7 - 12 - 2022
شازده قاجاری و سردار اسعد نخستین مترجمان ایرانی الکساندر دوما
مهر- پیش از پرداختن به ترجمههای فارسی آثار الکساندر دوما باید گفت در عصر قاجار که نخستین مواجهات جدی با غرب پیش آمد، شکست ایران در جنگهایش با روس و از دست رفتن بخش عمدهای از مناطق و سرزمینهای ایرانی، ایرانیان به ناگاه دریافتند که از قافله تمدن عقب ماندهاند و علت عقبماندگی آنها در مفهومی به نام «مدرنیته» خلاصه میشود. محصلان پس از بازگشت به کشور در مناصبی به کار گماشده شدند و برخی مظاهر غربی را با خود به ایران آوردند. تاسیس نشریه و چاپخانه و بعدها دارالفنون و همچنین قراردادهایی که حکومت با دول بیگانه منعقد میکرد، تب و تاب ترجمه در ایران را موجب شد. در این بین برخی از متون ادبی غربی نیز ترجمه شدند.
به نظر میرسد نخستین ترجمه از آثار این نویسنده شهیر فرانسوی را محمد طاهر میرزا با برگردان فارسی «کنت مونت- کریستو» انجام داده باشد. این ترجمه به سال ۱۲۵۲ شمسی (۱۲۹۰ قمری) یا ۱۸۷۴ میلادی یعنی چهار سال پس از مرگ دوما منتشر شد. اما محمدطاهر میرزا که بود؟محمدطاهر میرزا به سال ۱۲۵۰ هجری قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یعنی اسکندر میرزا، فرزند ششم عباس میرزا، ولیعهد وطنپرست فتحعلیشاه قاجار بود. اسکندر میرزا نیز برای اهل فضل شدن فرزندان خود تلاش بسیار کرد. به همین دلیل محمدطاهر میرزا از همان دوران کودکی در تبریز به تحصیل علوم ادبی و آموختن زبان و ادبیات عرب مشغول شد و در اندک زمانی این زبان را فرا گرفت و به خوبی از عهده تکلم و همچنین مطالعه و ترجمه برآمد. پس از آن به آموختن زبان فرانسه همت گماشت و برخی از فرانسویان ساکن در تبریز و همچنین برخی از ایرانیان آشنا به این زبان معلم او بودند. محمدطاهر میرزا همچنین تحصیل ریاضیات را نیز آغاز کرد و در آن سرآمد شد.این شاهزاده قاجاری پس از تحصیل و کسب علوم مختلف به مصر مهاجرت کرد و مدت پنج سال در جامع الازهر به فراگرفتن علوم دینی پرداخت و پس از آن به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد. در پایتخت او مورد توجه خاص ناصرالدین شاه قاجار که پسر عمویش بود قرار گرفت. روایت است که ناصرالدین شاه برای او احترام بسیاری قائل بود و پایش را به دربار باز کرد و مجالست با او را به دیگران ترجیح میداد. به همین دلیل نیز مورد توجه درباریان و دولتمردان قرار گرفت و در تهران بسیار مشهور شد. اهل علم پایتخت نیز میل به مجالست با او را داشتند و در منابع ضبط است که فیلسوف نامی آن دوران یعنی حکیم میرزا ابوالحسن جلوه یکی از دوستان و همنشینان محمدطاهر میرزا بود.محمدطاهر میرزا نیز مانند پدرش از خدمات دولتی گریزان بود و عمر خود را به مطالعه و تحریر و ترجمه گذرانید. نقل میکنند که پس از مدتی به دسایس درباریان بین دو پسر عمو فاصله افتاد و محمدطاهر ناچار شد به کاشان مهاجرت کند و در آنجا نیز در امان نبود و فرزندانش با فشار دربار به برخی از نقاط ایران رفتند و آنجا سکونت کردند. یکی از فرزندان او به نام محسن میرزا کفیلالدوله، پدر سلیمان میرزا اسکندری (پایهگذار و رهبر حزب سوسیالیست ایران و از بنیانگذاران حزب توده و نخستین رئیس این حزب) است.
محمدطاهر میرزا به سال ۱۲۶۵ شمسی ترجمه خود از «ملکه مارگو» الکساندر دوما را منتشر کرد. در سال ۱۲۶۷ نیز ترجمه او از رمانهای «سه تفنگدار» و همچنین «پس از بیست سال» که ادامه «سه تفنگدار» است به سرانجام رسید. مجلدات بعدی این رمانها در سال ۱۲۶۸ منتشر شدند. همچنین محمدطاهر میرزا رمان «لوئی چهاردهم و عصرش» الکساندر دوما را نیز ترجمه کرد که تاریخ آن برای نگارنده این سطور معلوم نیست. او که ترجمههایی از دیگر نویسندگان را نیز کار کرده بود سرانجام بر اثر سکته قلبی درگذشت و در گورستان ابنبابویه به خاک سپرده شد.یکی دیگر از مترجمان ایرانی آثار الکساندر دوما، علیقلیخان سردار اسعد بختیاری است که از قهرمانان اصلی انقلاب مشروطه به شمار میرود. سردار اسعد بختیاری که پس از افتتاح نخستین مجلس شورای ملی برای معالجه از کشور خارج شده بود چند سالی را در هند، مصر و اروپا گذراند و چون به گردآوری کتاب علاقه بسیار داشت، آثار و کتابهای بسیاری را خریداری کرد و بعدها خود به ترجمه برخی از آنها پرداخت.یکی از ترجمههای او رمان تاریخی «دختر فرعون» الکساندر دوما است. سردار اسعد همچنین رمان «عشاق پاریس» (نویسنده نامعلوم) را نیز ترجمه کرده بود که این ترجمه او به سال ۱۳۹۶ به کوشش عباسقلی صادقی و سعاد پیرا توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد.سردار اسعد در مقدمهای که بر ترجمه «عشاق پاریس» نوشته نکات بسیار جذابی را مطرح کرده است، از جمله علاقهاش به رمان «شوالیه دارمانتال» الکساندر دوما را. او در این مقدمه به تعریف و تمجید از قالب «رمان» نیز پرداخته است. بخشهایی از این مقدمه را در ادامه میخوانید:
« … در این اواخر علوم متعدده متفرقه در فرنگستان ترقی کلی حاصل کرده و از طرق مختلفه هر علمی را رونقی دادند. از جمله پندیات را با حکایات شیرین مخلوط کردند که طبایع هر پیر و جوان از مرد و زن مایل به خواندن شوند و همچنین سایر علوم را سهل و آسان نمودند تا در اذهان جلوه دیگر دهد… و این حکایات و رومان که به اصطلاح قصه باشد، انواع مختلفه دارد و از قبیل اخبار تاریخی و جغرافی و اخلاق و هیات و علوم ادبیات و… در این قصهها و رومانها زیاد بوده و هست که مایه تنویر اذهان است.از جمله مصنفین یکی الکساندر دوما مورخ مشهور فرانسه است که کتابها نوشته و اکثر رومانهایش تاریخی است، مثلا حکایت سه نفر تفنگدار و بعد از بیست سال، دیکونت دوبرازلون است که مرحوم مبرور محمد طاهر میرزا به فارسی ترجمه نموده است. هرکس آن کتابها را مطالعه نموده، از حالات لویی سیزدهم و لویی چهاردهم و دربار آنها و وضع رفتارشان با رعیت و خدم کاملا مطلع میشود و هرگاه آن تاریخ را به طور قصه شیرین نمینوشت، احدی مایل به خواندن تاریخ سلطنت آن دو پادشاه نبود و یکی از کتب معروف الکساندر دوما کتاب شوالیه دارمانتال است که از وضع سلطنت لویی پانزدهم مینویسد.و این بنده کتاب شوالیه دارمانتال را از بهترین تالیفات الکساندر دوما میدانم و در نزد اهالی اروپا نیز این کتاب مشهور و معروف است و بنده مترجم در ایام مسافرت به هندوستان، مصر و اروپا در هر جا به جستوجوی کتب مشهور بوده و مقدار زیادی از کتابهای عربی و فرانسه ابتیاع نموده و بعد از مطالعه هرکدام را که به نظر شیرین آمده به ترجمه آن پرداختم و به این بهانه خود را از غم و غصه فارغ میساختم.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد