31 - 07 - 2022
شمسالشعرای شعر عاشورایی
«جهانصنعت»-دیروز هشتم مردادماه مصادف با روز شعر و ادبیات آیینی، روز بزرگداشت محتشم کاشانی و روز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) بود.
شعر حسینی و مرثیه عاشورایی، بیشک پس از واقعه عاشورا متولد شد و هم مسیر این واقعه حرکت کرد و مانع از فراموشی آن شد، نخستین شاعران حسینی، شاهدان عینی ماجرا بودند. محتشم کاشانی با ترکیب بند ارزشمند خود روحی تازه به کالبد مرثیهسرایی داده و جوششی در دلها به وجود آورده، او به مرثیهسرایی در ادب فارسی اعتبار بخشید و تاثیری بسیاری از خود برجای گذاشت.
نامگذاری اول محرم به روز شعر و ادبیات آیینی و بزرگداشت محتشم کاشانی بر پایه مصوبه ۳۲۰۴ نشست ۸۴۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ از سوی رییسجمهوری و رییس این شورا ابلاغ شد. این نامگذاری نخست در شورای فرهنگ عمومی شهرستانهای منطقه شمال استان اصفهان از سوی فرماندار کاشان به دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور پیشنهاد شد و پس از آن، در نشست شورای فرهنگ عمومی کشور به تصویب رسید و در نهایت در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
شعر و ادبیات آیینی
محتشمکاشانی از مفاخر و شاعران نامدار آیینی است و ایرانیان با مرثیه ترکیببند عاشورایی و مشهور «باز این چه شورش است»، در بازگوکردن مصیبت واقعه کربلا و شهادت سیدوسالار شهیدان امام حسین(ع) آشنایی دارند.
کمالالدین علی محتشمکاشانی شاعر عهد صفویه و معاصر با شاه طهماسب اول است. او در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان زاده شد و بیشتر دوران زندگی خود را در این شهر گذراند. نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمالالدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت. در ۹۱ سالگی، در ربیعالاول سال ۹۹۶ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۰ هجری قمری) در کاشان درگذشت.
مرثیه دوازدهبند محتشم در ادبیات پارسی با آنکه قریب به چهارصد سال از زمان آن میگذرد و هزاران شاعر به پیروی از آن، ترکیببندهای مختلف ساختهاند به جرات میتوان گفت که هنوز هیچکدام به گیرایی و تاثیر عمیق آن در روح نمیرسد.
همانطور که اشاره شد معروفترین اثرش، ترکیببند اوست که در ایام عزاداری سیدالشهدا«ع»، مساجد، تکایا و مجالس سوگواری را با کتیبههای منقوش به این اشعار، سیاهپوش میکنند. این ترکیببند در دوازده بند، سروده شده و پس از او شاعران بسیاری در استقبال از آن شعر سرودهاند. محتشم با آنکه در عصر شاعران سبک هندی بوده، از پیروان مکتب وقوع است. او در کاشان به بزازی یا شَعربافی مشغول بوده است. محتشم کاشانی علاوهبر شعر، در عرصه نثر نیز توانا بوده و این امر را دو رساله «جلالیه» و «نقل عشاق» که آمیزهای از نثر و نظم است نشان میدهد. در سرودن «ماده تاریخ» نیز مهارت داشته و در دیوان اشعار او میتوان نمونههایی از آن را یافت. دیوان محتشم مشتمل بر قصاید، غزلیات، مراثی، مدایح، قطعات، رباعیات و مثنویات است که قسمت قصاید را «جامعاللطایف» و قسمت غزلیات را «نقل عشاق» نامیده است.
مطابق حکمی که وی از پریخان، دختر مقتدر شاه طهماسب داشته است، تمام شعرای کاشان که میخواستند اشعاری به دربار پادشاه صفوی بفرستند، موظف بودهاند اول اشعار خود را به نظر محتشم برسانند و در صورت تصویب وی اشعار را ارسال کنند.
کلیات اشعار محتشم پس از مرگ وی، بنابر وضعیت او به دست شاگردش تقیالدین محمد کاشانی در پنج کتاب شعر و دو کتاب آمیخته از نظم و نثر شامل صبائیه شعرهای دوران نوجوانی محتشم، شبابیه شعرهای دوران جوانی، شیبیه شعرهای زمان پیری، ضروریات در بردارنده ماده تاریخها، معمیات شامل معماها و جلالیه تدوین شد.
ذبیحالله صفا عقیده دارد که محتشم در شعر و نثر پیرو استادان پیشین است و چنان است که میخواهد شیوه شاعران پیشین از سده هشتم را در قصیدههای خود تجدید کند و اگر چه در بعضی از بیتها چنانکه باید از عهده این پیروی بر نیامده اما در بسیاری دیگر گامهای خود را به قدمهای استوار آنان نزدیک ساخته است.
شیخ شهابالدین سهروردی
(شیخ اشراق)
همچنین هشتم مردادماه، در تقویم ایران با نام زنجان نامگذاری شده و این روز ملی برای زنجان در روز بزرگداشت شیخ شهابالدین سهروردی(شیخ اشراق) در نظر گرفته شده است.
در مورد ولادت و وفات شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی بین تاریخنویسان اختلاف است، اما بیشتر نقل شده که او در تاریخ (۵۴۹ق) در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. سهروردی در مکتبدار سهرورد، تحصیلاتش را آغاز کرد و قرآن و ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت. او در سیزده سالگی از سهرورد خارج و به شهر مراغه رفت و خدمت مجدالدین عبدالرزاق جیلی در مدرسه معروف مجاهدیه، مشغول به یادگیری حکمت و اصول فقه شد و در همان ایام، با معارف زرتشتیان و مسیحیان نیز آشنایی پیدا کرد. در بیست سالگی به اصفهان رفت و یادگیری علوم حوزوی را در آنجا تکمیل کرد. سهروردی نزد ظهیرالدین بیهقی فارسی، مشغول تحصیل منطق و فلسفه ابنسینا شد. قبل از سی سالگی بین سالهای ۵۷۷ – ۵۷۸ق اصفهان را ترک کرد و با عدهای از صوفیان سفر خود را شروع کرد و وارد قلمرو پادشاهان سلجوقی در آسیای صغیر شد و به دیاربکر رسید. با ورود به این شهر، مورد استقبال حکومت سلجوقی قرار گرفت.
او در مدتی که در دیاربکر بود، ریاضت پیشه میکرد و عقیده داشت ریاضت، راهی برای دستیابی حکمت عملی بلکه راهی برای فهم بهتر حکمت نظری است. سهروردی در دیاربکر، به گفتوگو با عالمان میپرداخت اما به سبب تنگنظری گروهی از عالمان، مورد بیمهری قرار گرفت. بعد از مدتی، از دیاربکر خارج شد و برای سیاحت به آناتولی رفت و از آنجا عازم سوریه شد. در این بین، به شهر ماردین رسید و در آنجا با فخرالدین ماردینی ملاقات کرد و از او معارف متنوعی پیرامون سنتهای مصر قدیم، اعتقادات صائبی و تعلیمات هرمسی آموخت. ظاهرا سهروردی بعد از ماردین، به سفرهای زیادی در آسیایصغیر رفته باشد. او احتمالا به میافارقین که آثاری از انوشیروان دادگر و خسرو پرویز دارد، رفته است. او به توقات شهری در استان ارضروم میان قونیه و سیواس رفته و در همین مدت کتاب «حکمت الاشراق» را بهمرور کامل کرده است. گفته میشود او در تاریخ ۲۹ جمادیالاخر ۵۸۲ قمری، از نوشتن این کتاب فراغت یافت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد