19 - 04 - 2020
مارلون براندو، همایون غنیزاده و لوبیاپلو
«خیلی خوشحالم که امشب در جمع شما هستم. آقای نصیریان عزیز گفتند که بعد از ۴۰سال جایزهشان را گرفتند. به من در یک شب دو سیمرغ دادند. سیمرغ اول را نگرفتم چون جایزهاش را دوست نداشتم. معادلات جشنواره را هم پذیرفتم ولی سیمرغ نگاه نو را دوست نداشتم چون در پایان دیدم فیلم من موفق نشده نگاه نویی به جشنواره تزریق کند اما این جایزه را دوست دارم و میگیرم».
همایون غنیزاده پس از ساخت اولین فیلم سینمایی و حضور در جشنواره فیلم فجر، از قبول سیمرغ بهترین فیلم از نگاه نو سر باز زد. صحبتهای آغاز گزارش، سخنرانی او پس از پذیرفتن سیمرغ دوم است!
او به جای خودش «خیال محمد» را به روی سن فرستاد؛ جوان افغان کمسن و سالی که به گفته خودش پیش همایون غنیزاده کار میکند.
کارگردان شناختهشده تئاتر و صاحب کافههای زنجیرهای «گودو» در شب جشنواره با نپذیرفتن سیمرغ و بالا فرستادن «خیال محمد» ذهن سینمادوستان را برد به سال ۱۹۷۳ و شب مراسم جایزه اسکار. در آن مراسم «مارلون براندو» بازیگر افسانهای سینما جایزه اسکار را برای ایفای نقش ویکتور کورلئونه نپذیرفت و به جای خودش «لیتل فیدر» از سرخپوستان آمریکایی را روی سن فرستاد. او برای کارش دلیل داشت و بعدتر با مصاحبههای مختلف از اعتراضش به مراسم اسکار سخن گفت. اما همایون غنیزاده به چه دلیل و با چه انگیزهای این کار را انجام داده است؟
آیا او انتظار دارد تنها با یک فیلم و آن هم اولین ساختهاش دید سیاستگذاران جشنواره فیلم فجر را تغییر دهد؟ اگر او نگاه سیاستگذاران را نمیپذیرد چرا سیمرغ دوم را قبول کرد؟ «خیال محمد» به احتمال زیاد از کارکنان کافه گودو است. بسیاری از افغانستانیهای مقیم ایران چون دستمزد کمتری نسبت به کارگرهای ایرانی میگیرند، در کافهها به عنوان ظرفشوی حضور دارند. نوعی استعمار در مقابل مهاجرانی که هیچوقت از حقوقی برابر با شهروندان ایرانی برخوردار نبودند.
کافه «گودو» هم برای کافهروهای ایرانی نامی آشناست؛ کافهای لوکس که قبل از گرانیهای اخیر لوبیاپلو را با قیمت ۴۵ هزار تومان سرو میکرد!
ویکتور کورلئونه و تحریم اسکار
در عصر روز ۵ مارس هنگامی که «لیو اولمن» و «راجر مور» نام بهترین بازیگر مرد را اعلام کردند، مجری هیچ نشانی از خوشحالی و سرور نداشت. نگاهها به سمت بانویی با لباس سرخپوستی جلب شده بود که از پلهها بالا میآمد. پس از آنکه جایزه به او اهدا شد، خودش را معرفی کرد و این سخنان را بر زبان آورد: من به جای مارلون براندو در این مراسم حضور یافتهام. او از من خواسته به شما بگویم که با کمال تاسف نمیتواند این جایزه را قبول کند و دلیل آن رفتار صنعت فیلم و سینما با بومیان آمریکاست.
جمعیت حاضر در سالن سر و صدا کردند و برخی نیز در این میان او را مورد تشویق قرار دادند. سپس وی به طور خلاصه اظهار داشت که حضورش در مراسم بدون اجازه نبوده و گفت که بعدها با عشق و سخاوت با آنها (جمعیت) دیدار خواهد کرد.
چرا مارلون براندو چنین کاری انجام داد
در سال ۱۹۷۳، بومیهای آمریکا هیچ نمایندهای در صنعت فیلم نداشتند و به نوعی زیادی به شمار میرفتند. نقشهای اصلی در فیلمهای وسترن هر قدر هم که نشاندهنده سرخپوستان و بومیان آمریکا بودند، باز هم به بازیگران سفیدپوست واگذار میشدند. علاوه بر آن، با سرخپوستها و بومیان نیز با بیاحترامی برخورد میشد. همین مساله مارلون براندو را آزار میداد.
یک روز پس از مراسم اسکار، نشریه نیویورکتایمز متن کامل نامه آقای براندو را منتشر کرد. نماینده او در مراسم به علت کمبود وقت نتوانسته بود سخنان وی را کامل منعکس سازد. مارلون براندو وضعیت بومیهای آمریکا را تشریح کرد و موضوع را به حادثه «کشتار ووندد نی»- جایی که ۲۰۰ زن و کودک بر اثر شلیک ارتشیها کشته شدند- ارجاع داد. بخشی از نامه منتشر شده به شرح زیر است:
صنعت سینما بیشتر از هر نهاد دیگری در برابر تحقیر بومیها، مسخره کردن آنها و خطاب قرار گرفتنشان با الفاظی مانند وحشی و شیطانی مسوولیت دارد. بزرگ شدن برای کودکان در این دنیا بهاندازه کافی سخت هست. کودکان بومی تغییر نسل خود را در فیلمها میبینند و ذهنشان به گونهای آسیب میبیند که ما حتی نمیتوانیم تصور کنیم.
موجی از انتقادات در رسانهها به راه افتاد و مارلون براندو همراه با نمایندهاش مورد شدیدترین حملات قرار گرفتند. با این حال آقای براندو این فرصت را به بومیان داد تا حرف خود را جلوی ۸۵ میلیون بیننده تلویزیونی بزنند. رد کردن جایزه اسکار از سوی آقای براندو، موضوعی که دیگر هیچگاه تکرار نشد، هنوز هم به عنوان یکی از قویترین لحظهها در تاریخ اسکار به شمار میرود.
از لیتل فیدر تا خیال محمد
اسم من خیال محمد است. نزد آقای غنیزاده کار میکنم من یک مهاجر افغانستانی هستم. از ایشان خواستم اگر توانست امروز از مشکلات مهاجران افغانستانی بگوید و بگوید که زندگی درد دارد. ایشان از من خواست به جای ایشان اینجا حاضر شوم و خودم از مشکلات مهاجران بگویم و بگویم زندگی درد دارد. در راه فکر کردم مگر مشکلات ما را همه نمیدانند؟ مشکلات تحصیلی، دانشجویی، امتیازات حقوقی و اجتماعی اما خود مردم ایران مگر مشکلات کم دارند؟ برای همین دیگر نیکو نیافتم در این شرایط گله کنم. امروز باید فقط حرفهای خوب بزنیم. میخواهم از این فرصت استفاده کنم و مردم ایران را سپاس گویم. امروز که آفتاب امید در افغانستان دمیدن گرفته ما مردم افغانستان به پاس سالهای میزبانی شما برایتان آرزوی عبور از مشکلات و بحرانها میکنیم. امید که رنگ آرامش دوباره به کشور بازگردد.
سپس خیال محمد نامهای از همایون غنیزاده کارگردان برگزیده نگاه نو خواند با این متن: نامهای از همایون غنیزاده که باید موفق شده باشد نگاهی نو به جشنواره تزریق کرده باشد. من که این نامه را میخوانم حاکی از آن است که این اتفاق رخ داده.
لذا با ابراز خرسندی از ایجاد فرصت حضور در جشنواره امسال اینجانب همایون غنیزاده از پذیرفتن این جایزه معذورم. امید که در دورههای دیگری کارگردان مقبولتری برای جشنواره باشیم.
واکنش تند داور جشنواره
مهرزاد دانش، منتقد سرشناس سینما که امسال عضو هیات داوران جشنواره فیلم فجر بود، نسبت به رفتار همایون غنیزاده، کارگردان فیلم «مسخرهباز» در اختتامیه این رویداد سینمایی، واکنشی تند را نشان داد.
دانش در کانال تلگرامی خود نوشت
«به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر پیشنهاد میکنم قوانینی تدوین شود که بر اساس آن، افرادی که از گرفتن جوایزشان، بدون دلیل، امتناع میکنند، در دورههای بعد حق شرکت در این مناسبت را نداشته باشند. لوسبازی زننده جوانک تازهکاری با رفتارهای تهوعآور متظاهرانهاش در ادا درآوردن کژفهمانه از براندوی بزرگ و پذیرش/عدم پذیرش ادواری جایزهاش، از میزان شعور اجتماعیاش رونماییای جانانه به عمل آورد، نشان داد این جایگاه نیاز به مراقبت بیشتر دارد».

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد