6 - 10 - 2017
لغو استخدام دانشجویان متعهد خدمت
بهروز رادمنش- احتمالا برای شما هم پیش آمده است که برای رسیدن به حق یا منفعتی باید به قول معروف دم خیلیها را ببینید. برای انجام یک کار شخصی در دفتر مشاور املاک نشسته بودم که ناخواسته مکالمه فروشنده ملکی را با فرد مشاور میشنیدم. مشاور املاک علاوه بر حق کمیسیون متعارف خود تلویحا فروشنده را به دادن پورسانت خوب و مازاد برای فروش سریع ملکش وادار میکرد. یا چندی پیش برای فروش خودروی شخصی پدرم مجبور شدیم علاوه بر پرداخت حق کمیسیون اتوگالری مبالغی را به تعدادی از کارکنان آنجا بدهیم که مراتب تقدیر و تشکر خود را از فروش به موقع وسیلهمان اعلام کنیم یا در بازار ساختمان عرف این است که اگر شخصی معرف کار یا پروژهای به شرکتی باشد در سود شرکت مجری شریک است. خلاصه از راه افتادن به موقع کارهای اداری گرفته تا خرید و فروش اجناس و خدماتمان مجبوریم هوای خیلیها را داشته باشیم و آخرش بگوییم عیبی ندارد عوضش کارمان راه افتاد. این هوای خیلیها را داشتن همان رشوه دادنی است که گویا تا انجام نشود هیچ کار بحقی به موقع در این کشور انجام نمیشود؛ بدعت و تخلفی زشت که تبدیل به عادتی الزامآور شده و همه کسانی که باید خدماتی به مردم ارائه دهند را در این زمینه متوقع کرده است.
اما در این موارد ماجرا زمانی جالب میشود که پیش از آنکه به حقمان برسیم، مجبوریم دم خیلیها را ببینیم. یکی از همین موارد جالب ماجرای برخی از دانشجویان بورسیه آموزش و پرورش است. لازم به ذکر است که دانشآموزان علاقهمند به حرفه آموزگاری و خدمت در آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان را با شرایط مندرج در دفترچه کنکور سراسری انتخاب میکنند. از جمله این شرایط استخدام به محض ورود به دانشگاه است. طبق قانون همه افرادی که در استخدام دولت هستند باید مبلغی به عنوان حقوق دریافت کنند. بنابراین دانشجو در بدو ورود به این دانشگاه باید استخدام شده و سپس حقوق دریافت کند. از طرفی به هر حال دانشگاهی که افراد زیر پرچم آن باید آموزشهای لازم حرفهای و تخصصی را ببینند، دارای مخارجی است که در نحوه تامین منابع مالی این دانشگاه نیز، اختلاف نظر جدی وجود دارد.
تفسیر عدهای از قانونهای مربوطه ختم به تامین این منابع از بودجه آموزش پرورش شده و تفسیر عدهای دیگر ختم به تامین منابع مالی مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان با کسر ماهیانه بین ۲۵ تا ۴۵ درصد از حقوق دانشجویان بورسیه میشود. هر چند هر دو تفسیر تاکنون آزموده شده اما تفسیر دوم با قدرت هرچه تمام اجرا شده تا جایی که برخی دانشجویان که در زمان حاکمیت تفسیر اول تمام حقوق خود را دریافت کردهاند، مجبور به بازپرداخت مابهالتفاوت آن شدهاند.
منظور از ماجرای جالبی که قرار بود بخوانید ماجرای این دانشجویان قربانی نبوده است. داستان از آن چیزی که تصور میشود بسیار جالبتر و تلختر است.
دقیقا چند ماه پس از قبولی ورودیهای سال ۱۳۹۳ دانشگاه فرهنگیان خبرهای منتشر شده از جانب سخنگوی دولت حکایت از لغو استخدام دانشجویان متعهد خدمت این دانشگاه داشت. قطعا خطر برای ورودیهای قبلی که حکم استخدام در دستشان بود چندان جدی تلقی نمیشد. اما خطر اصلی ورودیهای جدید را که هنوز در دانشگاه ثبتنام نکرده بودند تهدید میکرد. در آن زمان تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از نیمسال تحصیلی دوم یعنی بهمنماه شروع به تحصیل میکردند. این موضع آقای سخنگو در حد ارسال نامهای رسمی با این مضمون از جانب ایشان به معاون اول ریاستجمهوری جدی بود. با وجود تمام پیگیریهای صورت گرفته حدود ۱۱ ماه استخدام این دانشجویان و به دنبال آن دریافت حقوق آنها به تعویق افتاد. به گفته مسوولان بهخاطر این تعویق، دانشگاه در تامین منابع مالی خود دچار مشکل شد. طبق تفسیر مسوولان دانشگاه، دانشجویان بهخاطر عدم پرداخت هزینه تحصیل بدهکار هستند. در ماههای اول مسوولان دانشگاه و دانشجویان به امید پرداخت حقوق معوقه در آرامش کامل با هم همکاری داشتند. هرچه این امید کمرنگتر شد تنش میان دانشگاه و دانشجویان بیشتر شد. تا اینکه دانشگاه تقریبا از ابتدای سال ۹۶ قوانین سختگیرانهای در قبال این دست دانشجویان تدوین کرد. از ممنوعیت شرکت در امتحانات گرفته تا منع استفاده از امکانات رفاهی دانشگاه و... اما با شروع سال تحصیلی در مهر ۹۶ خبرهای ترسناکی مبنی بر تحت فشار قرار دادن دانشجویان برای پرداخت بدهیهای خود به گوش میرسد. از بستن در خوابگاه و عدم ارائه غذا گرفته تا زمزمههای اخراج دانشجویان بدهکار در برخی پردیسها. همچنین در صورت امضا نکردن تعهد پرداخت بدهی نیز این اتفاقات رخ خواهد داد. نکته عجیب اینجاست که با یک حساب سرانگشتی هزینه تحصیل و تغذیهای که برای بقا در دانشگاه فرهنگیان با کیفیت بسیار پایین رفاهی ارائه میشود، با میزان پرداخت بیشتر از هزینههای تحصیل در رشتههای تاپ بهترین واحدهای دانشگاه آزاد تخمین زده میشود. یعنی ماهیانه حدود ۲۵۰ هزار تومان که میشود ترمی بیش از یک میلیون تومان. نکته عجیبتر اینکه استفاده از این امکانات اجباری بوده و دانشجویان به علت عدم وجود یک سامانه ساده و مرسوم پرداخت الکترونیک شفاف، مبالغ را با ایستادن در صف بانک و پر کردن فیش واریز میکنند.
ماجرای تلخ مورد انتظار، حکایت دانشجویانی است که باید درصدی از صفر تومان دریافتیشان را که طبق محاسبات عجیب و غریب مسوولان چند میلیون تومان میشود، هرچه سریعتر به حساب دانشگاه واریز کنند، وگرنه با عواقب بدی روبهرو میشوند. به یاد حرف دانشجویی افتادم که خطاب به حقوق اندکش میگفت: «هنوز نگرفته سرت دعواست. ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان»…
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد