4 - 12 - 2017
فقر فرهنگی و حمله به حریم شخصی
رضا فراهانی- ابتدا باید از تصمیم رسانه ملی برای پخش مراسم قرعهکشی جامجهانی ابراز خرسندی کرد و خوشحال بود که این بار میل و خواست این رسانه بر آن کفه ترازو سنگینی کرد که چنین برنامهای پخش شود هر چند با توجه به خواستهای مکرر، لباس مجری برنامه نیز منشوری بود و از آنچه برای پخش مناسب باشد، فاصلهای جدی داشت.
اما باید پذیرفت که به راستی مشکل اساسی ما آستین کوتاه مجری مراسم قرعهکشی یا رقص و آواز در این مراسم نیست. گویا هر چند هزار سال فرهنگی که در پیشینه ماست دیگر اهمیتی ندارد و با حمله به صفحه اینستاگرام کافو بعد از بیرون کشیدن نام ایران از جام بلورین قرعهکشی، ایران و فرهنگ ایران را به روال تجربیات قبلی خود کاملا زیر سوال بردیم.
با توجه به شرایط فعلی باید پذیرفت که ما در فقر فرهنگی دست و پا میزنیم و قادر به خروج از این باتلاق نیستیم. مهمترین دلیل این دست و پا زدن هم شاید این باشد که سیستم مدیریت فرهنگی اولویتها را به درستی نمیشناسد و روی آنچه باید سرمایهگذاری آموزشی انجام دهد، استوار رفتار نمیکند.
آموزشهای استفاده از فضای مجازی و احترام به فضای خصوصی هر فرد در این فضا دقیقا همان اصل اساسی است که به فراموشی سپرده شده است یا به هر دلیلی علاقهای به سرمایهگذاری اجتماعی روی آن وجود ندارد. تنها راهحل سادهای که به ذهن مدیران میرسد فیلتر و سدسازی بر سر راه شبکههای اجتماعی و ایجاد ممنوعیتهای گسترده برای استفاده از آنهاست.
این روند اما در شرایطی پیش میرود که کاربران با استفاده از انواع فیلترشکن از این شبکهها استفاده میکنند و این استفاده خالی از هر گونه آموزش و فرهنگسازی است. این روند تا ناهنجاریهای غیرقابل کنترل و بیمرز پیش میرود. فضایی که امکان داشت با فرهنگسازی و آموزشهای لازم تبدیل به فضایی مناسب برای تبادل نظر شود با هزینههای گزاف برای فیلتر و سدسازی بر مسیر آنها تبدیل به محلی شده است که آبروی ایرانیان چون آب بر زمین ریخته از دست برود.
متاسفانه مشکل فرهنگ کشور تا جایی پیش رفته است که فیگو در تلویزیون ایران اظهار میکند امیدوار است سالم از ایران بازگردد و مجری قرعهکشی پس از پایان برنامه در صحه توئیتر خود از مردم ایران میپرسد آیا خوشحال هستید؟ تنزل فرهنگ و خواستههای جوانان ایرانی تا جایی پیش میرود که در دنیای جهانی فوتبال اینچنین به سخره گرفته میشوند.
دلیل این موضوع اما در رفتارها و برنامهریزیهای نهادهای مختلف دستاندرکار از جمله رسانه ملی، وزارت ورزش و جوانان، وزارت ارشاد و قوه قضاییه کاملا مشهود است. به راستی چرا تا امروز هیچ کارگروه متحدی از نهادهای مورد اشاره جهت برنامهریزی مدون گرد هم نیامدند تا نتیجهای درخور فرهنگ کشور از آن برآید؟
وزارت ورزش و جوانان به عنوان وزارتخانهای که به طور مستقیم مسایل جوانان را باید مورد بررسی و تحلیل قرار دهد تا امروز در این باره شانه خالی کرده و هیچ برنامه مدونی ارائه نداده است؛ آسیبهایی چون حمله به صفحه اینستاگرام و دیگر صفحات فضای مجازی به طور معمول از سوی جوانان انجام میشود و این وزارتخانه به عنوان متولی اصلی امور جوانان موظف است به امور جوانان و آسیبهای مرتبط به آنها رسیدگی کند.
صداوسیما نیز برخلاف برنامههای تکراری و غیرهدفمند خود باید در راستای فرهنگسازی گام بردارد. هرچند در شرایطی از فرهنگسازی و احترام به حریم خصوصی سخن میگوییم که کمیته اخلاق با بیاخلاقی کامل صفحات مجازی ورزشکاران را رصد میکند و در نهایت با پخش آن موجب بیآبرویی ورزشکاران میشود. این در حالی است که آموزشهای دینی و اخلاقی ما خلاف این موضوع را نشان میدهد. به هر روی باید در انتظار تصمیمات منطقی در راستای فرهنگسازی سالم باشیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد