13 - 04 - 2020
طرح لندن و مسکو به قرار دادن اداره امور ایران در دست یک هیات امنا
۲۴ مهرماه سال ۱۳۲۲(۱۶ اکتبر ۱۹۴۳- دوران جنگ جهانی دوم) وزرای خارجه آمریکا و انگلستان که با شوروی، ایران را در اشغال نظامی داشتند به تهران آمده بودند تا مقدمات نشست سران این سه کشور را که در جنگ بر ضد آلمان و ژاپن با هم متحد بودند در پایتخت ایران فراهم سازند و سپس برای تنظیم برنامه مذاکرات به مسکو بروند. تعیین تکلیف ایران پس از جنگ هم از جمله برنامههای این نشست بود.
به نوشته دین آچسن وزیر خارجه پیشین آمریکا که در کتاب خاطرات او (نوشتاری و اودیویی) منعکس است، لندن و مسکو در سپتامبر سال ۱۹۴۱ (شهریور ۱۳۲۰)، پس از اشغال نظامی ایران و برکناری رضاشاه و تبعید او و با وجود انجام مراسم سوگند در مجلس و شاه شدن محمدرضاشاه، قرار گذاشته بودند که پس از جنگ، امور دولتی ایران با حفظ تمامیت ارضی تا تدوین و تصویب یک قانون اساسی تازه، زیر نظر یک هیات امنا اداره شود و شاه همچنان اسما (در ظاهر) رییس کشور باشد.
[در زمان اشغال نظامی ایران، هنوز آمریکا وارد جنگ جهانی دوم نشده بود و در تعرض نظامی به ایران نقشی نداشت و ماهها پس از ورود به جنگ، به عملیات لندن و مسکو در ایران پیوست. در اجلاس سران دولتهای سهگانه در تهران که از ششم آذر (۲۸ نوامبر ۱۹۴۳) آغاز به کار کرد این تصمیم لغو شد و سران سه دولت در پایان اجلاس خود ضمن اعلامیهای علاوه بر تمامیت ارضی، استقلال و حاکمیت ملی ایران را هم تضمین کردند.
هنوز از چگونگی این تحول اطلاع جامعی در دست نیست ولی روشن است که ترس روزولت و چرچیل از این بود که استالین ایران را از چنگ هیات امنا خارج سازد و…
اسنادی که تاکنون در این زمینه منتشر شده است، حکایت از آن دارد که در نشست تهران، چون سران سه گانه که هرکدام بر پایه منافع ملی خود نظر جداگانه و متفاوتی درباره آینده ایران مطرح کرده بود بنابراین حصول توافق آسان به نظر نمیرسید و ادامه بحث هم در آن زمان به مصلحت نبود زیرا جنگ هنوز با شدت ادامه داشت و نتیجه قابل پیشبینی نبود؛ راه دیگری نبود. جز اینکه وضعیت سیاسی ایران به همان صورتی که بود (بدون تغییر) باقی بماند.
مورخان متاخر نوشتهاند که بیم از توسعهطلبی استالین سبب شد سران آمریکا و انگلستان بر تثبیت وضعیت سیاسی ایران تاکید کنند و قانون اساسی به همان صورت باقی بماند.
در جریان نشست تهران، شاه وقت تنها سه دقیقه با سران سه کشور ملاقات کرده بود آن هم برای گفتن «خیر مقدم» . وی از این دیدار کوتاه استفاده و درخواست کرده بود که چون پدرش پیر و بیمار است موافقت شود که از جزیره بدآب و هوای موریس به تبعیدگاه دیگری فرستاده شود که چرچیل پذیرفت و رضاشاه از جزیره موریس به آفریقای جنوبی منتقل شد که در همانجا در ژوهانسبورگ درگذشت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد