22 - 11 - 2023
قدرتنمایی جنوب جهانی
کارشناسان مسائل جنوب جهانی به تازگی آینده بریکس و نتایج پانزدهمین اجلاس سران بریکس در اوت گذشته را مورد بررسی قرار دادهاند.
هر ماه، پروژه جنوب جهانی در نظم جهانی جلسهای با حضور کارشناسان از سراسر جنوب جهانی تشکیل میدهد تا در مورد روابط بینالملل از دیدگاه آنها بحث کرده، تفکر متعارف را مختل و دیدگاههای غیرغربی را به محافل سیاسی برجسته در واشنگتن تزریق کند. در همین راستا، این مقاله بخشی از مجموعه «کارشناسان جنوب جهانی جدولها را برمیگردانند» است که دیدگاههای شرکتکنندگان منتخب در این بحثها را برجسته میکند.
در ۲۹ سپتامبر، شبکه جنوب جهانی در نظم جهانی، پس از پانزدهمین اجلاس اخیر بریکس در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی، چشماندازها و مشکلات پیش روی بریکس را مورد بحث قرار داد. بریکس در چارچوب بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ به عنوان یک گروه اصلاحطلب که هدف آن به چالش کشیدن سلطه غرب بر موسسات مالی چندجانبه برتون وودز بود، ایجاد شد. از سال ۲۰۱۴، بریکس با هدف به چالش کشیدن نظم جهانی کنونی که تحت سلطه قدرتهای غربی است و محدودیتهای خود را برای جهان اکثریت نشان داده است، برای تقویت یک نظام بینالمللی مشروعتر، خصلت ژئوپلیتیکی به خود گرفت.
شبکه جنوب جهانی در نظم جهانی، بریکس را به عنوان یک گروه چندجانبه جایگزین که باید بهطور فراگیر نشاندهنده منافع جنوب جهانی باشد، منعکس کرد. اعضای بریکس علیرغم منافع متفاوت و گاهی اوقات رقابتی- دیدگاه مشترکی در مورد نقش بیشتر جنوب جهانی در جهان دارند. با وجود این، این گروه همچنان یک ائتلاف بیندولتی است که بر اساس استراتژی ملی هر یک از دولتهای عضو هدایت میشود و بریکس را به منبع فرصتها و چالشها تبدیل میکند، زیرا این گروه به دنبال منافع همگرا و واگرای اعضای خود است.
با این حال و باوجود حضور قدرتهای بزرگی مانند چین و روسیه، که به دنبال اهرم مشارکت خود با کشورهای جهانی جنوب برای پیشبرد برنامههای خود هستند، اعضای بریکس عاملیت و توانایی خود را برای پیشبرد منافع خود از طریق مذاکره حفظ کردهاند. در حال حاضر، بریکس در کنار سایر گروههای کوچک، به ویژه گروه ۲۰، فعالیت میکند، زیرا ریاست آن از هند در سال ۲۰۲۳، به برزیل در سال ۲۰۲۴ و در سال ۲۰۲۵ به آفریقایجنوبی منتقل میشود.
این موضوع به ویژه این سوال را ایجاد میکند که آیا اعضای بریکس میتوانند برای پیشبرد اصلاحات در موسسات مالی بینالمللی بزرگ از جمله بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به جی ۲۰ تکیه کنند یا خیر. بریکس همچنین فرصتهای بیشتری را برای اعضای خود فراهم میکند تا مشارکتهای خود را متنوع کنند، به ویژه از نظر امکان انتقال فناوری، پیشرفت تحقیقات فضایی و تقویت بانک توسعه جدید.
بانک توسعه جدید تنها موسسه ایجادشده توسط بریکس است که در حال حاضر سرمایه نسبتا کمی برای تامین مالی پروژهها در مقایسه با موسسات سنتی مانند بانک جهانی دارد. در حال حاضر، انبیدی برای رقابت تلاش میکند. بریکس با چالشهای عملی دیگری مواجه است. این گروه استراتژی توسعه خود را روشن نکرده، در حالی که باید معیارهای اضافه کردن اعضای جدید بالقوه را بررسی میکرد. بر همین اساس، درها را برای گسترش در هر چرخه ریاست جدید باز گذاشته است.
این موضوع به نوبه خود، حفظ تصمیمگیری مبتنی بر اجماع را با چالش مواجه کرده و این سوال را در مورد نیاز به نهادهای جدید بریکس، مانند دبیرخانه، مطرح میکند. علاوه بر این، بریکس هنوز اهداف خود را در قبال کشورهای غیرعضو جنوب جهانی تعریف نکرده است که حدود چهل نفر از آنها علاقه خود را برای پیوستن به این گروه ابراز کردهاند.
به همین ترتیب، هنوز مشخص نیست که اعضای بریکس چه مسیری را برای پیشبرد اصلاحات سازمانی چندجانبه طی خواهند کرد. با این وجود، اگر اعضای بریکس در شفافسازی اهداف کلی خود و ایجاد استراتژی برای دستیابی به آنها موفق شوند، بریکس پتانسیل آن را دارد که پیشنهادهای ملموسی برای اصلاح حکمرانی بینالمللی را تحت فشار قرار دهد.
گسترش بریکس؛ فرصت یا چالش؟
روچیتا بری مشاور موسسه مطالعات و تحلیلهای دفاعی منوهار پاریکار درخصوص بریکس اینگونه تحلیل کرده است. پانزدهمین اجلاس سران بریکس که در آگوست ۲۰۲۳ در ژوهانسبورگ برگزار شد، توجه جهانی را به این گروه غیررسمی جلب کرد. این اجلاس با تصمیم مهم برای حضور شش عضو جدید- آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات- به پایان رسید که به عنوان یک فرصت و چالش برای کشورهای عضو بریکس اعلام شده است.
این اقدام نشاندهنده تلاشهای بریکس برای دیده شدن به عنوان یک گروه فراگیر به نمایندگی از جنوب جهانی است، به ویژه اینکه چین و روسیه هر دو خود را متعلق به جنوب جهانی میدانند. همانطور که نارندرا مودی، نخستوزیر هند در این اجلاس تکرار کرد، بریکس در واقع به بستری برای بحث در مورد موضوعات مختلف و نگرانیهای جنوب جهانی تبدیل شده که شامل فشار برای توسعه پایدار و اصلاح نهادهای چندجانبه است.
ارتقای توسعه پایدار بخش مهمی از دستور کار بریکس است، در حالی که رهبران این گروه اغلب بر نقش بریکس در حمایت از ثبات، توسعه پایدار و رفاه بیشتر در جهان تاکید میکنند. در سالهای اخیر، همکاری جنوب-جنوب به کانال مهمی برای تقویت توسعه پایدار جهانی تبدیل شده و سیاست بریکس در قبال آن از طریق تمایل دوجانبه هند و چین به سمت کشورهای کمتر توسعه یافته در آفریقا قابل مشاهده است، به عنوان مثال در مورد هند، استراتژی همکاری توسعه این کشور با آفریقا بر اساس اولویتهای کشورهای آفریقایی است. این تلاشها برای ارتقای توسعه پایدار به ویژه از طریق بانک توسعه جدید بریکس انجام میشود. هدف اصلی این بانک ترویج زیرساختها و پروژههای توسعه پایدار در کشورهای نوظهور و در حال توسعه است. اگرچه از همان مدل بانک جهانی پیروی میکند، پارامترهای تصمیمگیری انبیدی نسبت به موسسات برتون وودز دموکراتیکتر است، به ویژه به دلیل اینکه رای بهطور مساوی بین کشورهای شریک بانک انبیدی توزیع شده است.
علاوه بر این، بریکس ن در طول مذاکرات سازمان ملل برای توسعه دستور کار ۲۰۳۰ به منظور توسعه پایدار در ترویج همکاری جنوب- جنوب فعال بوده است. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالاتمتحده، بریکس پلاس اکنون شامل شش کشور از ۱۰ تولیدکننده برتر نفت در جهان-عربستان سعودی، روسیه، برزیل، امارات، ایران و چین- است که در مجموع حدود ۳۰ درصد از تولید جهانی نفت را تشکیل میدهند. علاوه بر این، چین، هند، روسیه، عربستان و برزیل مصرفکنندگان اصلی انرژی هستند.گسترش بریکس پیامدهایی برای تجارت انرژی خواهد داشت، زیرا بریکس این کشورها را قادر میکند تا با تقویت هماهنگی منافع خود بر بازارهای انرژی تاثیر بگذارند و بهطور بالقوه یک جبهه مذاکره واحد در صحنه جهانی ایجاد کنند. با توجه به هدف بریکس مبنی بر ترویج توسعه پایدار و پرداختن به تغییرات آب و هوایی، نظارت بر اینکه چگونه گنجاندن کشورهای دیگر تولیدکننده نفت بر این دستور کار تاثیر میگذارد، مهم خواهد بود.سیریل رامافوسا رییسجمهوری آفریقای جنوبی در اجلاس سران بریکس در آگوست اظهار کرد: بریکس شراکت برابر کشورهایی است که دیدگاههای متفاوتی دارند، اما دیدگاه مشترکی برای جهانی بهتر دارند. علیرغم نگرانیها مبنی بر اینکه گسترش بریکس ممکن است انسجام گروه را مختل کند، بهویژه از آنجایی که دستیابی به اجماع را برای کشورها دشوارتر میکند، این گروه در صورت موفقیت در استفاده از فرصتهای موجود، موقعیت منحصربهفردی برای حمایت از تغییر دارد.
دیدگاه برزیل در مورد بریکس
دیدگاه آنا ساجیرو گارسیا، دانشیار روابط بینالملل، دانشگاه فدرال روستایی ریودوژانیرو را میخوانیم. گروه بریکس در حال حاضر در حال گذراندن تغییرات سیاسی عمدهای بوده که ممکن است بر نقش آن در نظم جهانی تاثیر بگذارد، در صورتی که بتواند اهداف خود را روشن کرده و بر چالشهای داخلی غلبه کند. در اجلاس اخیر آگوست در آفریقای جنوبی، این گروه دعوت خود را از شش عضو جدید رسمی کرد؛ آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات. این گسترش سوالاتی را در مورد آینده بریکس ایجاد میکند که میتواند از طریق سه بعد تجزیه و تحلیل شود؛ اول، دیدگاه «بالا به پایین» ماهیت ژئوپلیتیکی بریکس را منعکس میکند. از این منظر، بریکس به دنبال جمعآوری قابلیتهای اقتصادی، سیاسی و نظامی در برابر قدرتهای سنتی، به ویژه ایالاتمتحده و اروپا است. تنشهای بینالمللی- مانند تنشهای ناشی از انتخاب دونالد ترامپ در ایالاتمتحده، تلاش ایالاتمتحده برای مهار چین، تهاجم روسیه به اوکراین و ائتلاف رو به رشد روسیه و چین- و پیامدهای آن بر سایر اعضای بریکس باعث تشویق این کشور به منظور جستوجو برای قدرت بیشتر شده است. پویایی غرب در مقابل شرق ناشی از این رویدادها نیز بر تمرکز ژئوپلیتیکی و نه اقتصادی اولیه گروه تاکید کرده است.
دوم، دیدگاه «افقی» (یا جانبی) بر روابط درون بلوکی- همگرایی و عدم تقارن بین کشورها-متمرکز است، به عنوان مثال اعضای بریکس تلاش کردهاند همکاری خود را افزایش دهند و گروههای کاری و یادداشت تفاهم را در بخشهای مختلف مانند بهداشت، مالی و انرژی ایجاد کنند. در عین حال، عدم تقارن اقتصادی بین اعضای گروه که بهطور مشخص ناشی از برتری اقتصادی چین است، روابط تجاری درون بریکس را شبیه به تقسیم کار بینالمللی سنتی با چین در مرکز آن کرده است. در مورد برزیل، این وابستگی متقابل نامتقارن به صنعتیزدایی اقتصاد این کشور در میانمدت کمک کرده است، زیرا برزیل جایگاه خود را به چین به عنوان صادرکننده اصلی کالاهای تولیدی به دیگر کشورهای آمریکای جنوبی از دست داده است.
سوم، دیدگاه «عمودی» (یا از پایین به بالا) به این میپردازد که چگونه هر یک از اعضای بریکس به عنوان یک قدرت منطقهای عمل میکنند و به دنبال تاثیرگذاری بر منطقه خود و انباشت قدرت اقتصادی بیشتر از طریق روابط با کشورهای دیگر در «حاشیه» بریکس است، برای مثال اقدامات شرکتهای چندملیتی بزرگ از اعضای بریکس در آفریقا و آمریکای لاتین گاهی اوقات میتواند شیوههای استثماری را که بهطور سنتی در روابط تجاری غرب و جهانی جنوب دیده میشود، بازتولید کند. این امر باعث تداوم اختلاف ثروت و درآمد میشود، چه در مورد استخراج مواد معدنی خام و سایر منابع طبیعی یا در استفاده از نیروی کار محلی.
برای برزیل، تغییرات در بریکس زمان فرصتها و چالشها است. از یک سو، برزیل میتواند از موقعیت خود به عنوان یکی از اعضای موسس گروه و به عنوان یک رهبر منطقهای در آمریکای جنوبی برای تقویت مشروعیت خود و گسترش نفوذ خود در سطح منطقهای و بینالمللی استفاده کند، به عنوان مثال در جریان مذاکرات آبوهوایی، برزیل میتواند برای انتقال انرژی عادلانه اقتصاد خود تلاش کرده و از گسترش دموکراسی و حقوق اجتماعی حمایت کند؛ همانطور که دولت فعلی لولا قصد انجام آن را دارد. از سوی دیگر گنجاندن اعضای جدید غیردموکراتیک در بریکس و همچنین کشورهای عمده صادرکننده سوخت فسیلی، اهداف برزیل را به چالش میکشد و ممکن است در آینده به واگراییهای بیشتری در این گروه منجر شود.
در این زمینه، برزیل باید استقلال نسبی خود را در مواجهه با تنشهای بینالمللی بین قدرتهای بزرگ حفظ کرده و در عین حال تلاش کند تا شرایط توافق بهتری را در روابط درون بریکس که نه تنها به نفع اعضای آن است، مانند انتقال فناوری و سرمایهگذاریهای مشترک، ایجاد کند، در حالی که از بازتولید روابط نامتقارن بین کشورهای غربی و جهانی جنوب اجتناب میشود.
بریکس؛ تلاش چین و هند برای رهبری
سانوشا نایدو، دانشیار ارشد پژوهشی، موسسه گفتوگوی جهانی این تحلیل را دارد. یکی از نکات برجسته پانزدهمین اجلاس سران بریکس، تلاش مستمر برای رهبری در جنوب جهانی است که منافع رقابتی بین اعضای بریکس را برجسته میکند. این رقابت بین چین و هند قابل توجه است، به عنوان مثال هند- و تا حدودی برزیل- بر این باورند که بریکس گسترش یافته و حضور چین را در جنوب جهانی جسور و مستحکم خواهد کرد. در واقع، این گسترش، تلاشهای جهانی پکن برای پیشبرد پروژههای دولت چین- مانند ابتکار توسعه جهانی- را که میتواند نهادهای چندجانبه فراگیر جایگزین ایجاد کند، نهادینه خواهد کرد.
علاوه بر این، بحثهایی در مورد اینکه آیا چین بخشی از جنوب جهانی است یا خیر، وجود داشته است. این یک موضوع بحثبرانگیز است. نقش تاریخی چین در حمایت از جنبشهای استعمارزدایی و استقلالطلبی، بهویژه در آفریقا و امروزه در تلاش برای ارتقای نمایندگی و صدای جنوب جهانی برای یک سیستم بینالمللی عادلانهتر و فراگیرتر، چین را به عضوی قانونی در جنوب جهانی تبدیل میکند. بحث فراتر از چگونگی تعریف جنوب جهانی است. این مساله در مورد این است که چگونه عدالت اجتماعی مشترک و مبارزات توسعه بهطور تاریخی کشورهای توسعهیافته را از جهان در حال توسعه جدا کرده است.
امروزه بحثهای مربوط به نقش چین در نظم جهانی این عناصر را بهعنوان بخش مرکزی هویت این کشور نادیده گرفته و این که چگونه به روابط بلندمدت آن با جنوب کمک کردهاند، مدتها قبل از اینکه این مفهوم در دهه ۱۹۷۰ برجسته شود. در ماههای منتهی به اجلاس سران، با وجود اینکه یکی از ویژگیهای بارز فرآیند تصمیمگیری این گروه بود، اجماع در مورد معیارها، اصول و چارچوب هنجاری پیرامون گسترش بریکس دشوار بود.
حتی با وجود اینکه شش عضو جدید برای پیوستن به گروه در ژانویه ۲۰۲۴ دعوت شدند، این موضوع بدون سیاست مشخص برای هدایت گسترش آینده گروه اعلام شد. همانطور که گفته شد، تصمیم برای گسترش نشان میدهد که پویایی داخلی گروه همچنان با رویکرد اجماعمحور تعریف میشود که به ویژه با رقابت بین چین و هند بر سر قدرت در بلوک شکل میگیرد. با این حال، سایر اعضای بریکس بازیگران منفعل نیستند به عنوان مثال، روسیه گسترش بریکس را راهی برای تعمیق قدرت خود در کریدور اقتصادی اوراسیا میداند، در حالی که برای برزیل و آفریقای جنوبی، به حداقل رساندن اختلافات عمیقتر در جنوب جهانی است.
مسیر بریکس بهطور فزایندهای در حال تبدیل شدن به این مساله است که چین و هند چگونه خود را در این گروه و بهطور گستردهتر در سراسر جنوب جهانی درک میکنند. این موضوع در اجلاس سران گروه۲۰ تحت ریاست هند- دو هفته پس از اجلاس سران بریکس- نشان داده شد؛ جایی که دهلی کریدور اقتصادی هند در شرق میانه اروپا را راهاندازی کرد که به عنوان یک برنامه متقابل برای طرح کمربند و جاده چین در نظر گرفته میشود.
این مسیر در بریکس منجر به این موضوع شده است که هند به دنبال احیای مولفه هند- برزیل- آفریقای جنوبی به عنوان یک گروه فرعی در بریکس باشد. این تلاش به استفاده دولت مودی از همسویی استراتژیک و منافع مشترک با غرب برای به چالش کشیدن سلطه چین در جنوب جهانی اشاره دارد. برای هند، این موضوع به معنای ادعای درست موقعیت خود به عنوان رهبر جنوب جهانی است که دیگر به عنوان سایه تعقیبکننده دم اژدها دیده نمیشود.
در پایان، برزیل و آفریقای جنوبی باید از این رقابت استراتژیک بین چین و هند برای پیشبرد منافع خود عبور کرده و در عین حال خطراتی را که چنین رقابتهای ژئوپلیتیکی میتواند برای دستور کار گستردهتر بریکس برای غلبه بر چالشهای ساختاری در معماری جهانی ایجاد کند، مدیریت کنند. با شروع چرخه بعدی بریکس، این گروه همچنان به صورت روان باقی میماند، زیرا نقش اعضای جدید روشن میشود و ممکن است درخواستهای جدید برای عضویت مطرح شود.
این موضوع گسترش رقابت بین چین و هند را در حالی که آنها برای رهبری بریکس رقابت میکنند، عمیقتر خواهد کرد. بدون شک، این موضوع بر چگونگی تلاش چین و هند برای استفاده از بریکس برای تثبیت هویت خود به عنوان قهرمانان جنوب جهانی تاثیر خواهد گذاشت. برای سایر اعضا مانند روسیه، ریاستجمهوری ۲۰۲۴ در مورد تقویت موقعیت خود به عنوان یک بازیگر احیاگر در جنوب جهانی است. در مورد برزیل و آفریقای جنوبی، هویت جنوب جهانی آنها با اصلاح سیستم چندجانبه برای شناخت و ارتقای نقش جنوب جهانی در امور بینالملل همسو خواهد ماند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد