18 - 06 - 2018
قتلعام آغامحمد خان در کرمان
از آنجا که محاصره شهر کرمان توسط نیروهای آغامحمدخان قاجار بیش از یک ماه بهطور انجامید، میان مورخان بر سر روزی که خان قاجار پس از سقوط شهر دستور درآوردن ۲۰ هزار جفت چشم از مردان و قتل چهار هزار نفر دیگر و فروش اسیران به بردگی و تخریب کرمان را صادر کرد با جزیی تفاوت اختلاف نظر است. [در آن زمان هنوز تاجگذاری نکرده بود که او را «شاه» خطاب کنند]. از روایتهایی که به دست داده شده است چنین بر میآید که این جنایت، چند روز پیش از آغاز تابستان و به قول غالب ۱۷ ژوئن در سال ۱۷۹۴ میلادی روی داده است. چنین فاجعه بشری که نهایت وحشیگری بود در ایامی روی داد که انقلاب فرانسه به سراسر اروپا گسترش مییافت و به همراه آن منشور حقوق بشر. ناپلئون به عنوان ژنرال انقلاب گام به میدان گذارده بود. همه جا صحبت از عقاید منتسکیو و جان لاک بود. در آمریکا، سه سال از تصویب اصلاحیههای ده گانه قانون اساسی این فدراسیون که به «بیل آو رایتز» معروفند و حقوق انسان ازجمله حق حمل اسلحه را تضمین کردهاند میگذشت. در آلمان؛ فردریک شیلر آموزش زیبایی هنرهای انسانی و زیباییشناسی را توصیه میکرد. در اروپا بردگی لغو و مقررات تثبیت قیمتها به اجرا در میآمد و . . . .
نظر به این که حکومت ایران از آن پس تا سال ۱۹۲۵ در دست قاجارها بود و در دوران پهلوی هم عمدتا رجال عهد قاجار بر سر کار بودند به مصیبتی که بر کرمانیان وارد آمد، آن طور که باید، توجه و اشاره نشد. اگر چنین فاجعهای در کشوری دیگر صورت گرفته بود آن را در تقویمهای عمومی ذکر میکردند، هر سال یادآور میشدند و دست کم در شهر و ایالت مربوط روز بزرگداشت مقتولان تعیین و تعطیل عمومی اعلام میشد و…
کرمان، شهر باستانی ایران که اردشیر بابکان به آن عشق میورزید به لطفعلی خان زند آخرین امیر این خانواده ایرانی که گرفتار خیانت مقامات دولتی و نیز حملات خان قاجار شده بود پناه داده بود. شهر در ماه دسامبر مورد حمله قرارگرفت و پس از هفتهها زد و خورد به محاصره سپاه قاجار درآمد و در این شرایط نیز تا نیمه ژوئن مقاومت میکرد. بیشتر مورخان تایید نکردهاند که سقوط کرمان در نتیجه خیانت دروازهبان آن بود. کرمان در طول محاصره دچار کمبود شدید خواربار شده بود و بسیاری از مردمی را که وجود آنان در شهر ضرورت نداشت بیرون فرستاده بودند. علت طولانی شدن محاصره، عمدتا این بود که قاجارها توپخانه نداشتند و نیز علاقه کرمانیها به شخص لطفعلی خان بود که مردی به غایت شجاع بود و رفتاری نیکو داشت. به علاوه کمکهای کریمخان، سر سلسله زندیه به کرمان بود. پس از فرار شجاعانه لطفعلی خان که خود را روز بعد (یکروزه) به «بم» رساند شهر کرمان تصرف شد و خان قاجار [فردی که میخواست شاه ایران!] دستور بیرون آوردن چشمان ۲۰ هزار مردکرمانی [ایرانی] و قتل چهار هزار تن دیگر و تخریب شهر را صادر کرد و پس از کور کردن خان زند که در ارگ بم به او خیانت و دستـگیر شده بود رهسپار شیراز شـد که «ابراهیم خان»، کلانتر شیراز از در دوستی با او درآمـده و شهر را تسلیم کرده بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد