30 - 01 - 2024
ضرورت تغییر رویکرد واگذاری بناهای تاریخی
نادر نینوایی- به تازگی شهاب طلایی مدیرعامل صندوق توسعه و احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و عبدالرضا مهاجرینژاد عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در مناظره زنده تلویزیونی برنامه «بالاتر» که از شبکه خبر پخش شد، موضوع واگذاری بناهای تاریخی به بخش خصوصی را مورد نقد و بررسی قرار دادند.
در این مناظره مدیرعامل صندوق احیا از عملکرد صندوق احیا و وزارت میراث فرهنگی در واگذاری ابنیه تاریخی دفاع کرده و گفت: «در یک دوره، بر اساس فهم قانونگذار و مجری قانون، از منابع عمومی کشور هزینه شده و بناهای تاریخی از مردم خریداری و تملک شد تا توسط دولت مرمت شود، اما تجربیات سالهای بعد نشان داد این سیاست شکست خورده است و به دلیل همین شکست، صندوق توسعه و احیا تاسیس شد تا با کمک بخش خصوصی و مردمی بناها احیا شوند.»
وی افزود: «اگر مردم در خود بناها، ساکن بودند، این بناها به نحو احسنتری حفظ و مرمت میشد. در گذشته در بخش دولتی طرحهای مرمتی شبیه طرح پردیسان، تصویب و اجرا شد، ولی کفاف همه بناهای تاریخی کشور را نداد و چارهجویی برای حل این مشکل، منجر به تاسیس صندوق شد.»
صحبتهای مدیرعامل صندوق احیا و دفاع تمامقد او از عملکرد صندوق احیا و وزارت میراث فرهنگی با واکنشهایی در فضای مجازی مواجه شده و نقدهایی درخصوص آن مطرح شد.
برای بررسی بیشتر کم و کیف واگذاری بناهای تاریخی و درک بهتر نقدهای موجود به سراغ «محمدمهدی کلانتری» دبیر پویش ملی نجات بافتهای تاریخی ایران رفتیم. وی ضمن تایید صحیح بودن اصل واگذاری خانههای تاریخی از سوی صندوق احیا، نقدهایی را به شیوه واگذاری، نظارتها و اعمال سیاستهای انقباضی در مورد بافتها و بناهای تاریخی وارد دانست. مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با این پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی کشور در پی میآید.
این هفته مناظرهای در صداوسیما درخصوص موضوع واگذاری بناهای تاریخی با حضور مدیرعامل صندوق توسعه و احیا برگزار شد و وی از عملکرد صندوق احیا و واگذاریهای انجامشده، دفاع کرد. شما صحبتهای مطرحشده در این مناظره را چگونه دیدید و نظرتان درخصوص اصل و چگونگی واگذاری بناهای تاریخی توسط صندوق احیا چیست؟
مساله این است که در این مناظره خلط بحث شده و اینطور مطرح شد که یکسری موافق و عدهای دیگر مخالف بحث واگذاری هستند، در صورتی که اصلا موضوع اینگونه نبوده است.
در واقع کسی مخالف واگذاری خانههای تاریخی از طریق صندوق احیا نیست و علت نیز آن است که اتفاقات خوبی از طریق بحث واگذاریها میتواند محقق شود.
وزارت میراث فرهنگی بودجه کافی ندارد که این حجم بالای خانهها و اماکن تاریخی را خود مرمت کند و بر همین اساس این بناهای تاریخی از طریق مزایده به بخش خصوصی واگذار میشوند و در ازای آن بخش خصوصی هزینه مرمت را تقبل میکند.
به واسطه اینکه بخش خصوصی برای مرمت بنا هزینه کرده است، به مدت زمان مشخص و محدود مثلا برای ۲۰ سال تحت عنوان یکسری قراردادهایی حق بهرهبرداری از مکان تاریخی به فرد داده میشود و بهرهبردار صرفا یک اجاره مختصری را میپردازد. بعد از گذشت بیست سال این بنا در اختیار دولت خواهد بود و درواقع ملکیت بنا واگذار نشده است.
درخصوص نحوه و کم و کیف واگذاریها به نظرتان شرایط باید به چه شکل باشد و آیا با شکل کنونی واگذاریها موافق هستید؟
بحث واگذاری باید تحت چارچوبهای مشخصی اتفاق بیفتد، اما در بعضی موارد چارچوبها شکسته میشود. به هر روی نباید بناهای نفیس و ملی کشور واگذار شوند و اصل ۸۳ قانون اساسی نیز به این موضوع تاکید دارد. یعنی قصد دارم بگویم در برخی موارد نفیس بودن یک عمارت یا خانه تاریخی دورزده میشود و میگویند این بنا آنقدرها نفیس نیست.
در مواردی نیز ممکن است به مساله نوع کاربری خانه واگذارشده دقت نشود و خود فرد احیاگر بخشهایی از بنا را تخریب کرده و بخشهای جدید ایجاد کند که در این صورت اصالت بنا زیر پا گذاشته میشود. توجه داشته باشید که برخی از این دست اقدامات ممکن است بازگشتپذیر نباشند و مداخلات بیش از اندازه احیاگر به بنا آسیب جدی وارد کند.
بنابراین قصد دارم بگویم صندوق احیا بیشتر در حوزه نظارت کردن ضعفهایی دارد؛ با این وجود باید در نظر داشت که صرف واگذار کردن از طریق صندوق احیا به بخش خصوصی اتفاق بدی نیست.
با این تفاسیر نقد شما بر شکل واگذاری و شاید در مواردی توجه نکردن به نفیس بودن یا نبودن بناهای واگذارشده از سوی صندوق احیاست، درست است؟
بله، آنچه مساله است نوع واگذاری و این موضوع است که چه بنایی واگذار میشود و بهرهبردار چگونه بهرهبرداری میکند. باید توجه داشت گاهی اوقات بهرهبرداری بناهای تاریخی به صورت مدتدار واگذار میشوند و برای مثال شنیده شده که کاخ شهرستانک را ۹۹ساله واگذار کردهاند.
وقتی بنایی برای ۹۹ سال واگذار میشود آدم ناخودآگاه به یاد عهدنامههای ترکمنچای و گلستان میافتد که ۹۹ساله بوده، اما بعد دائم شدند و سرزمینهای واگذارشده نیز نهایتا به ایران برگردانده نشدند.
در چنین فاصله زمانی طولانی یعنی ۹۹ سال کدام یک از مسوولان کنونی زندهاند که بخواهند مساله را بررسی و تلاش کنند که بنا بازگردانده شود. میخواهم بگویم بعضا قراردادهایی از سوی صندوق احیا منعقد میشود که شرایط واگذاری بناها در آنها محل بحث است.
درخصوص خانه بروجردیها در کاشان نیز اخیرا بحثهای جدی درگرفته است و برخی از صاحبنظران مطرح شدن صحبت واگذاری این عمارت تاریخی از سوی مدیر میراث فرهنگی کاشان را به سبب اهمیت تاریخی، هنری و معماری آن صحیح ارزیابی نکردند. البته صندوق احیا نیز مساله واگذاری این خانه را رد کرده و منتفی دانسته است. نظر شما در این خصوص چیست؟
برخی خانههای تاریخی همچون خانه بروجردیها جزو نفایس ملی هستند و حق واگذاری آنها وجود ندارد. زمانی که اعلام میشود قصد واگذاری این خانه وجود ندارد سوالی که به ذهن میآید آن است که پس به مدیر شهرستان کاشان چه اختیاری دادهاند که میگوید مساله واگذاری این خانه در مراحل پایانی است.
توجه داشته باشید که مساله واگذاری خانه بروجردیها از جایی خارج از وزارت میراث فرهنگی مطرح نشده است، بلکه این مدیر میراث فرهنگی کاشان بوده که نخستینبار این موضوع را مطرح کرده است.
روز چهارم بهمنماه امسال و درست دو روز پس از اعلام منتفی بودن واگذاری خانه بروجردیها از سوی صندوق احیا، بار دیگر رییس اداره میراثفرهنگی کاشان در گفتوگو با خبرگزاری دولت اعلام کرد که تامین اعتبار برای مرمت خانه بروجردیها از محل اعتبارات دولتی امکانپذیر نیست و باید با تصویب وزارتخانه از اعتبارات بخش خصوصی بهره بگیریم. به نظر میآید اظهارات صندوق احیا و مدیر اداره میراث فرهنگی کاشان تا حدودی ضد و نقیض است، اینطور نیست؟
بله، به نظر میآید که این دوستان دارند صحبتهای ضد و نقیضی مطرح میکنند؛ از سویی آقای دانایینیا (مدیر میراث فرهنگی کاشان) اینگونه گفته و از سوی دیگر وزارت میراث فرهنگی تکذیبیه صادر میکند و صندوق احیا نیز در فضای مجازی تاکید داشته که واگذاری خانه بروجردیها تکذیب میشود.
شرایط کنونی گواه آن است که هماهنگی لازم بین مدیر شهرستان کاشان و صندوق احیا وجود نداشته و شاید به همین علت صرفا تکذیبیه صادر میکنند.
اجازه دهید به موضوع واگذاری خانههای تاریخی از طریق صندوق احیا بازگردیم. از صحبتهای شما اینطور برمیآید که با اصل واگذاری بناهای تاریخی مشکل ندارید، بلکه نوک پیکان انتقادات شما درخصوص نحوه و کم و کیفها واگذاری بوده و بر این نکته تاکید دارید که نباید نفایس تاریخی واگذار شوند. لطفا کمی بیشتر این موضوع را باز کنید.
من با صرف واگذاری مخالف نیستم. موضوع بر سر نفایس ملی است و به نظرم نباید برای آنکه تامین بودجه کنیم همه چیز خود را بفروشیم و نفایس ملی نیز جزو آن مواردی است که نباید برای تامین هزینهها فروخته شوند.
قرار نیست برای آنکه تامین هزینه کنیم همه چیز را بفروشیم و به نظرم این مساله مهم باید طرف توجه قرار بگیرد.
در یک نگاه کلی وضعیت میراث فرهنگی و بناها و بافتهای تاریخی را در دو سالی که از دولت سیزدهم گذشته است، چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر اخبار تخریب میراث فرهنگی را در همین دو سال اخیر بررسی کنید متوجه میشوید خبرهای مربوط به تخریب بیشتر شده و همین امر نمایانگر وضعیت میراث فرهنگی کشور است.
تخریب بافت تاریخی شیراز و مساله خیابانکشی در بافت تاریخی خمینیشهر در همین دوره مطرح شده است و همچنین شاهد صدور مجوزها برای تخریب بودهایم.
اگر بخواهید مشخصا به چند نمونه از مواردی که موجب شده به عملکرد دوران اخیر وزارت میراث فرهنگی نقد وارد کنید اشاره داشته باشید، این موارد مشخصا چه هستند؟
بهجز موارد شیراز، خمینیشهر و بافتهای تاریخی، به نظرم بزرگترین مورد سیاست انقباضی درخصوص حرایم و محدوده تاریخی شهرها بوده که در وزارت میراث فرهنگی به جدیت پیگیری میشود.
به نظر میرسد تعیین مدیر عامل جدید برای کمیته ثبت و حریم براساس همین سیاست بوده است و بیم کوچک شدن حرایم آثار تاریخی به شدت احساس میشود و در نهایت تفویض اختیار به استانها و کوچک شدن حرایم آثار و بافت تاریخی به نظرم نگرانکننده است.
در حال حاضر در تبریز و در حریم بازار ثبت جهانیشده تبریز، شهرداری با چراغ سبز میراث فرهنگی مجوز ساخت ۶ طبقه صادر میکند.
یعنی اتفاقی که درخصوص برج جهاننما و تهدید خروج نقش جهان در اصفهان افتاد، ممکن است چند سال دیگر درخصوص بازار تبریز و برای دیگر آثار بیفتد. بنابراین در یک کلام به نظرم نگرانکنندهترین مساله همین سیاست انقباضی وزارت میراث فرهنگی است که در این مدت دنبال شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد