18 - 02 - 2018
عکس یادگاری در پلاسکو
در سالهای پیش از انقلاب از هر نقطه تهران، که سر میچرخاندی آنرا میدیدی. بلندترین سازه فولادی در مرکز پایتخت خودنمایی میکرد. یادم میآید اغلب به ساختمان پلاسکو میرفتم. برای سه چیز. اول؛ در انتهای طبقه همکف گالری نقاشی بزرگی وجود داشت که نقاشان در آنجا با آبرنگ پرتره صورت مشتریان را از روی عکسشان نقاشی کرده و به دیوارها نصب میکردند اما جالبتر از آن برای من که عاشق سینما بودم، نقاشی پلاکاردهای فیلمهای سینمایی بود که میبایست سردر سینماها نصب شود. حیرت من از تبحر نقاشان در کشیدن صورت هنرپیشهها در زمان بسیار کوتاه با آبرنگ بود. دوم؛ کیوسک کوچک یک نفرهای در طبقه همکف بود که با سکه ده ریالی به کار میافتاد. اتاقکی که درونش مینشستی و در عرض کمتر از یک دقیقه چهار عدد عکس سیاه و سفید فوری، در حالتهای مختلف از مشتری میگرفت و سپس آن را تحویل میداد؛ کاری که در آن زمان برایم بسیار عجیب و هیجانانگیز بود.
سوم؛ در آن زمان وارد پاساژ که میشدید، هوای بسیار مطبوع و خنکی در تابستانها از زیرزمین به سمت بالا جریان داشت که ناشی از وجود حوضهای بزرگی بود با فوارههایی که ارتفاعشان تا طبقه همکف میرسید. در کنار آبنماها رستوران سنتی وجود داشت که دیزی بسیار خوشمزهای طبخ میکرد که مشتریان فراوانی داشت و از همه مهمتر چای قندپهلو با استکان کمرباریک و بسیار خوشرنگ و شفافی بود که در قهوهخانه به مشتریان میدادند که حکایت از آب خوب تهران در آن زمان داشت. عکس فوری بنده را میبینید که حدود پنجاه سال پیش در ساختمان پلاسکو در همان کیوسک گرفته شده و کیفیتش خراب نشده است.
یاد پلاسکو به خیر
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد