25 - 11 - 2024
شفافیت؛ کلید قفل اعتماد در بازار سرمایه
اللهوردی رجایی سلماسی *
ایجاد امنیت سرمایهگذاری در هر بازاری، اعم از بازار سرمایه یا بازارهای کالایی، در رشد اقتصادی، جذب سرمایههای جدید و افزایش اعتماد عمومی به ساختارهای اقتصادی نقشی کلیدی ایفا میکند. این امنیت تنها زمانی محقق میشود که بستر لازم برای شفافیت، صداقت و ارائه اطلاعات دقیق در تمامی ابعاد فنی و مالی فراهم شود.اطلاعات ارائهشده باید بدون ابهام و تناقض باشد و همچنین لازم است صحت و سلامت آنها بهطور کامل تضمین شود تا سرمایهگذاران، بهویژه سرمایهگذاران خرد، بتوانند تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند. اولین و مهمترین گام در این مسیر، انتخاب مدیرانی پاک دست، سالم، متخصص و آیندهنگر است. این مدیران باید علاوه بر آشنایی عمیق با امور محوله، توانایی مقابله با چالشهای احتمالی را داشته و از هرگونه دخالتهای مخرب سهامداران عمده یا اعضای هیاتمدیره در تصمیمگیریها جلوگیری کنند. وجود چنین مدیرانی میتواند ساختاری شفاف، سالم و مبتنیبر اصول حرفهای و اخلاقی در بازارها ایجاد کند. از سوی دیگر، انتخاب حسابرسان و ناظران مستقل و بیطرف، یکی از الزامات حیاتی برای تضمین شفافیت است. این افراد باید بدون سوگیری و فشارهای بیرونی یا داخلی، اطلاعات و گزارشهایی دقیق، شفاف و صادقانه ارائه دهند. بهموازات این امر، استقرار سیستمهای پیشرفته مدیریت حسابرسی داخلی، تطبیق قوانین، مدیریت ریسک و اصول حاکمیت شرکتی میتواند به افزایش شفافیت و سلامت بازارها کمک کند. این سیستمها باید بهگونهای طراحی شوند که از اعمال نفوذ ذینفعان عمده جلوگیری کرده و منافع تمامی سهامداران، بهویژه سرمایهگذاران خرد به طور کامل رعایت شود. ارائه گزارشهای مالی و عملکردی بهصورت دورهای، شامل گزارشهای سهماهه، ششماهه و سالانه نیز از دیگر الزامات ضروری برای بازارهای شفاف و سالم است. این گزارشها باید به زبانی ساده، دقیق و بدون ابهام تدوین شوند تا تمامی سرمایهگذاران بتوانند با اتکا به این اطلاعات تصمیمگیری کنند. مسوولیت نظارت بر تحقق این الزامات و ارائه اطلاعات شفاف و بدون ابهام برعهده نهادهای نظارتی مانند سازمان بورس و اوراق بهادار است. این نهادها باید اطمینان حاصل کنند که شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و ناشران اوراق بهادار اطلاعات خود را بهموقع و بهدرستی منتشر کرده و بهصورت عادلانه در دسترس عموم قرار میدهند. هدف از این اقدامات، جلوگیری از سوءاستفاده افراد سودجو از اطلاعات و حمایت از سرمایهگذاران واقعی است. هنگامی که اطلاعات غیرشفاف یا دیرهنگام منتشر شود، فرصتهایی برای افراد سودجو فراهم میشود تا از این خلأها به نفع خود بهرهبرداری کنند که در نهایت به زیان سرمایهگذاران تمام شده و کاهش اعتماد عمومی به بازار را منجر میشود. با وجود تلاشهای گذشته برای ارتقای شفافیت در بازار سرمایه، همچنان کاستیهایی مشهود است. بهعنوان مثال، وضعیت بانکهای بورسی نشاندهنده ضعف در نظارت و شفافیت است. بسیاری از این بانکها، با وجود زیانده بودن و داشتن نسبتهای پایه سرمایه منفی، همچنان سهامشان بالاتر از قیمت اسمی معامله میشود. این مساله نشاندهنده نقص جدی در نظام نظارت و ارزیابی است و ضرورت بازنگری در فرآیندها و ابزارهای نظارتی را آشکار میکند. برای رفع چنین مشکلاتی باید اصلاحات بنیادینی در ساختار بازار سرمایه صورت گیرد. شفافیت باید بهعنوان یک اصل محوری و غیرقابل اغماض در تمامی ارکان بازار نهادینه شود. این امر مستلزم تدوین و اجرای قوانین سختگیرانهتر برای گزارشدهی، بازنگری در ساختارهای مدیریتی و تقویت ضمانتهای اجرایی است. علاوهبر این ارتقای سطح دانش و آگاهی سرمایهگذاران نیز میتواند به افزایش توان آنها در تحلیل اطلاعات کمک کند و از وابستگی به تحلیلهای نادرست یا جانبدارانه بکاهد. بازار سرمایه زمانی میتواند بهعنوان ابزاری موثر در توسعه اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی عمل کند که اصول شفافیت، صداقت و حاکمیت شرکتی بهطور کامل اجرا شوند. این هدف تنها با همکاری گسترده میان نهادهای نظارتی، مدیران شرکتها، سهامداران و سایر ذینفعان قابل تحقق است. بازاری شفاف، سالم و کارآمد نهتنها به منافع سرمایهگذاران بلکه به رشد پایدار اقتصادی و اعتماد عمومی نیز کمک شایانی خواهد کرد.
*نخستین دبیرکل سازمان بورس
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد