23 - 11 - 2020
مانور انتخاباتی
آرزو فرشید– زمان زیادی تا انتخابات ریاستجمهوری ایران باقی نمانده و فضای سیاسی کشور هر روز بیشتر از روز قبل انتخاباتی میشود. فعالان سیاسی در هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا مشغول فعالیتاند و آرایش نیروهای سیاسی تا چند وقت دیگر مشخص خواهد شد. آنچه تا اینجای کار مشخص شده اما آن است که به احتمال زیاد یک بار دیگر شاهد رقابتی حول محور مذاکره خواهیم بود. انتخاب بایدن در ایالات متحده آمریکا و روی کار آمدن دموکراتها این نوید را داده که توافق برجام قابل احیاست و احتمالا مذاکراتی برای تحقق این مهم در پیش خواهد بود. از آنجا که عمر دولت فعلی برای انجام این مذاکرات احتمالی کفاف نمیدهد، انتظار میرود انتخابات پیشرو کاملا تحتتاثیر «مذاکره» باشد. تفاوت این انتخابات با انتخابات ۹۲ و ۹۶ اما انگار این است که این بار دوقطبی مذاکره – عدم مذاکره شکل نگرفته و در عوض شاهد رقابت جریانهای سیاسی برای اثبات برتری خود در امر مذاکره خواهیم بود. اصلاحطلبان و طیف حامی دولت قطعا سوابق خود در مذاکرات منتهی به برجام را مثال زده و از نیروهای کارکشتهای که در این زمینه دارند، بهره میگیرند.
اصولگرایان نیز حتما بیکار ننشسته و علاوه بر زیر سوال بردن دستاوردهای رقیب که به خاطر عملکرد دولت ترامپ بیاثر شد، تواناییها، امتیازات و مقدورات خودشان را در معرض نمایش خواهند گذاشت. شاهد این مدعا اظهاراتی است که این روزها از فعالان سیاسی اصولگرا و رسانههایشان میشنویم. مثلا همین دیروز سایت «فردانیوز» که رسانه نزدیک به محمدباقر قالیباف رییس مجلس است طی یک سلسله مصاحبه این نکته را مورد توجه قرار داده بود که تیم بایدن با دولت در حال رفتن مذاکره نخواهد کرد. از سوی دیگر تاکید داشت بایدن دنبال مذاکره با جریانی خواهد بود که در ایران اثرگذارتر است و به نهادهای تصمیمگیرنده نزدیکتر است. حرف درستی است اما تاکید رسانه نزدیک به یک کاندیدای احتمالی در انتخابات آتی بر این موضوع بر اهمیت آن افزوده و این ضرورت را ایجاب میکند که مساله را از زاویههای دیگری نیز ببینیم.
مثلا این زاویه که اصولگرایان خود را آماده رقابت حول محور مذاکره میکنند. شاهد این مدعا توئیت اخیر محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگراست. او در صفحه توئیتر خود با هشتگهای ترامپ، بایدن، ضدآمریکایی و انتخابات ۱۴۰۰ نوشت: «شورای عالی امنیت ملی بهوش باشد: افراد و گروههای سیاسی کشورمان که تا دیروز برای پیروزی ترامپ یقه پاره میکردند پس از شکست او درصدد فرستادن پیامهای یواشکی برای دولت بایدن هستند. شعارهای ضدآمریکایی آنها گولتان نزند. این جماعت برای برنده شدن در انتخابات ۱۴۰۰ هر کاری میکنند.»
قسم حضرت عباس مجتبی ذوالنوری رییس کمیسیون امنیت ملی برای اینکه بگوید مخالف رفع تحریم نیست و مواضعی از این قبیل که در روزهای اخیر کم نبوده، گواه دیگری بر این مدعاست که اصولگرایان خیز مذاکره را برداشته و قصد دارند با مانور روی این موضوع برنده انتخابات ۱۴۰۰ باشند.
همه دولتها اصولگرایند
تلاش فعالان سیاسی اصولگرا برای نشان دادن اینکه اگر بنا به مذاکره باشد، آنها هم مخالفتی ندارند، رویکردی هوشمندانه برای موفقیت در انتخابات ۱۴۰۰ است اما نکتهای که سیاستورزان در نظر نگرفتهاند این است که مردم رایدهنده با توجه به تجریه انتخابات ۹۲ و ۹۶ اهمیت چندانی به «مذاکره» نداده و تبدیل کردن این موضوع به محور اصلی رقابتها در فضای واقعی و نه رسانهای، کار دشواری خواهد بود.
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین نیز تاثیرگذاری بحث مذاکره و احتمال احیای برجام بر انتخابات را چندان جدی نمیگیرد. او در گفتوگو با «جهانصنعت» با اشاره به رویکرد دولت روحانی که با حمایت اصلاحطلبان پیروز شده و بعد به سمت جریان رقیب چرخید، گفت: «ما در ایران دولت غیراصولگرا نداریم. دولت کنونی هم در نهایت کاملا در برابر آن جریان تسلیم شد. البته مردم نیز در انتخابات مجلس به این رویکرد پاسخ دادند و احتمالا در انتخابات ریاستجمهوری نیز با همان میزان مشارکت، فردی از جریان اصولگرا پیروز خواهد شد.»
وی همچنین گفت: «جناح اصلاحطلب حتی اگر بخواهد کاندیدایی برای ریاستجمهوری معرفی کند نیز رای نخواهد آورد زیرا مردم به آن رویکرد اصلاحطلبان رای میدادند یعنی به آن کلیدی که قرار بود قفلها را باز کند نه به کسی که کلید در دستش است اما به نحو دیگری عمل میکند.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به اینکه اگر دولت اصولگرای بعد بنای مذاکره داشته باشد با توجه به پیششرطهایی که دارد، مذاکره احتمالی چه نتیجهای خواهد داشت گفت: «هر جریان و دولتی که بعد از انتخابات ۱۴۰۰ در ایران حاکم باشد نماینده رسمی ایران است و میتواند طرف مذاکره قرار گیرد. اینکه جریان اصولگرا بعد از انتخابات همچنان تمایلی به انجام مذاکره نشان دهد یا خیر، بستگی به شرایط و منافع آن دارد یعنی اگر به این نتیجه برسد که مشکلات گسترده اقتصادی و تعاملات بینالمللی و… برایشان مسالهساز شده و باید آن را حل کرد، ناگزیر به مذاکره خواهد شد. مذاکره نیز چیزی نیست غیر از امتیاز دادن و امتیاز گرفتن. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که در مرتبه قبلی هم که مذاکره شد و برجام صورت گرفت، مجموعه حاکمیت به این نتیجه رسیده بود که باید مذاکره کرد و این اقدامی نبود که دولت روحانی تحت حمایت اصلاحطلبان به آن رسیده باشد.»
وی درباره اینکه با وجود اصرار هر یک از طرفها بر پیششرطهای خود آیا احتمال به نتیجه رسیدن مذاکره و احیای برجام وجود دارد یا خیر گفت: «شرایط طرف آمریکایی مشخص است و از آن عقب نمینشیند زیرا او که تحت فشار نیست تا مجبور شود شرایط خود را تغییر دهد، طرف ایرانی نیز اگر به این نتیجه برسد که مشکلات موجود و فشار حداکثری که علیه ایران اعمال میشود به منافع و زندگی مردم آسیب میزند، مواضع خود را تعدیل خواهد کرد. تنها در این صورت است که احتمال دارد توافقی حاصل شده و برجام احیا شود.»
واقعیت را نمیدانیم
نکته دیگری که تصمیمسازان در جریان اصولگرا باید بیشتر مورد توجه قرار دهند این است که سخن گفتن از مذاکره کفایت نمیکند. جامعه ایرانی و کسانی که قرار است با رای خود رییسجمهور آتی را انتخاب کنند، به فرض اینکه بپذیرند مذاکره مهمترین بحث موجود و راهکار حل مشکلات است، به گروه و کاندیدایی رای میدهند که صداقتش در این زمینه را باور کنند. یعنی تاکید بر اینکه اصولگرایان جریان نزدیکتر به قدرت هستند پس بهتر مذاکره میکنند، کافی نیست و آقایان باید ثابت کنند که با شروطهای عجیب و غریب مثل قصاص ترامپ سبب نمیشود که مذاکره مورد نظر در حد حرف بماند.
حسن بهشتیپور -کارشناس مسائل سیاست خارجی- از جمله کسانی است که بر این نکته تاکید دارد.
او در گفتوگویی با «جهان صنعت» تشریح کرد که چطور مولفههای متعددی در اثرگذاری بحث مذاکره بر نتیجه انتخابات، وجود دارد و گفت: «یکی از مولفههای مهم در انجام این پیشبینی آن است که واقعا انتخابات آینده تحت تاثیر بحث مذاکره است یا خیر. به نظر من این موضوع فعلا در رسانهها دامن زده میشود و نمیدانیم که چقدر مبتنی بر واقعیت است. در انتخابات ۹۲ این موضوع حائزاهمیت و اثرگذار بود اما الان نمیدانیم که مردم ایران چقدر به این موضوع بها میدهد، زیرا در حال حاضر شرایط تغییر کرده و مشکلات و مسائل مختلفی وجود دارد و به نظر میرسد ما با این واقعیت روبهرو هستیم که هر رییسجمهوری انتخاب شود، همه مشکلات گردن او انداخته شده و او هم میگوید من اختیارات لازم را ندارم و نمیتوانم اثرگذار باشم. یعنی باید اول مساله معلوم شود که رییسجمهور اختیارات لازم را دارد یا خیر. وقتی که فرد انتخاب شده نمیتواند درباره مذاکره کردن یا نکردن، تصمیم بگیرد چطور میتواند اثرگذار باشد که مردم بر مبنای آن رای بدهند؟»
وی تاکید کرد: «به نظر من فاکتور مذاکره زمانی خیلی تعیینکننده بود که مردم استنباط میکردند رییسجمهور خیلی تعیینکننده است اما وقتی میدانند که او در این باره تصمیمگیرنده نیست، این فاکتور نیز اهمیت چندانی ندارد.»
سخن گفتن کافی نیست
بهشتیپور، در واکنش به اینکه اصولگرایان سعی دارند این طور القا کنند که جناح نزدیکتر به بخش تصمیمگیرنده قدرت بهتر میتواند مذاکره کند و با این حربه انتخابات را ببرند، گفت: «مگر در دوره احمدینژاد و در دیماه سال ۹۱ مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا در مسقط عمان انجام نشد که ربطی هم به دولت روحانی نداشت.»
وی افزود: «اولا تصمیمگیرنده درباره اینکه مذاکره صورت بگیرد یا خیر رییسجمهور نیست و این موضوع نمیتواند در رای مردم اثرگذار باشد. نکته دوم نیز این است که نباید طوری تحلیل کنیم که انگار اصلاحطلبان و اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ رقابت میکنند. چون این موضوع هم محل سوال است و ممکن است مثل انتخابات مجلس یازدهم رقابت بین طیفهای جناح اصولگرایی باشد. شاید هم جریان سومی ایجاد شود و مردم بخواهند به فردی که نه اصلاحطلب است و اصولگرا رای دهند. ضمن اینکه الان کاندیداهای ریاستجمهوری مشخص نشدهاند و نمیتوان قضاوت کرد که چه کسی اهل مذاکره هست و چه کسی نیست. به نظرم این بیشتر برجستهسازی رسانهای است و واقعیت این است که اولا تصمیمگیرنده درباره مذاکره رییسجمهور نیست. دوما الزامی نیست که رقابت بین اصلاحطلبان و اصولگراها باشند. سوما باید منتظر مشخص شدن کاندیداها باشیم تا بعد بگوییم فلان فرد در صورت مجوز گرفتن از مقام معظم رهبری برای انجام مذاکره قادر به این کار است یا خیر؟ چهارما اینکه واقعا راهحل مشکلات کشور مذاکره است یا خیر.»
بهشتیپور ادامه داد: «بنده معتقدم که اصلا راهحل مشکلات فعلی ما مذاکره نیست. ما باید قدری فکر کرده و ببینیم که برای برونرفت از این بحران در کشور نیاز به اصلاحات اقتصادی گسترده داریم با خیر. آیا نیاز نداریم وعدههایی مثل اصلاح نظام بانکداری که یکی از اصلیترین مشکلات کشور است را عملیاتی کنیم.»
این کارشناس مسائل بینالمللی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه «آیا اصولگرایان با پیششرطهایی که عموما برای انجام مذاکره و بازگشت آمریکا به برجام مطرح میکنند، قادر خواهند بود با مانور دادن روی بحث مذاکره انتخابات را ببرند؟» گفت: «وقتی حرف از انجام مذاکره و به نتیجه رسیدن آن است باید دید که چه پیششرطهایی گذاشته میشود. مثلا پمپئو ۱۲ شرط گذاشته بود که هرکسی میخواند میدانست او نمیخواهد مذاکره کند. مثل وقتی که فردی میگوید این جنس را میخواهم بفروشم اما قیمتی تعیین میکند که مشخص است کسی نمیخرد. اگر اصولگرایان در ایران یا هر فردی که کاندیدا باشد و دم از مذاکره میزند، پیششرطهایی بگذارند که معلوم باشد نمیخواهند مذاکره کنند، معلوم است که نتیجه چیست و مردم هم حتما به قدری هوشمند هستند که متوجه این امر باشند. اما اگر نکاتی را مطرح کند که قابل انعطاف باشد یعنی مذاکره میتواند شکل بگیرد و در این صورت میتوان روی موضوع مذاکره در انتخابات هم مانور داد.»
کلام آخر
جریان اصولگرا با خیز برداشتن برای مذاکره و یا تلاش برای اثبات آنکه ضد مذاکره نیست از یک سو پذیرفته که ریشه بسیاری از مشکلات فعلی به تحریم و تعاملات بینالمللی گره خورده و هیچ کاندیدایی قادر نیست بدون در نظر داشتن این مهم، وعده وعیدهای تازه به مردم بدهد. از سوی دیگر با در نظر داشتن اینکه اگر تصمیم مجموعه حاکمیت مذاکره باشد، هر دولتی که سرکار باشد مسوول اجرای آن خواهد بود، تصمیم گرفته که این افتخار را نصیب جریان رقیب نکرده و خود عهدهدار مسوولیت شود. در عین حال قصد ندارد از رویه خود طی سالیان گذشته دست کشیده و برای انجام مذاکره عقبنشینی کند یا شروطش را پس بگیرد، بنابراین باید این را نیز بپذیرد که مردم ایران هوشمند و آگاه بوده و به واسطه تجربه سالیان قبل نیز آنقدر آبدیده شدهاند که به هرکسی دم از مذاکره زد، رای ندهند. به فرض اینکه «مذاکره» محور تعیینکننده در انتخابات آتی باشد، حتما سرنوشت مذاکره در دولت بعد نیز مورد پیشبینی و بررسی قرار خواهد گرفت. رای گرفتن از مردم با اتکا به مذاکره و در حالی که مذاکره احتمالی افق روشنی ندارد، کار سادهای نخواهد بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد