15 - 04 - 2020
ضرورت توجه به کسبوکارهای هنری و اقتصاد هنر
سیده فاطمه مقیمی*- سال ۲۰۰۰ توسط رییس دولت اصلاحات، به عنوان سال گفتوگوی تمدنها پیشنهاد شد. این پیشنهاد که در صحن علنی سازمان ملل مطرح شد با استقبال گسترده جهانیان مواجه شد. پیشتر در خصوص رویارویی تمدنها ساموئل هانتینگتون نظریه «برخورد فرهنگها» را مطرح کرده بود و بر این باور بود که فرهنگهای به اصطلاح بزرگتر، عمدهتر یا عمیقتر خردهفرهنگها را خواهند بلعید و در خود حل میکنند و به نابودی خواهند کشاند، این موضوع در کنار رشد تکنولوژی و متعاقب آن تولد رسانههای فردی نوین مانند فیسبوک، توئیتر و امثال آن و شبکههای اجتماعی نگرانی وسیعی در جوامع فرهنگدوست به راه انداخته بود و در زمان مطرح شدن پیشنهاد گفتوگوی تمدنها، جهان به سرعت به سمت آمادگی بیشتر برای بحران خودباختگی فرهنگی حرکت کرد. اینکه چقدر توانستیم از فضای جهانی که خود پیشنهاددهنده آن بودیم بهرهبرداری کنیم و چرایی موفق بودن یا نبودن ما در این فضا، بحث دیگری است که در این مطلب نمیگنجد، اما با گذشت ۱۹ سال از آن روز سوال اساسی این است که کسبوکارهای هنری در کشور ما و اقتصاد هنر در کشورمان چه وضعی دارد؟
یافتن پاسخ خیلی سخت نیست. ما هنوز نتوانستهایم کسبوکارهای هنری را به درستی شناسایی و ظرفیتسنجی کنیم و برای سازماندهی آن نیز اقدام موثری صورت ندادهایم، نه تنها زیرساخت کسبوکار هنری در کشور ایجاد نشده، بلکه سیستم به سمت مقابله با فضای نوین هنر و رسانه نیز رفته است. پا به پای تولد ابزارهای جدید، شاهد اعلام فیلترینگ بیشتر هستیم و کار به جایی رسیده که ممکن است برخی ابزارها قبل از ورود به کشور فیلتر شوند! آیا اگر ما این ابزارها را به درستی شناخته بودیم و برای استفاده از آن برنامهریزی هوشمندانه انجام داده بودیم نمیتوانستیم از فضای جدید برای ترویج فرهنگ خودمان استفاده کنیم؟ تا کی باید فرهنگ خود را منفعل ببینیم و بدانیم و نگران گرایش جامعه به فرهنگهای دیگر باشیم؟ آیا فرهنگ چندهزار ساله ما واقعا غنای کافی برای رقابت با فرهنگهای دیگر در دنیا را ندارد؟ اگر دارد چرا فیلتر میکنیم، چرا رقابت نمیکنیم؟
آیا اثر فیلترینگ بر کسبوکارهایی که در حوزه فضای مجازی شکل گرفته است را به درستی بررسی کردهایم؟
پاسخ دشوار نیست. علت این است که در دنیای امروز، هر چیزی حتی هنر، برای دوام و رقابت نیاز به برنامهریزی و مدیریت دارد. مدیریت و برنامهریزی به معنای تخصیص بودجه و اعطای وام نیست. هنر از جمله مقولههایی است که برای پویایی اقتصادی، بیشتر به حمایت قانونی و مدیریتی از طریق ایجاد زیرساخت مناسب نیاز دارد نه پرداخت وام!
اخیرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بندهایی از شیوهنامه حمایت از راهاندازی کسبوکارهای فرهنگی و هنری را اصلاح و ابلاغ کردند که نویدبخش حرکت به سوی ساماندهی کسبوکارهای فرهنگی و هنری با استفاده از ابزارهای نوین تکنولوژی است. این اقدام جای بسی تقدیر دارد. برخی تصور میکنند «هنر در بهترین شرایط، تنها میتواند گریس چرخدنده صنعت باشد!» این تصور منسوخ شده است. در دنیای امروز نه تنها هنر در خدمت صنعت نیست بلکه خود یک صنعت بسیار گسترده است که بخشهای عظیمی از اقتصاد و صنعت ملل را درگیر خدمت به خود کرده است.
اگر نگاهی به گردش مالی شرکتهای فرهنگی و هنری غربی یا حراجهای هنری بینالمللی یا فشنشوهای بینالمللی بیندازیم به وضوح متوجه میشویم که هنر نه تنها نیاز به حمایت مالی ندارد بلکه میتواند بخشی از رکود اقتصادی را از بین ببرد. بسیاری از کشورها به اقتصاد هنر و کسبوکارهای هنری به عنوان راه گریز از بیکاری و رکود نگاه میکنند.
اتاق بازرگانی در دوره جدید خود، با توجه به این لزوم، دستور کار اقتصاد هنر را به کمیسیون گردشگری افزود. این اقدام نشان میدهد بخش خصوصی دغدغه اقتصاد هنر را دارد. امیدواریم فعالیتهای این نهاد، بتواند هنر در ایران را از وضع فعلی خارج کند. اگر بخواهیم وضع فعلی را درک کنیم کافی است به هنرمندان اطراف خودمان بنگریم؛ هنرمندان در چه وضع اقتصادی هستند؟ هنرمندان در کنج خلوت و عزلت نشستهاند و جایی برای عرضه محصولات هنریشان نمییابند، از شما میپرسم چند هنرمند را میشناسید که تنها از طریق ارائه محصولات هنریشان در جایگاهی که شأن هنر را حفظ کند، کسب درآمد میکنند؟ آیا جایگاه واقعی هنر در کشور ما، بساطهای دستفروشی در کنار خیابان است؟ چند فروشگاه بزرگ عرضه محصولات هنری میشناسید؟ آیا گالریهای هنری در اطراف ما از تعداد انگشتان بیشترند؟ آیا در فضای مجازی و رسانههای جدید رنگ و بویی از هنر اصیل ایرانی دیده میشود؟
من به عنوان عضوی از جامعه، دوست دارم وقتی صحبت از کشورم در مجامع جهانی به میان میآید، بتوانم از کسبوکارهای هنری اصیل امروز کشورم سخن بگویم، نه اینکه فقط دلخوش به چند هنرمند انگشتشمار باشم که یا از دنیا رفتهاند یا عزلتنشینی میکنند.
امیدوارم بتوانیم در آینده نزدیک، در اتاقهای بازرگانی، ساختارهای مناسب برای آموزش توسعه کسبوکارهای فرهنگی و هنری در کشور و ایجاد پل ارتباطی میان هنر اصیل ایرانی و هنر در سطح بینالمللی آن، ایجاد کنیم و در این راستا بیش از همه نیازمند حضور و استقبال هنرمندان از چنین ساختارهایی هستیم.
*عضو هیاترییسه اتاق تهران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد