20 - 11 - 2024
شبکه نمایشخانگی خشونت در جامعه را ترویج میکند؟
گروه فرهنگ و هنر- سوال اینجاست چقدر این صحنههای خشونتآمیز و نمایش فضای نامتعارف در سریالهای نمایشخانگی میتواند در جامعه تاثیرگذار باشد؟ به گونهای که جامعه را به سمت خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. این روزها حجم بالایی از سریالهای جنایی و تلخ را در شبکه نمایشخانگی شاهد هستیم. در گذشته ساخت و تولیدات سریالهای تلویزیونی و نمایشخانگی آنقدر شاهد صحنههای رنجآور، فجیع و خشونتهای بیمنطق و خارج از اصول دراماتیک نبوده است. حتی روزهایی که سریال «قلب یخی» ساخته میشد.
روزهایی که تازه داماد به بیرحمانهترین شکل ممکن در «گردنزنی» چاقو چاقو میشود، عروس به قتل میرسد، دندان فرد خاطی بدون حسی با هدف شکنجه بیرون آورده میشود و الی آخر این حجم خشونت کماکان در این سریال موج میزند. در سریال دیگری به نام «داریوش» فردی زنده زنده در آتش سوزانده میشود، گلوی یک نفر را در درگیری پاره میکنند و مردی برای انتقام دیگری را با نعرههای مستانه توسط ضربههای مداوم کارد، زخمی و خونین میکند. در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش در آمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشم چپ و زخمی عمیق نشان داده میشود تا احتمالا مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد. البته در سریالهای تلویزیونی خیلی کمتر این اتفاق میافتد. سوال اینجاست چقدر این صحنههای خشونتآمیز و نمایش فضای نامتعارف در سریالهای نمایشخانگی میتواند در جامعه تاثیرگذار باشد؟ بهگونهای که جامعه را به سمت خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. در روزهایی که خبرنگار یک خبرگزاری معتبر توسط همسرش سلاخی میشود و یک خواننده لسآنجلسی مورد سوءقصد قرار میگیرد و بدن مثلهشدهاش را میسوزانند.
شاید این نکته مطرح شود که هشدار ردهسنی برای این سریالها اعلام شده خصوصا که سریال «بازنده» چند روز قبل از پخش جدیدترین قسمت خود هشدار برای پخش صحنههای ناراحتکننده و آزاردهنده را داده بود اما پرسش اینجاست چرا آنقدر سازندگان و عوامل سریالها ترغیب شدهاند خشونت را در قالب ساخت آثار نمایشیشان به نوعی آموزش دهند؟
نه با «قهوه پدری» و نه با «گردنزنی» اتفاقی نمیافتد! از استعمال دخانیات و موادمخدر حالا به ترفندهای سرقتهای مدرن و خشونتهای عجیبوغریب رسیدهاند؛ خشونتهایی که بعضا حتی در نمونههای خارجی با ردهبندیهای سنی دقیق و اعمال محدودیتهای متعدد همراه است و کمتر دیده میشود در سریالهای ایرانی رو به افزایش است. مخاطب چه در شکل اثرپذیر و چه فعال و پویا، در مصرف این پیامها و صحنههای دلخراش، حتی اگر با لذت به این شکل خشونت نگاه کند، باز از تاثیرات سوء آن در امان نیست؛ خشونتی که خشونت میآورد، نفرت به دنبال دارد و پیکره لطیف آدمی را آزرده میکند.
بعضا از سوی برخی کارشناسان این نکته مطرح شده با تماشای این صحنهها، مخاطب در معرض آسیب روانی قرار خواهد گرفت.
نکتهای که بسیاری امروز از تداوم و ادامه آن که البته سرعت هم گرفته، ابراز نگرانی میکنند، رواج خشونت در شبکه نمایشخانگی و به نوعی آدرس خشونت به جامعه دادن است. روزگاری که شبکه نمایشخانگی به نوعی قبح اخلاق و مفاهیم معرفتی را با برخی سریالهایش شکسته بود. امروز نیاز است صاحبان پلتفرمها، سریالسازان دغدغهمند و اهالی فرهنگ و هنر به سمت ساخت سریالهای خانوادهپسند و با نشاطتر بروند تا جامعه هم به همین تناسب حرکت کند. وگرنه چرخه ساخت سریالها و فیلمها با دستفرمان خشونت، حتما جامعه را هم به همین شدت و حدت، در منجلاب خشونت و جنایت و آسیبهای بیشتر اجتماعی فرو خواهد برد. هنرمندان و سینماگران ما میدانند سریالسازی قطعا فقط برای سرگرم کردن مخاطب نیست. به دلیل مخاطب انبوه باید تمهیدات ویژهای برای پردازش قصه در نظر گرفت و خشونت بیدلیل میتواند آسیبهای فراوانی را به همراه داشته باشد.
یادمان باشد این آثار روی برخی اقشار و طبقات که بیشتر تحتتاثیر سبک زندگی غربی هستند، تاثیرات مخربی میگذارد و اگر شاهد این مساله بودیم که آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفت، بهطور قطع سینما و شبکه نمایش خانگی در این فرآیند نقشی انکارناپذیر ایفا کرده است. هر چقدر این روزها سینما به کمک نشاط و شادی در جامعه آمده، در سریالهای ما این خبرها نیست. خصوصا در شبکه نمایشخانگی که هر سریالی را مرور میکنیم یا به خشونت، جنایت یا قتلهای عجیبوغریب میرسد. باید به سرعت در این روند و رویکردها، تجدیدنظر کرد.
در این رابطه با دکتر مونا فلسفی، روانشناس اجتماعی گفتوگویی داشتیم که او به موضوع تاثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است. او تاکید کرد: من اولا خواهش میکنم از خانوادهها که حتما کودکانشان چنین کارهایی را نبینند چون اختلال «تروما» اتفاق میافتد و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بیمحابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه برایشان به وجود میآید، قطعا چنین آثاری برای افراد زیر 18سال مناسب نیست البته در برخی اوقات میتواند روی نوجوانی که آغاز دوران جوانی است موثر باشد بهشرط اینکه آموزش خانوادهها هم در ادامهاش اتفاق بیفتد. این روانشناس اجتماعی افزود: برخی از این آثار یک هشدار و تلنگری را به دنبال دارند که بسیاری از خانوادهها از آنها بیاطلاعاند و ساخت چنین کارهایی میتواند «آگاهی اجتماعی» را گسترش دهد، جایگاه مناسبی را برای برخی از این سریالها قائل هستم چون هوشمندانه درباره معضلات اجتماعی صحبت میکنند اما باز تکرار میکنم علاوه بر نمایش معضلات و مشکلات، حتما نیاز به راهکارها هم داریم.
فلسفی اما برخی از این سریالها را محرک خشونت بیمحابا دانست و افزود: کارشناسان و روانشناسان باید در پشت چنین کارهایی باشند. استفاده بیمحابا و عریان برخی خشونتها، آسیبزاست. حال روحی و روانی جامعه را به هم میریزد و یک نوع اختلال ایجاد میکند. وی افزود: متاسفانه برخی سریالها اصلا توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکتهای که در این سریالها حائزاهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایههای داستانی غافل میشوند. مثلا نمایش برخی صحنههای خشونتآمیز به صورت عریان در طول زمان میتواند آسیبزا باشد یا استعمال بیرویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد