12 - 06 - 2024
شهرهای هوشمند در مسیر توسعه پایدار؟
موسسه مطالعات خاورمیانه اخیرا مقالهای در مورد شهرهای هوشمند خاورمیانه منتشر کرده است. در این مقاله آمده است که راهحلهای مبتنی بر داده لزوماً منجربه زندگی شهری پایدار و مقاوم در برابر آب و هوا نمیشود.
حدود دوسوم جمعیت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در سکونتگاههای شهری زندگی میکنند که از میانگین جهانی ۵۵درصد فراتر میرود و این مناطق حدود ۷۸درصد مصرف انرژی و بیش از ۶۰درصد از انتشار گازهای گلخانهای را تشکیل میدهند. پیشبینی میشود تا سال۲۰۵۰ جمعیت منطقه دوبرابر شود و تعداد فزایندهای از مردم در معرض خطرات طبیعی و اقلیمی تشدیدشده قرار گیرند. در نتیجه، شهرها باید گامهای بیشتری را برای تقویت انعطافپذیری آبوهوا و پیشبرد تلاشهای کربنزدایی از جمله از طریق اقدامات برنامهریزی شهری مبتنی بر اقلیم مانند توسعه فشرده، حملونقلمحور، طرحهای سبز شهری و تمرکز بر ساختمانهای سبز بردارند. با در نظر گرفتن این موضوع، دولتهای منطقه اخیراً مفهوم «شهرهای هوشمند» را با استفاده از فناوری و شیوههای سبز با هدف ارائه راهحلهایی برای چالشهای شهرنشینی، امکان زندگی پایدار در شهرهای مقاوم در برابر آبوهوا و بههمپیوسته دیجیتالی و بهبود کیفیت برای ساکنان پذیرفتهاند.
شهرهای هوشمند به یک اکوسیستم فناوری متنوع متکی هستند که شامل فناوریهایی مانند محاسبات ابری، یادگیری ماشینی و ارتباطات ماشین به ماشین از جمله برای ارائه اتصال، کارایی و خدمات بهبودیافته برای ساکنانشان است. این شهرها علاوهبر فناوری پیشرفته بر پایداری نیز تاکید میکنند و با تکیه بر راهحلهای فناوری مانند شبکههای هوشمند، ساختمانهایی با انرژی کارآمد، سیستمهای تحرک پایدار و نظارت بر محیطزیست از طریق حسگرهای هوشمند برای تقویت ظرفیت خود جهت مقابله با تغییرات آبوهوایی تاکید دارند. بهطور خاص، شهرهای هوشمند مزایای زیستمحیطی مانند کاهش مصرف انرژی، تثبیت مصرف آب و کنترل بهتر انتشار کربن را ارائه میکنند. در این راستا، برنامهریزی شهری یکپارچه و مبتنیبر فناوری تامین انرژی، مدیریت زباله، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری انرژی و زیرساختهای حملونقل میتواند به کاهش مصرف کلی انرژی و کاهش گرمایش جهانی کمک کند.
اهداف فوق در تعدادی از ابتکارات شهر هوشمند که در سالهای اخیر در سراسر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا راهاندازی شدهاند، منعکس شده است. به عنوان مثال در امارات متحده عربی، شهر مصدر ابوظبی که برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ معرفی شد، به عنوان پیشرو برای توسعه شهر هوشمند، از ابتدا تحت مدل سبز ساخته شده است. شهر مصدر بهعنوان اولین شهر بدون کربن جهان با حداقل زباله و انتشار کربن صفر در نظر گرفته شد. این شهر با حمایت ۲۰میلیارد دلاری بودجه دولت ابوظبی، پس از تکمیل آن در پایان سال ۲۰۲۵، خانه ۵۰۰۰۰ ساکن و ۱۵۰۰کسبوکار برنامهریزی شده است. مطابق با چشمانداز پایداری مصدر، ۹۰درصد از ساختمانهای آن با استفاده از فناوری سبز و سیمان کمکربن و کاهش ۴۰درصدی مصرف آب و انرژی کمترطراحیشده است. تامین انرژی توسط نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر در محل انجام و با استفاده از فناوریهای هوشمند مدیریت میشود که دادههای مصرف بلادرنگ را جمعآوری و تجزیهوتحلیل میکند و پاسخ موثرتری به تغییرات تقاضا را ممکن میسازد. علاوهبر این، این شهر توسط شبکه حملونقل هوشمند از جمله اولین سیستم حملونقل سریع شخصی بدون راننده، اولین شاتل خودکار و اولین اتوبوس برقی زیستمحیطی به هم متصل میشود.
جاهطلبانهتر، نئوم عربستان سعودی است؛ یک ابرشهر آیندهنگر که در شمالغربی این کشور با هزینه سرسامآور ۵۰۰میلیارد دلار در حال ساخت است … این پروژه که در سال ۲۰۱۷ راه اندازی شد، ۱۷۰کیلومتر امتداد دارد، در دیوارهای آینهای محصورشده و دارای سیستم حملونقل خودکار است که شامل تاکسیهای هوایی و یک شبکه ریلی پرسرعت است. قرار است کل شهر بهطور کامل با انرژیهای تجدیدپذیر با استفاده از هوش مصنوعی (AI) مطابق با تولید انرژی از فتوولتائیکهای خورشیدی، انرژی حرارتی خورشیدی، انرژی باد و ذخیره انرژی باتری در برابر نیاز اداره شود. طبق برنامههای پروژه، همه مشاغل و جوامع به لطف معماری دیجیتالی که هوش مصنوعی و رباتیک را در تمام جنبههای زندگی روزمره شهروندان ادغام میکند، بیش از حد به هم متصل خواهند شد.
در سمت دیگر منطقه در مراکش، شهر سبز محمد ششم در بنگویر واقع در ۵۰کیلومتری مراکش، در سال ۲۰۱۰ با هدف تبدیل یک شهر معدنی فسفات به یک مرکز شهری پایدار که شمال و جنوب را به هم متصل میکند، تاسیس شد. این شهر به عنوان یک مرکز نوآوری که بر خدمات دیجیتالی و زیرساختهای سازگار با آبوهوا متکی است، طبق برنامهریزی شهری هوشمند و مقاوم در برابر آبوهوا برای کاهش مصرف انرژی و ردپای محیطی، حمایت از اقتصاد کمکربن و بهبود ارائه خدمات و کیفیت زندگی برای ساکنان طراحی شده است.
این شهرهای هوشمند در مورد مقابله با چالشهای پیچیده شهری، مقابله با تغییرات آبوهوا و توسعه جوامع انعطافپذیر و پایدار وعدههای زیادی را میدهند. از مدیریت زباله گرفته تا نظارت بر ترافیک، سیستمهای حملونقل خودکار گرفته تا ساختمانهای صرفهجویی در مصرف انرژی، انتظار میرود همه جنبههای زندگی شهری از طریق راهحلهای فناوری نوآورانه که از دادههای جمعآوریشده از شهروندان، دستگاهها و داراییها برای بهبود تصمیمگیری استفاده میکنند، بهبود یابد. با این حال، ظرفیت دگرگونکننده راهحلهای مبتنی بر داده لزوماً منجربه زندگی شهری پایدار و مقاوم در برابر آبوهوا نمیشود و چالشهای مهمی برای تحقق این اهداف وجود دارد.
یکی از این چالشها، اتکای بیش از حد به فناوریهای دیجیتال در شهرهای هوشمند است که توسعه آنها به مقادیر زیادی مواد کمیاب مانند خاکهای کمیاب و مواد معدنی حیاتی نیاز دارد و بنابراین هزینههای زیستمحیطی زیادی را به همراه دارد. به عنوان مثال، ابتکار «مصدر» مشتریان خود را به مصرف محصولات با تکنولوژی بالا تشویق میکند که تجاریسازی آنها نیازمند فرآیندهای شدید استخراج، تولید و توزیع است. در این راستا، تقاضای فزاینده برای مواد معدنی حیاتی مورد نیاز جهت ساخت شبکههای هوشمند و سایر دستگاههای فناوری به معنای معادن، تاسیسات پردازش و پالایشگاههای جدید است که همگی انتشار کربن شدیدی را تولید میکنند که منجربه آسیبهای احتمالی به محیط زیست، کارگران و جوامع میشود.
علاوهبر این، افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی مانند پلاتین، لیتیوم، نیکل و روی با عرضه بسیار غیرکشسان و شکننده آنها در تضاد است. ذخایر چنین موادی اغلب در کشورهای در حال توسعه و بسیار توسعه نیافته یافت میشود؛ جایی که استخراج معادن از لحاظ تاریخی با اثرات منفی جامعه همراه بوده و به عنوان محرکی برای درگیریهای داخلی عمل میکند. آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر تخمین میزند که بیش از ۹۰درصد ذخایر پلاتین، ۸۰درصد پروژههای لیتیوم و بیش از نیمی از پروژههای نیکل، مس و روی مورد نیاز برای انتقال انرژی در قلمرو مردم بومی یا در نزدیکی آن واقع شده است. زمینهای کشاورزی روستایی با مشکلاتی مانند تخریب محیطزیست، کمبود آب و درگیری مواجه هستند.
در مورد نئوم، کارشناسان بر این باورند که مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت و نیکل برای تولید و تامین انرژی خودروهای الکتریکی، توربینهای بادی، پنلهای خورشیدی و سایر فناوریهای محوری برای انتقال انرژی پاک، کلیدی خواهند بود. منتقدان همچنین نگرانیهای زیستمحیطی قابلتوجهی را در مورد پایداری بلندمدت نئوم ابراز کردهاند. با توجه به طراحی معماری شهر، این سوال مطرح است که چگونه یک شهر کاملا مستقیم از یک بیابان کوهستانی عبور میکند بدون آنکه تاثیر چشمگیری بر گیاهان، جانوران و سایر اکوسیستمهای اطراف داشته باشد. علاوهبر این، منتقدان امکانپذیری هدف نئوم برای استفاده ۱۰۰درصد از انرژیهای تجدیدپذیر را مورد تردید قرار دادهاند. عربستان سعودی در سال گذشته حدود ۹میلیون بشکه نفت در روز تولید کرد که برای تامین تقریبا ۱۰درصد تقاضای جهان کافی است. بنابراین تصور اینکه کشوری که هنوز هم تولیدکننده بزرگ نفت است چگونه میتواند به اهداف بلندپروازانه خالص صفر و پایدار خود دست یابد، دشوار است.
اگرچه شهرهای هوشمند بهعنوان شهرهای آینده به بازار عرضه میشوند، اما نگاهی دقیقتر به شهرهای هوشمند برند در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که زیرساختها و خدمات مبتنی بر داده و مقاوم در برابر آبوهوا منجربه توسعه شهری پایدار، فراگیر، اجتماعی و شکوفا نمیشود
یکی دیگر از چالشهای کلیدی پیش روی شهرهای هوشمند، تمرکز آنها بر توسعه نوآوریهای فناوری برای رسیدگی به مسائل اقتصادی و زیستمحیطی است، بدون توجه به بافت اجتماعی و محیط فرهنگی. نتیجه یک شهر بیروح و فضایی عاری از هویت و ارتباطات اجتماعی معنادار که گرفتار جامعهای بسیار ضعیف یا غیرقابل قبول است. به عنوان مثال همه جنبههای زندگی در شهر مصدر توسط رایانههای شبکهای کنترل میشود، از تامین انرژی گرفته تا ارتباطات اما این امر نتوانسته جمعیت مسکونی مورد نظر را جذب کند. این شهر در ابتدا برای ۵۰۰۰۰نفر طراحی شده بود، اما امروز فقط ۶۰۰۰شهروند در شهر مصدر زندگی میکنند؛ شهری که از فناوریهای دیجیتال برای ارتباط انسانها با یکدیگر استفاده میکند.
اگرچه شهرهای هوشمند بهعنوان شهرهای آینده به بازار عرضه میشوند، اما نگاهی دقیقتر به شهرهای هوشمند برند منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان میدهد که زیرساختها و خدمات مبتنی بر داده و مقاوم در برابر آبوهوا منجربه توسعه شهری پایدار، فراگیر، اجتماعی و شکوفا نمیشود.
دیدگاههای فنی- خوشبینانه که این فناوریهای به ظاهر شگفتانگیز را به عنوان گلولههای نقرهای برای همه مشکلات شهری ما از جمله تغییرات آبوهوایی به تصویر میکشند، تنها اراده سیاسی برای بازنگری در اقتصادهای سرمایهداری جهانی ما را که در استخراج و تولید منابع طبیعی رشد میکنند، مهار میکند اما تلاشهای گستردهتر برای پایان دادن به رویکردهای تجاری معمول برای توسعه را تضعیف میکند.
درست است که فناوری فرصتهای فوقالعادهای را برای مقابله با مشکلات شهری و محیطی در مقیاس گسترده ارائه میدهد. با این حال، این فناوری باید بهگونهای مهار شود که سیستمهای شهری و شهرهای موجود را کارآمدتر و از نظر زیستمحیطی پایدارتر، زندگی شهروندان را غنیتر و برابری، شفافیت و شمول را تضمین کند. مهمتر از آن، رهبران سیاسی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باید از خود بپرسند: آیا واقعا نیاز به سرمایهگذاری چنین سرمایه و منابع عظیمی در فناوریهای اثباتنشده و ایجاد شهرهای جدید داریم، یا باید در عوض در برنامههای توسعه و رویههای تجاری خود تجدیدنظر کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد