20 - 09 - 2017
ماموریتهایی که امکان اجرا ندارند
فاطمه بکایی- حسن روحانی، رییسجمهور بعد از انتصاب وزرای کابینه، احکامی را برای آنها صادر کرد. ضمایم این احکام که شامل برخی دستورالعملها و تعیین اولویتهاست نیز به آنها ابلاغ شد.
براساس این ضمایم احکام، وزرا موظف شدهاند برنامههای وزارتخانه تحت مدیریت خود را با توجه دقیق به جهتگیریها و اولویتهای مطرحشده تنظیم و برنامههای اجرایی را ظرف دو ماه به دفتر رییسجمهور ارائه کنند. همچنین سازمان برنامه وبودجه کشور موظف شده هر شش ماه یکبار گزارش مقایسهای از پیشرفت و تحقق برنامه درباره اولویتهای ابلاغی را به دفتر رییسجمهور ارائه کند تا عملکرد و چگونگی پیشرفت برنامهها ارزیابی شود.
ضمایم احکام وزرا، شامل اولویتهای عمومی و تخصصی هر وزارتخانه است که وزرا باید در دوره تصدی خود آنها را نصبالعین قرار داده و اجرایی کنند. اولویتهای عمومی برای همه وزرا یکسان اما اولویتهای تخصصی با یکدیگر متفاوت است. اولویتهای تخصصی برای وزیر آموزشوپرورش اینگونه عنوان شده است.
اولویتهای تخصصی
۱- توجه بیشتر به مهارتآموزی دانشآموزان و توانمندسازی آنان برای ورود به بازار کار در آینده
۲- توجه به ارتقای توانمندیهای اجتماعی و فرهنگی دانشآموزان با توجه به آسیبهای اجتماعی موجود
۳- بهبود برنامههای آموزشی برای افزایش توان خلاقیت دانشآموزان
۴- تقویت مبانی ارزشهای دینی و اخلاقی دانشآموزان
۵- مراقبت از سلامت روحی و اخلاقی مدرسه به ویژه در زمینه استفاده از فضای مجازی
۶- حرکت به سمت جایگزینسازی تدریجی ارائه مستقیم خدمات آموزشی توسط دولت با خرید خدمت
۷- ارتقای بهرهوری بودجههای دولتی آموزشوپرورش
۸- بهبود برنامههای آموزشی در جهت پاسخدهی به تنوع دانشآموزان اعم از تنوع زبانی، جنسیتی و مکانی و افزایش توان خلاقیت، تفکر انتقادی و مهارتهای نرم و کارآفرینی دانشآموزان.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزشی و فعال صنفی فرهنگی در خصوص این اولویتهای تخصصی و اینکه تا چه میزان امکان اجرایی و محقق شدن دارند در گفتوگو با «جهان صنعت» مورد به مورد به تحلیل پرداخت. وی در خصوص گزینههای یک تا سه که همراستای یکدیگر هستند، عنوان کرد: به صورت کلی این موارد بسیار مفید و جالب توجه است اما اینکه زمینه اجرایی آن با توجه به امکاناتی که در اختیار آموزشوپرورش قرار دارد، چقدر فراهم است، بحث متفاوتی است.از سویی دیگر باید پرسید این اهداف، تا چه میزان با آموزشوپرورش نوین جهانی هماهنگ است و امکان اجرایی شدن آن وجود دارد. نیکنژاد ادامه داد: آموزشوپرورش گرفتاریهای ساختاری بالایی دارد. چطور میخواهد زیرساختها و زمینه اجرایی شدن این امور را فراهم کند. در واقع وزیرآموزشوپرورش به صورت فرهنگی- آموزشی باید با این اولویتها رفتار کند، چه به صورت نرمافزاری و چه به صورت سختافزاری باید همه انرژی خود را برای تحقق سه اولویت نخست بگذارد، حالا باقی موارد بماند. اما آیا این وزارتخانه توان اجرایی کردن آنها را دارد؟ فرض میکنیم وزیر فعلی، فردی خلاق است. هر مدیر خلاقی باید امکانات داشته باشد اما دولت این امکانات را ندارد. به نظر من بطحایی آمده با همان بودجه اندک وزارتخانه، تعدیل نیرو و هزینه کند و آموزشوپرورش را سر و سامان دهد. اما آموزشوپرورش سه دهه است گرفتاریهای عدیدهای دارد و حتی از پس کارکردهای سنتی خود یعنی همان انتقال صرف علم و دانش هم به سختی برمیآید بنابراین چگونه انتقال خلاقیت و ارتقای توانمندسازی و مهارت اجتماعی دانشآموزان را انجام دهد؟ نیکنژاد تاکید کرد: تا زمانی و مسوولان آموزشوپرورش از صدر تا ذیل که معاونان مدرسه هستند، به فکر درآمدزایی بیشتر از طریق کلاسهای تقویتی هستند و حتی هزینه آب و برق مدارس را هم از طریق خانوادهها تامین میکنند، چطور میتوانند دانشآموز را برای نقشهای اجتماعی و خلاقیت تربیت کنند؟ با این اوصاف میتوان گفت ضروریترین اولویت آموزشوپرورش بودجه است که تا این موضوع به سامان نرسد، هیچ یک از این اقدامات را نمیتوان انجام داد. به گفته این کارشناس آموزشی که خود نیز سابقه بیش از ۲۰ سال تدریس را دارد، همین حالا با تحقیر حقالتدریسها قرار است تعهدنامهای از آنها گرفته شود که کار کنند اما فعلا پولی نخواهند و هر وقت آموزشوپرورش پول داشت مطالبات آنها را پرداخت کند. وی افزود: خود من همین حالا پنج ماه از دولت طلب دارم. اما باز هم به دلیل شرایط زندگی مجبورم اضافهکاری کنم. همچنین ضروری است عنوان شود ابزار پیادهکردن این اهداف معلم است و وقتی معلم نتواند و از عملکرد آموزشوپرورش رضایت نداشته باشد، با سیستم همکاری نخواهد کرد. در مورد اولویتهای چهار و پنج نیز باید گفت سلیقه سیاستمداران کشور در زمینه دینی، اخلاقی و نحوه و میزان استفاده از فضای مجازی به دانشآموزان تحمیل میشود. در واقع تعریف دولت با تعریف جامعه و خانوادهها از مبانی دینی و اخلاقی یکسان نیست. بنابراین این پرسش مطرح میشود که الان چه سیاستهایی را میخواهند اتخاذ کنند که دانشآموز را جذب کنند؟ مبانی اخلاقی بخش کوچکی از آموزشوپرورش است و بخش بزرگی از آن در جامعه و خانواده شکل میگیرد. بنابراین باید با هنجارهای جامعه هماهنگ باشد. در مورد استفاده از فضای مجازی هم دیدگاهها متفاوت است. به عنوان مثال دولت میگوید دانشآموز از فیسبوک استفاده نکند اما والدین دانشآموزان از این فضا استفاده میکنند و سلیقهها متفاوت است. چطور قرار است نحوه ورود دانشآموز به فضای مجازی بررسی و کنترل شود؟ در واقع این مساله در محدوده تربیت اجتماعی دانشآموز است اما دوگانگیهای بالایی در خصوص آن وجود دارد. در خصوص اولویت ۶ نیز باید گفت: مقصود از این مساله خصوصیسازی آموزشوپرورش است. یعنی بازگشت به سیاستهای ۲۰ سال قبل. همه نهادهای آموزشی دنیا از یونیسف گرفته تا … میگویند آموزشوپرورش باید رایگان باشد و دولتی اما دولت ما یکی از اولویتهای اهدافیاش میشود خصوصیسازی آموزشوپرورش! در حالی که نمیتوان آموزشوپرورش را به بخش خصوصی فرستاد چون منافع عمومی در آن نهفته است. در واقع به نظر من دولت برای صرفهجویی در هزینههایش میخواهد آموزشوپرورش را دور بزند و برونسپاری و خرید خدمت کند. یعنی امری که هم با قانون اساسی و هم با آموزشوپرورش نوین دنیا در تضاد است.نیکنژاد ادامه داد: در مورد اولویت هفت نیز باید گفت، این مساله به معنای تعدیل هزینههای آموزشوپرورش است که در موارد اولیه توسط بطحایی به آن پرداختم. در واقع هدف ذاتی آموزشوپرورش بهبود بخشیدن به وضعیت این وزارتخانه در زمینه آموزش و تربیت دانشآموز است و وقتی بودجه بسیار محدود است، دقیقا چه مبلغی را میخواهند بهرهوری کنند؟ مثلا قبلا میگفتند ۵/۹۳ درصد از بودجههای پرداختی را مدارس شبانهروزی داشته باشند حالا میگویند ۹۸ درصد و دو درصد فقط برای ارتقای کیفیت آموزشی در نظر گرفته شود اما برای همان مدارس شبانهروزی هم که همه هزینههایش در مناطق محروم توسط دولت باید تامین شود، این خیران هستند که هزینه مدارس را تامین میکنند. با این اوصاف چطور میتوان این بودجه را بهرهور کرد؟
در خصوص اولویت هشتم به ویژه تربیت تفکر انتقادی در دانشآموز و آموزش بر اساس زبان باید گفت، مثلا دولت معتقد است برای آموزش به زبان کردی باید کتاب کردی هم داشته باشیم اما موضوع مهم آنجاست که نهادهای خارج از دولت که سیاستگذاران اصلی این موضوع هستند و کل سیاست آموزش کشور بر اساس سیاست القایی است، اجازه نمیدهد تنوع زبانی رعایت شود. در واقع باید گفت بخشی از محقق شدن این مورد خارج از اختیار دولت است. بنابراین وقتی سیاستهای دستورالعملی است، چطور قرار است دانشآموزی با تفکر انتقادی پرورش دهند؟ من معتقدم مباحث زبانی و تربیت تفکر انتقادی در دانشآموز، خارج از دولت برنامهریزی میشود و امکان اجرایی شدن آن به هیچ عنوان وجود ندارد.با همه این اوصاف میتوان میگفت اولویتهای تخصصی تعریف شده برای وزارت آموزشوپرورش با توجه به سیاستهای حاکم بر کشور و نوع آموزشها در مدارس و همچنین با توجه به تئوریپروری و ممنوعیت آموزش حتی خودمراقبتی در مدارس، چیزی شبیه نمایشی صوری است که امکان محقق شدن آن با وضعیت زیرساختها و امکانات و بودجه این وزارتخانه وجود ندارد. مگر آنکه واقعا تجدیدنظری در پولهای در نظر گرفته شده و امکانات اجرایی آن توسط دولت شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد