8 - 02 - 2025
ققنوس زخمخورده صنعت ایران
سید دانیال موسوی
صنعت پتروشیمی ایران، همچون ققنوسی است که بارها از خاکستر برخاسته اما اینبار به نظر میرسد که در زنجیرهای خودساخته گرفتار آمده است. درحالیکه کشورهای منطقه با جذب سرمایهگذاریهای کلان و مدرنسازی صنایع خود، بهسوی تسلط بر بازارهای جهانی پیش میروند، ایران در انجماد سیاستگذاری، تحریمهای فلجکننده و تصمیمات اشتباه گرفتار شده است. از دست رفتن قراردادهای میلیارد دلاری، کاهش ظرفیت عملیاتی و انباشت بحرانهای مالی، نشان از سیاستهای اقتصادی نادرست و فرصتسوزیهای بیشمار سالهای اخیر دارد. اما آیا این ققنوس بار دیگر از خاکستر برمیخیزد، یا اینبار برای همیشه در آتش بیتدبیری میسوزد؟
FATF؛ نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای بقا
در دنیای امروز، شفافیت مالی و تعامل با نظام بانکی جهانی نه یک انتخاب، بلکه یک «ضرورت بقا»ست. ایران اما با مقاومت در برابر استانداردهایFATF، خود را به لیست سیاه این نهاد کشاند! نتیجه چه شد؟
– هزینه انتقال مالی: شرکتهای پتروشیمی ایران مجبورند هزینههای انتقال مالی ۲۵ تا ۳۰درصد بیشتر از رقبا را متحمل شوند، درحالیکه عربستان و امارات با کارمزدهای کمتر از ۳درصد تراکنشهای بینالمللی خود را انجام میدهند.
– ظرفیت خالی تولید: در سال ۱۴۰۰، ظرفیت اسمی صنعت پتروشیمی ایران ۹۰میلیون تن اعلام شد اما تولید واقعی بهدلیل نبود سرمایهگذاری و مشکلات نقلوانتقال مالی، از ۶۵میلیون تن فراتر نرفت.
– سقوط صادرات: از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲، صادرات پتروشیمی ایران از ۱۴میلیارد دلار به 5/10میلیارد دلار کاهش یافت، درحالیکه قطر و عربستانسعودی رشد ۲۵درصدی در همین دوره را تجربه کردند.
جولان عقابهای همسایه، در برابر چشمان پرحسرت سیمرغ
در این میان رقبای منطقهای ایران لحظهای تردید نکردند، این در حالی است که ایران در چرخه «تحریم- سوءمدیریت- تحریم» اسیر مانده است. آنگونه که:
– عربستان سعودی: با شرکتهایی نظیر سابیک (SABIC)، ظرفیت تولید خود را به بیش از ۱۰۰میلیون تن رسانده و درآمدی بالغ بر ۴۵میلیارد دلار کسب کرده است.
– امارات متحده عربی: با پروژههایی همچون بوروج(BOROUGE)، به الگویی موفق در جذب سرمایهگذاری و توسعه تبدیل شده است.
– قطر: با بهرهگیری از منابع عظیم گاز طبیعی، تولید متانول و آمونیاک خود را به جایگاهی برجسته رسانده و به قطب متانول جهان تولید شده است.
– ترکیه: از سال۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰، بیش از ۱۶۵میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب کرده که یکسوم آن متعلق به کشورهای هلند، آمریکا و انگلستان است. این سرمایهگذاریها در بخشهایی مانند پتروشیمی، انرژی و زیرساختها متمرکز بوده و آن را متحول کرده است.
– آذربایجان: شرکت سوکار(SOCAR) آذربایجان با سرمایهگذاری نزدیک به ۷میلیارد دلار در پالایشگاه استار ترکیه، نقش مهمی در تامین فرآوردههای نفتی و پتروشیمی منطقه ایفا میکند.
دولتهای هفتم و یازدهم؛ دوران تجارت موفق اما ناتمام
اگر به گذشته بازگردیم، دوران دولتهای اصلاحات و تدبیر و امید، هرچند بدون اشکال نبود اما نشان داد که تعامل با جهان چگونه میتواند به رشد صنعتی کمک کند. در زمان دولت اصلاحات، ایران توانست با افزایش سرمایهگذاری خارجی، رشد ۷۰درصدی در صادرات پتروشیمی را تجربه کند. در همان سالها، شرکتهای بزرگ بینالمللی مانند باسف آلمان و توتال فرانسه، قراردادهای مهمی برای توسعه مجتمعهای پتروشیمی در ایران امضا کردند اما با تغییر رویکردهای سیاسی، بسیاری از این توافقات در نطفه خفه شد.
در دولت یازدهم و پس از امضای برجام، صادرات پتروشیمی از ۱۲میلیارددلار در سال۱۳۹۴ به ۱۸میلیارد دلار در سال۱۳۹۷ افزایش یافت. سهم ایران از بازارهای جهانی تا ۳۰درصد رشد کرد و پروژههایی که سالها متوقف مانده بودند، با ورود سرمایهگذاران اروپایی جان گرفتند اما با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، این روند معکوس شد و در سالهای بعد، سیاستهایی که تجارت خارجی را محدودتر کرد، وضعیت را وخیمتر ساخت.
فرصتهای ازدسترفته؛ میراث تصمیمات غلط
در شرایطی که اقتصاد ایران بهشدت نیازمند جذب سرمایه و بهروزرسانی فناوریهای خود بود، سیاستهایی اتخاذ شد که نتیجهای جز بستن درها و عقبگرد نداشت. گویی ایران بهجای ساختن پل، دیوار میسازد. بارها از جذب ۲۰میلیارد دلار سرمایه خارجی سخن گفته شد اما در واقعیت، تنها ۷میلیارد دلار آن محقق شد و آنهم در قالب توافقهای غیرساختاری که امکان عملیاتیشدنشان پایین بود.
میراث سیاستهای نادرست:
1- پروژههای ناتمام: پتروشیمی بوشهر و مسجدسلیمان که قرار بود تا ۱۴۰۰ تکمیل شوند، بهدلیل نبود منابع مالی و سوءمدیریت به نماد بیتدبیری تبدیل شدهاند. این دو پروژه، میتوانستند ارزش افزودهای بالغ بر ۳میلیارد دلار در سال ایجاد کنند.
2- هزینه افسارگسیخته تولید: بهدلیل تحریمها و عدم تعامل مالی شفاف، شرکتهای ایرانی مجبورند تجهیزات و مواد اولیه را با هزینهای ۴۰درصد بالاتر از نرخ جهانی خریداری کنند.
3- فرار مشتریان: هند و چین که روزگاری مشتریان اصلی ایران بودند، دلیل مشکلات بانکی، خرید خود را از ایران ۵۰درصد کاهش دادهاند و بهسمت قطر و عربستان متمایل شدهاند.
4- خامفروشی مرگبار: درحالیکه رقبای منطقهای بهسمت تولید محصولات نهایی مانند پلیمرهای پیشرفته و مواد شیمیایی با ارزش افزوده بالا حرکت کردهاند، ۷۰درصد صادرات ایران همچنان بر پایه مواد اولیه و نیمهفرآوریشده است.
دولت چهاردهم؛ آخرین فرصت برای نجات ققنوس
دولت چهاردهم باید مسیری متفاوت از گذشته پیش گیرد و تصمیمات استراتژیکی اتخاذ کند تا صنعت پتروشیمی ایران را از بحران کنونی نجات دهد. این دولت باید با پذیرش واقعیتهای جهانی و داخلی، برنامههای جامعی برای احیای این صنعت ارائه دهد.
پیشنهادات به دولت چهاردهم:
1- پیوستن به FATF یا ایجاد سیستمهای مالی جایگزین: برای تسهیل تجارت بینالمللی و کاهش هزینههای انتقال مالی، ضروری است که ایران به FATF بپیوندد یا سیستمهای مالی جایگزینی (همکاری وسیع و واقعی با بلوک شرق با استفاده از رمز ارزها) ایجاد کند.
2- انقلاب مدیریتی: حذف مدیران ناکارآمد و انتصاب متخصصان با تجربه در حوزه پتروشیمی میتواند به بهبود عملکرد این صنعت کمک کند. در کشورهای توسعهیافته، زمانی که مسیر پیشرفت را در پیش گرفتند، تعصبات و نگاههای بسته را کنار گذاشتند و مدیریت را به دست متخصصان بینالمللی سپردند. این تصمیم، با تکیه بر تجربه و دانش این مدیران، نهتنها موجب جهش اقتصادی شد بلکه زمینهای برای نسل جدیدی از مدیران بومی فراهم کرد. ایران نیز میتواند با پذیرش این الگو، از توان متخصصان جهانی بهره ببرد، آنها را در مسیر تحول به کار گیرد و همزمان مدیران مستعد داخلی را در کنارشان رشد دهد تا در آینده خود سکاندار توسعه کشور شوند.
3- تمرکز بر تولید محصولات نهایی و فناورانه: با کاهش وابستگی به خامفروشی و سرمایهگذاری در تولید محصولات با ارزشافزوده بالا، میتوان سهم ایران را در بازارهای جهانی افزایش داد.
4- تکمیل پروژههای نیمهتمام: پروژههایی مانند پتروشیمی بوشهر و مسجدسلیمان و حتی احیای پتروشیمی آبادان باید با تامین منابع مالی و مدیریت کارآمد تکمیل شوند تا ارزشافزوده قابلتوجهی برای اقتصاد کشور ایجاد کنند.
5- جذب سرمایهگذاری خارجی: ایجاد فضای امن شفاف برای سرمایهگذاران خارجی میتواند منابع مالی و فناوریهای نوین را به صنعت پتروشیمی ایران وارد کند. بهعنوان نمونه میتوان جایگزینی هند و چین با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین را بهعنوان بازارهای جدید در دستور کار قرار داد.
آیا ققنوس پتروشیمی ایران بار دیگر از خاکستر برمیخیزد؟
صنعت پتروشیمی ایران در لبه پرتگاه قرار دارد. دولت چهاردهم با اصلاح ساختارها، باز کردن درهای تجارت جهانی و عبور از سیاستهای گذشته، میتواند این صنعت را نجات دهد. جهان در حال تغییر است، رقبا پیش میروند و ایران نمیتواند با سیاستهای دهههای گذشته به آینده نگاه کند. انتخاب مسیر اکنون در دستان تصمیمگیران جدید است؛ هرروز تعلیق در اصلاح سیاستها، یعنی از دست دادن بازارهای باقیمانده. جهان منتظر ایران نمیماند: عربستان تا پایان ۲۰۲۵ ظرفیت پتروشیمی خود را دوبرابر میکند، قطر به قطب گاز جهان تبدیل میشود و ترکیه به پل ارتباطی شرق و غرب. سوال اینجاست:
آیا دولت چهاردهم شجاعت شکستن زنجیرهای گذشته را دارد؟ آیا ققنوس بار دیگر از خاکستر برمیخیزد، یا در آتش بیتصمیمی و محافظهکاری میسوزد؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد