14 - 09 - 2017
مادر
مهمان امروز: علی حاتمی
علی حاتمی سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد. مادر او خانهدار بود و پدرش سمت صفحهآرا در یک چاپخانه را داشت و دومین فرزند ذکور خانواده بود. شوق نمایشنامهنویسی پای او را به تماشاخانههای لالهزار باز کرد و در آنجا مسحور بازی هنرمندانه جعفر توکل شد و آرزو میکرد روزی برسد که توکل در نمایشی به کارگردانی خود او بازی کند. از همان ایام، حاتمی تصمیم میگیرد روی مایههایی از داستانهای ملی و ایرانی کار کند. موقعی که در کلاس نهم تحصیل میکرد برای آموختن اصول اولیه نمایشنامهنویسی به هنرستان هنرپیشگی تهران رفت؛ پس از آن به هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک رفت. سختگیری مهدی نامور، رییس هنرستان نسبت به نمایشنامههایی که هنرجویان نوآموز مینوشتند تا در سالن هنرستان اجرا شود، حاتمی را بر آن میدارد که در فراگیری فنون و شگردهای نمایشنامهنویسی، به ویژه گفتوگوپردازی حساسیت و کوشایی از خود نشان دهد. حاتمی نخستین نمایشنامهاش را با عنوان «دیب» (دیو) نوشت و در اردیبهشتماه ۱۳۴۴ با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت سه شب اجرا کرد. در سال ۱۳۴۵ نمایشنامه مدرنی با عنوان «آدم و حوا» یا «برج زهر مار» مینویسد که تحولی در کار او محسوب میشود و همین نمایش موجب آشنایی او با مسوولان تلویزیون میگردد که در آن ایام در کار جذب افراد مستعد بودند. نخستین فیلمنامه کاملی که ارائه میکند «شب جمعه» (۱۳۴۶) نام دارد که به صورت یک فیلم کوتاه درمیآید. سال ۱۳۴۸ کیمیایی و مهرجویی و تقوایی فیلمهای قیصر، گاو و آرامش را میسازند و حاتمی در تدارک ساختن حسنکچل است. هدف مشترک این فیلمسازان دوری جستن از بازار فیلمفارسی بود. علی حاتمی به صورت جدی وارد فعالیتهای سینمایی شد و در سال ۱۳۷۵ هنگام ساخت فیلم جهان پهلوان تختی به علت بیماری دارفانی را وداع گفت.
زندهیاد رقیه چهرهآزاد- مادر میمونه یه حلوا هدیه صاحبان عزا به اهل قبور... این تنها شیرینی ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داریم ... زعفرونم هست ... اما چربی و شیرینی ملاک نیست ... این حرمته که زندهها به مردههاشون میذارن ... (ماهمنیر و طلعت به گریه میافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطرجمع نیستم ... میترسم مونده باشه…
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد