4 - 07 - 2022
طول یا عرض تاریخ…؟
مسعود سلیمی- از زمانی که آدم و حوا دست در دست هم گذاشتند و در چشمهای هم نگاه کردند و خلقت موجودی به نام انسان بنیاد نهاده شد و پس از آنکه هابیل و قابیل به جان هم افتادند و اولین مقتول و قاتل بشریت به ثبت رسید، تا امروز که کم و بیش، هشت میلیارد موجود دو پا در سراسر دنیا زندگی میکنند تا میراثدار آدم و حوا باشند و تعدادی زن و مرد و کودک و پیر و جوان، هر لحظه به هر دلیل، از بیماری و جنگ و گرسنگی کشته میشوند تا سنت دیرینه هابیل- قابیل پا برجا بماند، همواره آدمهایی بودهاند که به دنیا آمدهاند که عادی نباشند، روزمرگی را برنتابند، آدمهایی که انگار به دنیا آمدهاند تا کاری را انجام بدهند که خیلیها، اصلا اکثریت زندهها، دنبال آن نبوده، به قول معروف به ذهنشان هم خطور نکرده باشد؛ به طور مثال هنگامی که الکساندر فلمینگ، پزشک و پژوهشگر، در سال ۱۹۲۸ چند تا کپک را روی یکی از ظرفهای آزمایشگاه دید، میتوانست مثل بقیه، با وسیلهای آنها را بردارد و در ظرف آشغال بیندازد، اما چون او برای متفاوت بودن به دنیا آمده بود، مثل بقیه رفتار نکرد و حاصل آن شد آنتیبیوتیکی به نام پنیسیلین که در طول سالها، خودش و مشتقات برآمده از آن، جان میلیونها انسان را نجات داده که اگر قرار بر خاطرهبازی باشد، نویسنده این سطور هم در کودکی، در سالهایی که تازه پنیسیلین به ایران آمده بود، به یکی از بیماریهای رایج آن دوران، یعنی حصبه مبتلا شده بودم که به کمک و نجات من شتافت و زندگی را تا این لحظه برایم کشدار کرد.
***
واقعیت این است که از زمان آدم و حوا و هابیل و قابیل، بودهاند آدمهایی که به دنیا آمدهاند تا مثل بقیه نباشند، مثلا پیشکسوت تمام دیکتاتورها و زورگویان نزد دوپاداران، یعنی نمرود حکمران بابل که اگرچه زندگیاش در افسانه و واقعیت پیچیده شده است، اما در تمام به قول معروف قرون و اعصار پس از خود، شاگردان زیادی از نوع و جنس خودش، برای اینکه مثل بقیه نباشند، به یادگار گذاشته است؛ از یک نمونه نسبتا کوچک و کمتر دارای نام ونشان، میتوان از موگابه نام برد که به عنوان یکی از قهرمانان ضداستعماری در قاره آفریقا قد علم کرد و برای اینکه مثل بقیه نباشد، دیدیم چه بلایی سر زیمبابوه آورد و آخر سر هم با ضرب و زور از جایش او را تکان دادند تا مشخص نشود، برای این به دنیا آمده تا مثل بقیه نباشد. البته پیشکسوت او، به روایتی، به خاطر یک پشه ناقابل که در بینیاش رفت، از دنیا رفت که درس عبرت نشد!
***
مثل بقیه نبودن، فقط مخصوص آدمهای اسم و رسمدار تاریخ نیست، بلکه هستند بسیارانی بینام و نشان که به دنیا آمدهاند تا مثل همه نباشند، نمونه درخشان را میتوان در جریان کرونا به روشنی جستوجو و پیدا کرد؛ کادر پزشکی در همه دنیا، از جمله کشورمان نشان دادند خیلیهایشان جان خود را از دست دادند تا معلوم شود مثل بقیه نیستند.
***
حالا چرا یکباره یاد این موضوع افتادم، واقعیت این است که من به بعضی آدمهایی که مثل بقیه نیستند، مثل ناپلئون علاقه دارم، هرچند در زمره دیکتاتورهای عالم نامش به ثبت رسیده باشد، اما وقتی کسی در ۳۰سالگی، کلی از کره خاکی را زیر نگین خود داشته باشد، میتواند خاص باشد که در ذهن آدم بماند.
***
با همه این تفاصیل، نگاه من به خاطر پنجاه سالگی زیدان و گفتوگوی مفصلی که روزنامه اکیپ با او انجام داده بود، میچرخید که مساله خاص بودن بعضی آدمها و اینکه سرانجام در کجای چوبخط تاریخ، در طول یا عرض قرار میگیرند، برایم مطرح شد.
خیلی مختصر و مفید؛ از منظر فوتبالی میشود بازیکنان بزرگی چون پله، مارادونا یا مثلا آلفردو دی استافانو یا پلاتینی یا علی دایی خودمان را نام برد که بیجانشین به نظر میرسند، اما زیدان از نظر من یک مشخصه فوقالعاده دارد؛ به قول معروف کاریزمایی دارد که یگانه است؛ در جام جهانی ۱۹۸۸ زیدان در فینال، یکتنه فرانسه را به قهرمانی رساند، اما در فینال جام جهانی ۲۰۰۶ یکتنه با ضربه سری که به بازیکن ایتالیا زد و اخراج شد، یکتنه شانس قهرمانی را از فرانسه گرفت، اما تا امروز کمتر فرانسوی، کمتر دوستدار فوتبال فرانسه، به خاطر چنین کاری زیدان را محور انتقاد قرار داده است. یادم میآید، پس از بازگشت فرانسه، با عنوان نایب قهرمانی جام جهانی ۲۰۰۶، طبق روال استقبال از قهرمانان ملی این کشور، ژاک شیراک، همراه با مقامات عالیرتبه فرانسوی در تراس شهرداری پاریس و مردم فرانسه با تیم ملی این کشور و از جمله با زیدان مثل یک قهرمان رفتار کردند.
باز یادم میآید، در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۲ فرانسه که در دور دوم شیراک و ژان ماری لوپن، لیدر وقت راست افراطی، در رقابت بودند، نظرسنجیها از نزدیکی خطرناک طرفین حکایت میکرد. طبق روال آدمهای اسم و رسمدار، بیشترشان در حمایت از شیراک وارد میدان شده بودند تا موازنه را به ضرر افراطیها برهم بزنند، اما کاری که حرفهای چند دقیقهای زیدان در حمایت از شیراک بر زبان آورد، بیش از بقیه در فرانسویها موثر افتاد.
***
آری، آدمها به دنیا میآیند که مثل بقیه نباشند، به دنیا میآیند تا بینام و نشان یا معروف و فوق ستاره، بیقدرت و با قدرت، از هر قبیله و صنفی، هر کدام به سهم و نوبت خود سرانجام روی خط تاریخ قرار بگیرند. در این رهگذر بسیارانی در طول تاریخ و تعدادی که هرچند خیلی کمتر از بسیاران هستند، اما در عرض تاریخ برای خود مکانی دست و پا میکنند، نه اصلا، تاریخ آنها را در عرض خود قرار میدهد تا آیندگان درباره آنها، به نیکی یاد آورند و این حداقل کاری است از جنس حقشناسی و تو خود حدیث مفصل بخوان…!
* روزنامهنگار پیشکسوت
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد