1 - 05 - 2018
شورای اصلاحطلبان و تکرار تاریخ
آنها یک به یک نهادهایی را که در بهار اصلاحات به چنگ آورده بودند از دست دادند. شورا، مجلس و نهایتا ریاست جمهوری. قدرت یکدست شد و بعدها خیلیها از نتایج آن وضعیت سخن گفتند. این شکستها مقدمهای شد برای بازاندیشی در سیاستهای اصلاحطلبان. کمکم همه اذعان کردند که چه فرصتی را در شورای اول از دست دادند؛ شورایی که تماما اصلاحطلب بود و بعدها بدترین شورا و ناکامترین آنها لقب گرفت. اختلافات اعضا کار را به انحلال کشاند.
در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ تفرق اصلاحطلبان و تکثر کاندیداهایشان به پیروزی احمدینژاد انجامید. قرار بود در دهه ۹۰ نوع دیگری از سیاستورزی را از اصلاحطلبان شاهد باشیم؛ سیاستورزیای که بیشتر به منافع عموم معطوف باشد و کشور را از سراشیبی مشکلات برهاند. در دیگر سو گروههای مختلف اصلاحطلب طعم تلخ دوری از قدرت و منافع آن را چشیده بودند و نمیخواستند یک بار دیگر آنچنان رانده و بینصیب شوند اما پس از چند موفقیت در انتخابات به نظر میرسد داستان دارد دوباره برایشان تکرار میشود. اختلافات آشکارشده اصلاحطلبان در چینش لیست شوراها و همچنین شهرداری تهران نشانه آشکاری است از اینکه آنها در حال تکرار و بازتولید اتفاقات گذشته هستند.
بدیهی است که هر حزبی خواهان برداشتن سهم بیشتری از کیک قدرت باشد اما این گونه آشکار به جنگ خویش رفتن و زایل کردن سرمایههای خودی چیزی نیست مگر نوعی آماتوریسم سیاسی، چیزی نیست جز ولعی عجیب برای قدرت که پایبند به هیچ قاعدهای نیست. نتیجه همه این اتفاقات کاسته شدن هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است آن هم در روزگاری که مشکلات اقتصادی، بحرانهای مالی و بینالمللی دارد به گذار مردم از تشکلهای سیاسی داخل منجر میشود. نتیجه این اختلافات و بیبرنامگیها تنها هرچه بیشتر دلسرد کردن مردم از اصلاحطلبان، پیروزی رقیب و حتی شاید بیاعتنایی تمامعیار به صندوق رای باشد. اصلاحطلبان عجیب به کشتن خویش برخاستهاند.
hedayati.mohammad@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد