29 - 10 - 2023
فاجعهبار به اندازه خشک شدن دریاچه ارومیه
گروه انرژی- «اوضاع گاز هم به همان نسبت خشک شدن دریاچه ارومیه فاجعهبار است.» این را هاشم اورعی کارشناس حوزه انرژی گفته است؛ در آستانه زمستان ۱۴۰۲ و در سومین سال ناترازی یکبار دیگر کمبود گاز بهخصوص برای صنایع مسالهساز شده است.
طبق اعلام کارشناسان، امسال با توجه به پیشبینیها بهواسطه پدیده «النینو» ممکن است شرایط سختتری را نسبت به زمستان گذشته تجربه کنیم، اما با این حال صنعت گاز در همه بخشها بهویژه بخش عملیاتی بهطور شبانهروز در حالت آمادهباش قرار دارد.
سیدهاشم اورعی کارشناس انرژی درباره طرحهای توسعه میادین گازی به ایلنا گفته است: اوضاع توسعه میادین گازی و توسل به واردات به اندازه خشک شدن دریاچه ارومیه فاجعهبار است. کمکم به شرایطی میرسیم که امکان تامین مصرف داخل را نخواهیم داشت و این همان اوضاعی است که ما را به این نتیجه میرساند که حرفی از هاب شدن در حوزه انرژی به میان نیاوریم. این در شرایطی است که کویت، عربستان، قطر و عراق با برنامه و هدفمند سرمایهگذاری میکنند تا میادین نفتی و گازی بهخصوص میادین مشترک خود را هرچه سریعتر توسعه دهند.
او با ارزیابی روند قراردادهای متعدد توسعه گازی قطر با شرکتهای بزرگ بینالمللی و حرکت کند ایران در این حوزه اظهار کرد: کشورهای عربستان، کویت، قطر و امارات و در کل کشورهایی که از منابع فسیلی قابل توجهی برخوردارند یک مسیر مشخص را طی میکنند، این کشورها به درستی تشخیص دادهاند که اواخر دهه جاری میلادی یا اوایل دهه آتی از پیک سوخت فسیلی عبور خواهیم کرد و تقاضا برای آن روند کاهشی خواهد داشت، در نتیجه فرصت اکنون یعنی حداکثر یک دهه آینده یک فرصت طلایی است که این کشورها میتوانند و باید حداکثر استفاده را از فروش سوختهای فسیلی در جهان ببرند و پول آن را دریافت و سرمایهگذاری کنند که در آینده از منافع این سرمایهگذاری بتوانند به توسعه کشورشان ادامه دهند، به عبارت دیگر امکان استفاده از این فرصت دائمی نیست. مثلا اکنون هر روز قطر قراردادهای بلندمدت با کشورهای بزرگ منعقد میکند و این رویه یک نکته را به ما یادآور میشود که اصولا موضوع انرژی یک مساله بلندمدت بوده و این همان چیزی است که در ایران به آن توجه نداریم.
کارشناس حوزه انرژی گفت: اگر یک شبه تمام اتفاقات خوب در کشور ما رخ دهد یعنی تحریمها لغو شود، به جهان وصل شویم و اگر همه چیز درست باشد، باز هم حدود یک دهه طول میکشد که بتوانیم نقشی در صحنه انرژی جهان ایفا کنیم. با کمال تاسف تقریبا امکان حضور و نقشآفرینی قابل توجه در صحنه انرژی جهان را از دست دادهایم. اکنون کشورهای منطقه مثلا قطر در پارس جنوبی (گنبدشمالی) عربستان و کویت در میدان آرش، عراق در غرب کارون با انعقاد قراردادهای بلندمدت از منابع مشترک با ایران استفاده و آینده خود را تضمین میکنند، اما حتی از جانب روسیه هم مشکل داریم، این کشور به دلیل جنگ اوکراین و به دلیل اینکه بابت تحریم از بازار بینالمللی بیرون رانده شده عملا با ایران رقابت نابرابر میکند و با تخفیفهایی که اعمال میکند، باعث میشود اندک بازارهایی که برایمان مانده نیز عقب کشیده شوند. در این بین چین هم از این ماجرا حداکثر استفاده را کرده و نفت ایران و روسیه را با تخفیف زیاد خریداری میکند. در هر حال برای نقشآفرینی در بازار بینالمللی نفت و گاز حداقل به دو مولفه نیاز داریم؛ ابتدا سرمایهگذاری است که باید از خارج جذب کنیم و این در حالی است که اکنون در شرایطی نیستیم که کشوری حاضر باشد در ایران سرمایهگذاری کند، زیرا ریسک ورود سرمایه بالاست. از دیگر سو شاهدیم که دولت اعلام کرده ۸۰ میلیارد دلار سرمایه تنها در بخش گاز نیاز دارد، اما واقع امر اینکه بدون این سرمایهگذاریها هم بخش قابل توجهی کسری داریم و دولت اکنون به هیچ عنوان به لحاظ مالی امکان سرمایهگذاری قابل توجه در بخش انرژی کشور را ندارد.
اورعی میگوید: البته بخش خصوصی میتواند این سرمایهها را متقبل شود، اما دولت کاری میکند که بخش خصوصی رغبتی به سرمایهگذاری در این حوزه نداشته باشد مثلا در حوزه برق سرمایهگذاری بخش خصوصی صفر شده چون دولت تاکید بر صحنهگردانی و تداوم دلالی انرژی دارد، بنابراین در شرایطی که سرمایهگذار هم به دولت اعتماد نمیکند امکان جذب سرمایه خارجی میسر نیست. در سالهای اخیر در بخش برق سالی ۵ درصد رشد تقاضا داشتیم و فقط توانستیم ۵/۲ درصد رشد تولید داشته باشیم، یعنی ناترازی فزاینده هر سال از سال قبل بدتر میشود. در بخش گاز هم حداقل سرمایهگذاری را نمیتوانیم داشته باشیم که حتی تولید را ثابت نگه داریم در شرایطی که تقاضا در بخش گاز بهطور متوسط سالانه ۱۲ درصد رشد دارد، ضمن اینکه در حوزه بنزین و گازوئیل هم اوضاع به همین شکل است.
به گفته وی، اقتصاد انرژی در کشور ما به گونهای است که دولت دلالی میکند، بدین شکل که اگر مثلا یک کالای انرژی را ۱۰۰ تومان میخرد حداکثر ۱۰ تومان میفروشد، نتیجه اینکه این دلال ورشکست میشود، بهطوری که بدهی وزارتخانهای مثل نیرو به مرز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است به عبارت دیگر سیاستهای بلندمدت در بخش انرژی به جایی رسیده که نمیتوان باور کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد