16 - 12 - 2024
ضعف آموزشی
گروه جامعه- چالشهای وزارت آموزشوپرورش با تغییر دولت هم درست نشده است. سالهاست مدارس از کمبود نیروی انسانی از معلم گرفته تا مستخدم رنج میبرد. در بسیاری از مدارس مدیران و ناظمان وظایف مستخدم و بابای مدارس را انجام میدهند و بسیاری از مدارس هم اصلا فردی را برای این امور در دسترس ندارند. از سوی دیگر کیفیت آموزش نیز به دلایل مختلف کاهش پیدا کرده است. چند روز پیش وزیر آموزشوپرورش نیز گفته که «تشتت، تکثر و تنوع در زیست بوم تعلیم و تربیت سبب انحراف اهداف نظام تعلیم و تربیت و تضعیف آن شده و در بیرون این عرصه، فعالیت صدها موسسه و نهادهای موازی است که آموزشوپرورش را به رسمیت نمیشناسند و برنامه درسی ویژه خود را دارند.» این در حالی است که به عقیده بسیاری از کارشناسان آموزشی در ایران اصلا تنوع آموزشی وجود ندارد بلکه مدارس متنوع و متکثری هستند که از نظر مدیریت با هم متفاوتند. بعضی کاملا غیردولتی هستند، بعضی مدارس خاص دولتی یا خصولتیاند یعنی هم پول میگیرند هم خود را در جاهایی دولتی میدانند. الباقی هم مدارس عادی دولتی هستند که دولت به آنها توجهی ندارد و نه کاری از مردم برای آنها برمیآید. این مدارس بیشترین بیتوجهی را از نظام آموزشی کشور میبینند و قریب به ۸۰ تا ۸۵درصد دانشآموزان ما هم در این مدارس درس میخوانند. حال اگر مدارسی لاکچری در تهران باشد که من در مورد وجود مدارس بینالمللی شنیدهام این نشان میدهد که ما سازوکارهای قانونی موجود را آنطور که باید اعمال نمیکنیم و در واقع نظارت ما ضعیف است.
انتقاد از وجود مدارس لاکچری
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش در همین راستا اظهار کرد: من این را به این شکل قبول ندارم. نظام آموزشی ما کاملا متمرکز است و برای هر موضوع درسی یا حتی محورها کتاب داریم که در سراسر کشور تدریس میشود. همچنین امتحانات هماهنگ در سراسر کشور داریم که در دوره دوم متوسطه حداقل برای پایه دوازدهم دهها سال است که بهصورت نهایی و هماهنگ کشوری از کتاب واحد و متن واحد در حال برگزاری است و حتی همین متون مبنای برگزاری کنکور قرار میگیرند اما اینکه عملکرد آموزشوپرورش در راهبری و نظارت خود چنان است که از موسساتی که از آموزشوپرورش باید مجوز بگیرند و آموزشوپرورش حتی قانونا میتواند در شورایعالی نظارت بر مدارس غیردولتی آنها را منحل اعلام کند، شکوه میکند، جای تامل دارد.
وی افزود: اینکه مدارسی که به انحای مختلف در این کشور به افراد و نهادها وابسته هستند، در برابر چشم ما دخل و تصرفی در برنامه درسی دارند، درسی را اضافه یا حذف کنند، موارد نادری است که در زمان ما هم بود و ما برخورد میکردیم. مثلا مدرسهای به این دلیل که تشخیص میداد درس فیزیک یا حسابان در کنکور دانشآموزان اهمیت دارد، ساعتی از درس دیگری مانند جغرافی یا فارسی را تعطیل میکرد و آن را به معلم دیگری اختصاص میداد. یا مقطع پیشدانشگاهی که در آن زمان بود و حالا برچیده شده است اصلا تعطیل میشد و بچهها فقط به کنکور میپرداختند و طبیعتا با چنین موارد و مدیرانی باید برخورد شود. سحرخیز اظهار کرد: به خاطر همین من اعتقاد دارم ما در ایران اصلا تنوع آموزشی نداریم بلکه مدارس متنوع و متکثری داریم که از نظر مدیریت با هم متفاوت هستند. بعضی کاملا غیردولتی هستند، بعضی مدارس خاص دولتی یا خصولتیاند یعنی هم پول میگیرند هم خود را در جاهایی دولتی میدانند. الباقی هم مدارس عادی دولتی هستند که دولت به آنها توجهی ندارد و نه کاری از مردم برای آنها برمیآید. این مدارس بیشترین بیتوجهی را از نظام آموزشی کشور میبینند و قریب به ۸۰ تا ۸۵درصد دانشآموزان ما هم در این مدارس درس میخوانند. حال اگر مدارسی لاکچری در تهران باشد که من در مورد وجود مدارس بینالمللی شنیدهام این نشان میدهد که ما سازوکارهای قانونی موجود را آنطور که باید اعمال نمیکنیم و در واقع نظارت ما ضعیف است.
او ادامه داد: اگر اینها به موازات آموزشوپرورش پیش نمیروند، حرف آموزشوپرورش را نمیخوانند یا از اهدافی که در سند تحول و سیاستهای کلی اعلام شده تخطی میکنند، وزیر باید با اهرم نظارتی که دارد و از طریق مدیرکل ارزیابی عملکرد و بازرس ویژه و حتی از اهرم قانونی شورایعالی نظارت بر مدارس غیردولتی برای جلوگیری از ادامه این وضعیت استفاده کند. شورایعالی نظارت بر مدارس غیردولتی را مجلس تصویب کرده و ترکیب آن هم مشخص است. اینچنین مواردی باید به این شورا ارجاع داده شوند تا ببینند که تذکر یا جریمه نیاز است یا برخوردهای دیگر. در مواردی حتی انحلال هم پیشبینی شده است.
سحرخیز اضافه کرد: نکته دیگر این است که پشت بعضی از مدارس غیردولتی آنچنان گرم است که اصلا به حرف وزارت گوش نمیدهند. فرد موسس قبلا مسوول بوده و به هرحال شخصیت کاریزماتیکی است و اصلا حرفشنوی ندارد.
او تذکر داد: موضوع این است که ترجیح میدهیم به حیاط خلوت این افراد وارد نشویم و متاسفانه یا شوربختانه این مدارس در ایران از مشابه یکجور مصونیت نیز برخوردار هستند اما اینچنین نیست که سازوکار قانونی چنین اختیاری به آنها داده شده باشد. ما در ایران قانونا مدارس یا موسساتی به موازات مدارس دولتی نداریم که خود در محتوا و برنامه درسی دخل و تصرف کنند و اهداف آموزشی را زیر پا بگذارند.
آنهایی که درآمد بالایی دارند از آموزش باکیفیتتری برخوردارند
سحرخیز درباره امکان تقویت مدارس دولتی گفت: رییسجمهور به درستی نبود عدالت آموزشی را بهعنوان یک تهدید و خطر جدی یادآور میشود اما با گفتاردرمانی یا دست گذاشتن بر نقطه ضعفها و گفتن اینکه این مشکلات وجود دارد مساله حل نمیشود. بله ما میدانیم که در ایران بهویژه در دوره ابتدایی بیش از 30تا 40درصد فقر یادگیری وجود دارد و این را آزمونهای بینالمللی نشان میدهند. از طرف دیگر ما شکاف طبقاتی و آموزش به ازای پول داریم. بهعبارتی میتوان گفت دسترسی به آموزش یا کیفیت آموزش بسته به پایگاه اقتصادی افراد متفاوت است یعنی آنها که درآمد بالایی دارند از آموزش باکیفیتتری برخوردارند و آنهایی که پول ندارند، آموزشی با کیفیت بهمراتب پایینتر یا ضعیفی دریافت میکنند و سوال این است که چطور به اینجا رسیدیم؟
وی تصریح کرد: من میبینم که مدام میگویند دولت بیشتر از این نمیتواند در آموزشوپرورش هزینه کند و ما باید دنبال منابع دیگر بگردیم، چرا نمیتواند هزینه کند؟ البته این را فقط در مورد دولت آقای پزشکیان نمیگویم. در زمان آقای احمدینژاد هم -که بیشترین فروش نفت، درآمد و دلارهای نفتی را داشتیم- سهم آموزشوپرورش ۱۰تا ۱۱درصد بود. در دولت شهید رییسی این سهم زیر ۱۰درصد (8/9درصد) بود و این درست نیست.
بدهکاری آموزشوپرورش اجازه کیفیتبخشی را به او نمیدهد
معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش تصریح کرد: قریب به چهار دهه است که آموزشوپرورش کسری یا ناترازی بین ۲۳تا ۳۰درصد دارد یعنی آموزشوپرورش هر سال ۳۰درصد به معلمان بدهکار است، حال این بدهکاری یا حقوق یا حقالزحمه امتحانات و پاداش پایان خدمت بازنشستهها یا اضافهکار معلمان است. آموزشوپرورش مجبور است شب عید به معلمان بگوید مطالباتشان را بعد از عید یا با چند ماه تاخیر پرداخت میکند. خب چرا بودجه آموزشوپرورش واقعیسازی نمیشود؟ مگر ما در دورهای هستیم که اطلاعات و آمار نداشته باشیم؟
سحرخیز اضافه کرد: هم معلمها مشخص هستند و هم احکام حقوقی که به آنها تعلق میگیرد. با بودجهای که الان آموزشوپرورش دارد، ۳۰درصد هم کسری دارد که باید حقوق معلمها را بپردازد دیگر چیزی باقی نمیماند که خرج کیفیتبخشی کنیم، آیا با این شرایط بودجهای میشود برای دانشآموزان کلاس کنکور و کلاس ورزش گذاشت یا به فعالیتهای پرورشی برای آنها بپردازیم، یا اینکه ضعف آموزشی دانشآموزان دیرآموز را جبران کنیم، یا کلاسهای ۴۰ نفره را خلوتتر کنیم و به سراغ آموزشها و روشهای نوین برویم؟!
وی تاکید کرد: چندین سال است که آموزش ضمنخدمت معلمها به معنای واقعی وجود ندارد. در دنیا اینگونه است که وقتی فرد از دانشگاه فارغالتحصیل میشود نباید برای همیشه احساس بینیازی کند. هم معلمی که ۳۰سال مشغول خدمت بوده به آموزش ضمنخدمت نیاز دارد و هم معلمی که شش ماه است از استخدام او میگذرد. باید توانمندیها، اطلاعات تخصصی و مهارتهای تدریس معلمان بهروز شود. ما کدام آموزش ضمنخدمت را برای معلمها گذاشتهایم؟ طبیعی است که وقتی معلم خود متخصص نیست و مشکل دارد، خروجی کلاسش مدنظر و باب میل ما نخواهد بود و این مشکلات را در مدارس عادی دولتی شاهد هستیم و میبینیم معلم انگیزه ندارد.
معاون آموزش متوسطه در دولت دهم گفت: چرا باید آموزشوپرورش در میان ۱۹دستگاه رتبه آخر را داشته باشد؟ چرا باید میانگین پرداختی در یک دستگاه 15میلیون و در دستگاه دیگر 40میلیون باشد؟ علت چیست؟ این پرداختهای گوناگون، مناسبتی یا به اسم کارانه، یارانه و امثالهم در سیستم دولتی و سیستم بوروکراسی اداری که باید تحت نظارت دولت باشد، چه معنایی دارد؟
وی تذکر داد: ما خرج آموزشوپرورش نکردیم که این وضع کسری و سهم از تولید ناخالص ملی را دارد، از طرفی میبینیم مجلسی که هیچ قدمی برنداشته است طرحی میآورد که ما باید کاری کنیم از سنگاپور و ژاپن و امثالهم در آزمونهای تیمز و پرلز عقب نمانیم. همین سنگاپور را ببینید که چقدر از بودجهاش را به آموزشوپرورش اختصاص داده است و چقدر به معلمها حقوق میدهد. در ژاپن کلاسهای 40نفره هم داریم اما ژاپن جزو پنج،شش کشور اول دنیاست که بیشترین حقوق را به معلم پرداخت میکند و بیشترین تکنولوژی آموزشی را دارد. من در مطالعهای دریافتم که تفاوت معنادار روستاهای ژاپن در آموزش و یادگیری با مناطق کلانشهر و مرکز ژاپن به 10درصد هم نمیرسد.
وی افزود: آیا در ایران مدرسهای که در منطقه یک تهران وجود دارد از لحاظ کیفیت یادگیری با فلان مدرسه دورافتاده در استان کرمان واقعا ۹یا ۱۰درصد تفاوت دارد یا تفاوت فاجعهبار است؟ ما آموزشوپرورش را طبقاتی کردهایم. خاستگاه اقتصادی و درآمدی والدین هر دانشآموزی بهتر و بالاتر بود، بهترین و باکیفیتترین آموزش را در اختیار دارد و برای کسانی که زیر خط فقر هستند آموزش تنها جنبه رفع تکلیف دارد.
سند تحول زمانی اجرا میشود که معلم متحول شود
سحرخیز در واکنش به اینکه منابع لازم برای سند تحول آموزشوپرورش اندیشیده نشده است، گفت: سند تحول زمانی اجرا میشود که معلم متحول شود. معلم چه وقت متحول میشود؟ وقتی که اولا مشکل معیشت نداشته باشد و بعد باانگیزه باشد. ما باید گذشته از بحث معیشت، رقابتی درست بین معلمان ایجاد میکردیم. یک بخش از این موضوع، راهاندازی نهضت توانمندسازی معلمان بود که این اتفاق نیفتاد.
این کارشناس آموزشی همچنین گفت: نمیتوان به معلمی که در جدول سازمان امور استخدامی کشور رتبه نوزدهم است و تقریبا 15میلیون حقوق میگیرد و با رأس جدول که حقوق 40میلیونی دریافت میکند و اختلاف دو تا سه برابری دارد بگویید ما میخواهیم شما را رتبهبندی کنیم تا در شما انگیزه و تحول ایجاد کنیم، روشهای نو را به کار ببندیم و نگاهی نو به تعلیم و تربیت داشته باشیم. در واقع این توقع و این انتظار بیجاست و معلم خواهد گفت اول تبعیضی که وجود دارد باید برطرف شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد