شرایط دارد و با وجود تمامی فشارها و اخبار منفی، توانسته است عملکردی متعادل و قابلتحسین ارائه دهد.
روز گذشته بازار در حالی آغاز شد که خبرهای مربوط به تحولات سوریه و خروج اسد موجب ایجاد نگرانی و فشار فروش گستردهای در میان سرمایهگذاران شد. این وضعیت تا جایی پیش رفت که بسیاری از تحلیلگران شرایط بازار روز گذشته را با روزهای مشابه در زمان روی کار آمدن ترامپ مقایسه کردند. اما در این میان، بازار توانست با قدرت خود را بازیابی کند و در برابر این فشارها ایستادگی نشان دهد. عملکرد هنرمندانه بازار در مدیریت این شرایط بحرانی، گویای وجود یک نظم و دست نامرئی در هدایت آن است که به نظر میرسد با مهارت بالایی کنترل بازار را در دست دارد.
بازار روز گذشته با حجم معاملات قابلتوجهی همراه بود و به نظر میرسد توانسته است ضربه اولیه ناشی از فشار فروش را کنترل کند. این اقدام، پیامی روشن به فعالان بازار مخابره کرد که بازی هنوز تمام نشده است و فرصتهای جدیدی در راه است. نیمساعت پایانی بازار، نقطه عطفی در معاملات روز گذشته بود؛ جایی که بسیاری از فروشندگان با زیان مواجه شدند و این پیام بهوضوح منتقل شد که روند بازار همچنان ادامه خواهد داشت. سخنان همتی در روزهای گذشته که تاکید داشت بازار به حرکت خود ادامه خواهد داد، بار دیگر در این شرایط نمود پیدا کرد و توانست اعتماد به بازار را تا حد زیادی بازگرداند.
در پایان روز گذشته، بازار سرمایه ایران با شرایطی همراه بود که افت قابلتوجهی در شاخصها داشت و خروج نقدینگی حقیقی را به نمایش گذاشت. شاخص کل بورس با کاهش 16007واحدی معادل 65/0درصد افت، به عدد 2452764واحد رسید. این تغییر، بیانگر فشار فروش گسترده در بخشهای مختلف بازار بود. از سوی دیگر، شاخص هموزن نیز که بیشتر وضعیت کلیتر و سهمهای کوچکتر بازار را نشان میدهد، با کاهش 4222 واحدی معادل 53/0درصد افت، در سطح 790299 واحد قرار گرفت. این افت در هر دو شاخص اصلی بازار، حاکی از وجود روندی نزولی در کل بازار بود. یکی از نکات مهم معاملات روز گذشته، خروج سنگین نقدینگی از بازار بود. نمودارها نشان دادند که خروج پول از سوی سرمایهگذاران حقیقی به طور قابلتوجهی بر جو بازار تاثیر گذاشته است. مجموع خروج پول در این روز به حدود 464میلیارد تومان رسید که نشاندهنده کاهش اعتماد سرمایهگذاران حقیقی به روند فعلی بازار بود. این جریان خروجی، با افزایش فشار فروش در طول روز همراه شد و اثر مستقیمی بر کاهش شاخصها و افت قیمت در بسیاری از نمادها گذاشت. در بخش تقسیمبندی معاملات حقیقی و حقوقی، آمار نشان داد که سهم خریداران حقیقی از ارزش کل معاملات معادل 35/58درصد بود، در حالی که سهم حقوقیها به 65/41درصد رسید. با این حال، سمت فروش نیز تحت سلطه حقیقیها قرار داشت؛ بهطوری که 65/58درصد از کل فروش بازار توسط آنها انجام شد. این آمار نشان میدهد که حقیقیها، با وجود فعالیت بیشتر در خرید، همچنان تمایل به خروج از برخی موقعیتهای سرمایهگذاری خود دارند. در مقابل، حقوقیها در برخی نقاط به حمایت از نمادهای کلیدی بازار پرداختهاند.
بازار روز گذشته از نظر توزیع معاملات مثبت و منفی، تقریبا در تعادلی نسبی قرار داشت. 51درصد از نمادها در محدوده مثبت معامله شدند، در حالیکه 49درصد در محدوده منفی قرار داشتند. این تعادل نسبی، هرچند نشاندهنده برابری نسبی قدرت خریداران و فروشندگان بود اما افت کلی شاخصها و خروج پول حقیقیها، جو غالب بازار را منفی نشان داد.
ارزش معاملات روز گذشته نیز عدد قابلتوجهی را به ثبت رساند. مجموع ارزش معاملات کل بازار به 18903میلیارد تومان رسید. از این مقدار، 11378میلیارد تومان به معاملات سهام و حق تقدم اختصاص داشت. این ارقام نشان میدهد که بازار، با وجود فشارهای موجود، همچنان از نظر حجم و ارزش معاملات در سطحی بالا قرار دارد. با این حال، سهم صندوقهای سهامی و مختلط از این ارزش، برابر با 2100میلیارد تومان بود که نقش کمکی در تعدیل فشار فروش داشتند.
روند خروج پول حقیقی و فشار فروش در معاملات دیروز، بازار سرمایه را در وضعیتی ناپایدار قرار داد. نمودار خروج پول نشان داد که بخش قابلتوجهی از جریان نقدینگی از سمت حقیقیها به بیرون منتقل شده است. این خروج سرمایه، از دلایل اصلی کاهش شاخصها و تضعیف روند بازار بود. با وجود این شرایط، حضور فعال برخی حقوقیها در سمت خرید و حمایت از نمادهای بزرگ، نشاندهنده تلاش برای کنترل وضعیت و کاهش افت بیشتر بود.
روز گذشته بازار سرمایه ایران بازتابدهنده نااطمینانی سرمایهگذاران و تاثیرپذیری شدید از شرایط روانی و اقتصادی حاکم بود. روند کاهشی شاخصها و خروج پول، به وضوح نیاز بازار به ایجاد تعادل و بازیابی اعتماد سرمایهگذاران را نشان داد. به نظر میرسد که برای بازگشت به مسیر صعودی، بازار نیازمند مدیریت بهتر جریان اخبار و افزایش اعتماد سرمایهگذاران حقیقی است. در چنین شرایطی، نقش حقوقیها در حمایت از بازار و سیاستهای دولت برای ایجاد ثبات اقتصادی، میتواند در تغییر روند کلی بازار تاثیرگذار باشد.
اثر سوریه و اسد بر بازار سرمایه
تحولات سیاسی و اقتصادی اخیر در خاورمیانه نیز سایه سنگینی بر بازارهای مالی ایران انداخته است. خروج اسد، بهعنوان یکی از بزرگترین رویدادهای سیاسی سال، تاثیرات عمیقی بر فضای اقتصادی منطقه داشته است. تحلیلگران معتقدند سقوط اسد نهتنها به دلیل عوامل خارجی مانند جبهه مخالفان و گروههای تندرو بوده، بلکه سیاستهای داخلی دولت او نیز در این سقوط نقش اساسی ایفا کرده است. بیتوجهی به معیشت مردم، اولویت دادن به ایدئولوژیها بر اقتصاد و نادیده گرفتن مشکلات روزمره مردم، زمینههای این سقوط را فراهم کرد. بهطورکلی، در هر جایی که اقتصاد به حاشیه رانده شود و معیشت مردم نادیده گرفته شود، سقوط دولتها اجتنابناپذیر خواهد بود.
اما نکته جالب توجه در این سال پرحادثه، سرعت بالای رویدادها و تحولات است. کارشناسان و ناظران تاریخی بر این باورند که سال ۱۴۰۳ با تحولات شگرف خود، یکی از سالهای بینظیر در تاریخ معاصر خواهد بود. خاورمیانهای که همواره بستر تغییرات سیاسی و نظامی بوده، در این سال با رویدادهایی مواجه شد که برخی آن را بهعنوان «۱۱سپتامبر خاورمیانه» تعبیر کردهاند. سرعت و شدت این تحولات، بسیاری را به این فکر فروبرده است که آیا شاهد یک نقطه عطف در تاریخ معاصر منطقه هستیم.
در نهایت، بازاری که روز گذشته در بورس ایران مشاهده شد، با وجود تمامی فشارهای سیاسی و اقتصادی، توانست خود را بازیابی کند و امیدواری را به سرمایهگذاران بازگرداند. اما برای ادامه این روند مثبت، بازار به عوامل حمایتی قویتری نیاز دارد. عواملی مانند افزایش نرخ دلار نیما، کاهش نرخ بهره و از همه مهمتر، حفظ تعادل و پرهیز از انتشار اخبار منفی در این شرایط، میتوانند به رشد پایدار بازار کمک کنند. فعالان بازار نیز باید بهخوبی آگاه باشند که هرگونه خبر منفی میتواند مانند وزش بادی تند، تعادل بازار را بر هم زند و روند آن را به سمت نزول سوق دهد.
در این روزهای حساس، بورس ایران نشان داده که نهتنها یک بازار مالی، بلکه یک آیینه تمامنما از تحولات سیاسی و اقتصادی کشور است. این بازار در دل تحولات سال ۱۴۰۳، همچنان با تمام قدرت به پیش میرود و با وجود تمامی دشواریها، امیدواری را در میان سرمایهگذاران زنده نگه میدارد. سالی که شاید در آینده بهعنوان یکی از دورههای تاریخی و پرچالش در تاریخ ایران و منطقه شناخته شود.
بازار سرمایه ایران پس از یک دوره رالی قدرتمند و صعودی، وارد مرحلهای شده است که بسیاری از فعالان آن را دوره استراحت و اصلاح موقت میدانند. این وضعیت باعث شکلگیری نظرات مختلفی در میان کارشناسان و سرمایهگذاران شده است. برخی بر این باورند که روند صعودی بازار به پایان رسیده و توقف فعلی، مقدمهای بر افت بازار است، در حالی که گروهی دیگر معتقدند این استراحت موقتی است و بازار بهزودی با قدرت بیشتری به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد. تحلیلگران بر این باورند که نشانههای بازار، از جمله رفتار تکنیکالی نمودارها و متغیرهای اقتصادی و سیاسی، حاکی از آن است که این دوره استراحت برای تثبیت قیمتها و ایجاد تعادل در میان خریداران و فروشندگان ضروری است. این تثبیت میتواند به آمادهسازی بازار برای یک جهش دیگر کمک کند. بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند که این مرحله احتمالا به مدت چند روز یا چند هفته ادامه خواهد داشت و در این مدت بازار شاهد کاهش هیجانات، درجا زدن قیمتها و حجم معاملات بیشتر خواهد بود. در این میان، اختلافنظر اصلی میان فعالان بازار این است که آیا استراحت فعلی نشانه پایان روند صعودی است یا مقدمهای برای حرکت صعودی بعدی. برخی معتقدند که نشانههای موجود، از جمله حجم بالای معاملات در روزهای اخیر و تثبیت قیمتها در سطوح فعلی، بیانگر آن است که بازار در حال آماده شدن برای ورود به مرحلهای جدید از رشد است. گروهی دیگر بر این باورند که تحولات پیشرو در متغیرهای اقتصادی، به ویژه نرخ دلار نیما و تصمیمات جدید سیاستگذاری، میتواند آغازگر یک رالی جدید باشد.
یکی از سناریوهایی که بسیاری از تحلیلگران به آن اشاره میکنند، تمرکز بازار در دوره بعدی بر سهمهای کوچک و بنیادی است. این گروه بر این باورند که سهمهای بزرگ و پیشرو بازار بهدلیل رشدهای قبلی، نیاز به استراحت بیشتری دارند و در این مدت، سهمهای کوچکتر با محوریت شاخص هموزن میتوانند محرک اصلی بازار باشند. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که با توجه به تحولات احتمالی در نرخ ارز و سیاستهای پولی، سهمهای بزرگ و بنیادی همچنان پیشگام حرکت بازار خواهند بود و پس از آن، نوبت به سهمهای کوچکتر خواهد رسید.
در این شرایط، دو رویداد احتمالی مهم میتواند بهطور کلی مسیر بازار را تغییر دهد و به رشد بیشتر آن کمک کند. نخستین رویداد، کاهش احتمالی نرخ بهره است که شایعاتی درباره اجرای آن از نیمه دیماه به گوش میرسد. اگر این اقدام عملی شود، نرخهای بهره به سطوحی بازمیگردند که پیش از ماجرای گواهی ۳۰درصد وجود داشت. کاهش نرخ بهره، اگرچه ممکن است تاثیر مستقیمی بر نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار نداشته باشد اما به عنوان یک سیگنال مثبت از سوی نظام بانکی و سیاستگذاران میتواند اعتماد سرمایهگذاران را به بازار سرمایه افزایش دهد و مسیر ورود جریان نقدینگی به بورس را هموارتر کند.
رویداد دوم، تغییرات احتمالی در نرخ دلار نیما و نزدیکتر شدن آن به نرخ بازار آزاد است. این اقدام میتواند منجربه افزایش سودآوری شرکتهای صادراتمحور شود و در نتیجه، جذابیت سهام این شرکتها برای سرمایهگذاران افزایش یابد. این تغییرات، همراه با کاهش نرخ بهره، میتواند به عنوان یک محرک قوی برای بازار عمل کند و پارادایم فعلی بازار را به طور کلی دگرگون سازد.
در مجموع، تحلیلگران و فعالان بازار بر این باورند که شرایط فعلی، هرچند آرام و با شیب ملایمتر اما مقدمهای برای رشدهای بعدی بازار است. تثبیت قیمتها در سطوح فعلی، ایجاد تعادل میان خریداران و فروشندگان و کاهش هیجانات بازار میتواند بستر لازم برای جهشهای بعدی را فراهم کند. با این حال، تحقق این سناریوها به عوامل مختلفی از جمله تصمیمات سیاستگذاری، تحولات اقتصادی و واکنش سرمایهگذاران به اخبار و رویدادها بستگی دارد. در این میان، آنچه مهم است، حرکت بازار به سمت پایداری و کاهش هیجانات است که میتواند به سرمایهگذاران اطمینان بیشتری برای حضور در این عرصه بدهد.
در روزهای گذشته، بازار سرمایه ایران با گمانهزنیها و شنیدههایی روبهرو بود که خبر از تحولات ساختاری مهمی در نظام اقتصادی و ارزی کشور میدهند. یکی از این تحولات که اهمیت بالایی دارد و تحلیلگران معتقدند تاثیر آن عمیقتر و پایدارتر از سایر تغییرات خواهد بود، ایجاد بازاری به نام «بازار توافقی» برای مبادله ارز است. در این بازار، صادرکنندگان و واردکنندگان، به جز واردکنندگان کالاهای اساسی، از سوم دیماه ارز خود را مبادله خواهند کرد. نرخ ارز در این بازار که در حال حاضر بین ۶۲ تا ۶۵هزار تومان در نوسان است، میتواند مبنای جدیدی برای قیمتگذاری کالاها و خدمات در کشور باشد.
این اقدام که میتواند آغازگر اصلاحات عمیق و جدی در نظام ارزی کشور باشد، اثرات متعددی بر اقتصاد و بازار سرمایه خواهد گذاشت. یکی از مهمترین پیامدهای آن، شفافیت بیشتر در تعیین نرخ ارز است. این شفافیت نهتنها به کاهش رانتهای ارزی کمک میکند، بلکه موجب میشود نرخهای واقعی جایگزین نرخهای ساختگی شوند. از این پس، نرخ بازار توافقی بهعنوان مبنای محاسباتی در اقتصاد مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این تغییر بر بسیاری از حوزهها، از تعرفههای گمرکی گرفته تا هزینه گاز و برق صنایع، تاثیرگذار خواهد بود و میتواند شرایط بهتری را برای رقابت اقتصادی فراهم کند.
این اقدام همچنین به پایان دادن به روند نامناسب تخصیص ارز با نرخهای پایینتر از بازار کمک میکند. روندی که در گذشته به واردات کالاهایی مانند تبلت، موبایل و تجهیزات دیگر با نرخهای یارانهای منجر میشد اما در نهایت این کالاها با قیمتهای نزدیک به نرخ آزاد به دست مصرفکنندگان میرسید. این فرآیند نهتنها باعث اتلاف منابع ارزی و سودآوری غیرمنصفانه برای واردکنندگان خاص میشد، بلکه به زیان صادرکنندگان و تولیدکنندگان داخلی نیز تمام میشد. اجرای طرح بازار توافقی میتواند به این چرخه معیوب پایان دهد و آغازگر یک نظام شفافتر و کارآمدتر در مدیریت ارز باشد.
تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که این تغییرات، در کنار کاهش احتمالی نرخ بهره که از نیمه دیماه مطرح شده، میتواند منجربه تغییرات مثبت در بازار سرمایه شود. کاهش نرخ بهره، سیگنال روشنی از سوی سیاستگذاران برای حمایت از بازار سرمایه است. هرچند این اقدام بهتنهایی نمیتواند تغییرات عمدهای در ارزشگذاری سهام ایجاد کند، اما بهعنوان چراغ سبزی از سوی دولت و بانک مرکزی به سرمایهگذاران عمل خواهد کرد و میتواند جریان نقدینگی بیشتری را به سمت بازار هدایت کند.
این دو رویداد در کنار هم، یعنی شفافیت بیشتر نرخ ارز و کاهش نرخ بهره، پتانسیل آن را دارند که سقفهای پیشین شاخص کل بورس را به کف حمایتی جدید تبدیل کنند. این تحولات میتواند سرعت رشد بازار را افزایش داده و مانعی برای تداوم روند صعودی نباشد. در چنین شرایطی، احتمالا سرمایهگذاران شاهد جهشهای تازهای در بازار خواهند بود چراکه این تغییرات ساختاری، بنیانهای اقتصادی را بهسمت ثبات بیشتر و شفافیت بالاتر هدایت میکنند. یکی دیگر از نکات مهمی که در شرایط کنونی بازار سرمایه باید به آن توجه شود، مدیریت اخبار و اطلاعات است. در سالهای گذشته، بازار سرمایه ایران بارها تحتتاثیر اخبار نادرست یا گمراهکننده قرار گرفته که موجب ایجاد هیجانات کاذب یا کاهش اعتماد سرمایهگذاران شده است. در این مقطع حساس، مدیریت صحیح اخبار از سوی دولت و سازمان بورس ضروری است. هرگونه خبر نادرست یا شایعهسازی میتواند جریان روانی بازار را مختل کرده و مانع از تحقق پتانسیل واقعی بازار شود. این موضوع بهویژه در شرایطی که بازار در حال تجربه تحولات اساسی است، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
از سوی دیگر، باید به نقش سیاستگذاران در هدایت این تغییرات توجه داشت. تصمیمگیریهای عقلانی و مبتنیبر تحلیلهای جامع میتواند از بروز نوسانات غیرضروری جلوگیری کرده و اعتماد سرمایهگذاران را به بازار تقویت کند. در مقابل، رویکردهای شتابزده یا بدون برنامهریزی میتواند دستاوردهای مثبت این تغییرات را به خطر اندازد.
در نهایت، روزهای گذشته نشان داده است که بازار سرمایه ایران در آستانه تحولات ساختاری بزرگی قرار دارد. این تغییرات میتوانند به افزایش شفافیت، کاهش رانتها و بهبود کارایی نظام اقتصادی منجر شوند. اما موفقیت در این مسیر، به مدیریت صحیح و هماهنگی میان نهادهای سیاستگذار، سازمان بورس و بازیگران اصلی بازار بستگی دارد. با تحقق این شرایط، بازار سرمایه ایران میتواند به جایگاه واقعی خود بهعنوان یکی از موتورهای محرک اقتصاد کشور دست یابد.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد