8 - 04 - 2025
متهمان ورشکستگی آبی
هستی عبادی- ورشکستگی آب تعارف ندارد. سالهاست که نسبت به این موضوع هشدار داده شده اما دولتها پشت گوش انداختند. در نخستین روزهای امسال، ورشکستگی آب چهره خشن خود را نشان داد؛ با درگیری مردم دو استان بر سر آب. حالا همه نگرانند؛ از نمایندههای مجلس گرفته تا مقامات محلی و در سطح کلانتر دولتمردان دولت چهاردهم. آب دیگر مثل برق نیست که بتوان با خاموشی دو ساعتی آن را مدیریت کرد؛ مساله خشکسالی میتواند تبعات اجتماعی گسترده داشته باشد.
در سالهای اخیر، مساله ناترازی آب به یکی از مهمترین چالشهای کشور تبدیل شده است. ناترازی آب یعنی میزان آبی که مصرف میکنیم از میزان آبی که در اختیار داریم بیشتر شده، به عبارتی منابع آب تجدیدپذیر پاسخگوی نیازهای فعلی ما نیستند. این موضوع به دلایلی مثل رشد جمعیت، توسعه کشاورزی بدون توجه به ظرفیت منابع آبی، تغییرات اقلیمی و مدیریت نادرست منابع رخ داده است.
ایران جزو مناطق کمآب جهان است و بیشتر مناطق کشور اقلیم خشک یا نیمهخشک دارند، بنابراین استفاده درست از منابع آب همیشه باید جزو اولویتها قرار بگیرد، این در حالی است که در بسیاری از موارد مصرف آب بهویژه در بخش کشاورزی از حد تعادل خارج شده است. در نتیجه این اتفاق سطح آب سفرههای زیرزمینی کاهش پیدا کرده، رودخانهها خشک شده و تنشهای آبی بیشتر شده است.
کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند تبعات زیادی داشته باشد، تبعاتی مثل کاهش کیفیت زندگی، مهاجرت از روستاها به شهرها و حتی درگیریهای منطقهای بر سر منابع آب. برای همین رسیدن به تعادل دوباره و مدیریت درست منابع آبی از حالا اهمیت زیادی دارد.
براساس گزارشهای رسمی، ایران سالانه حدود ۹۸ تا ۱۰۰میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند که در این میان بیشترین حجم مصرف مربوط به بخش کشاوری با حدود ۸۸ تا ۹۰درصد (تقریبا ۸۸ تا ۹۰میلیارد مترمکعب) است. پس از آن بخش خانگی بین ۶ تا ۸درصد (تقریبا ۶ تا ۸میلیارد مترمکعب) قرار میگیرد و در نهایت بخش صنعت با حدود ۲ تا 5/2درصد (تقریبا ۲ تا 5/2میلیارد مترمکعب) در جایگاه سوم قرار گرفته است.
تلفات پنهان منابع آبی ایران
حمید سینیساز، کارشناس آب در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: در کشور ما درصد بالایی از منابع آب به دلیل ضعف در مدیریت و تاخیر در تصمیمگیری، به راحتی از بین میروند. شاید برای شما و مخاطبان محترم جالب باشد که بدانید بیش از ۷۰درصد از منابع آب ورودی به کشور که عمدتا از طریق بارشها و رودخانههای مرزی وارد میشوند، مستقیما تبخیر شده و از دست میروند.
وی افزود: عامل دوم در اتلاف منابع آبی که به ناترازی میان منابع و مصارف دامن زده است، به سیلابها و جریانهای سطحی بازمیگردد. این منابع تاکنون در اختیار مدیریت مصرف قرار نگرفتهاند، یا به صورت جریانهای بیهدف به دریاها میریزند یا از مرزهای خشکی کشور خارج میشوند. این بخش نیز حدود ۱۰درصد از کل منابع ورودی را شامل میشود.
سینیساز بیان کرد: به عبارت دیگر در مجموع چیزی نزدیک به ۸۰درصد از منابع آب ورودی به کشور را بدون بهرهبرداری موثر از دست میدهیم و بدیهی است که با چنین شرایطی، نمیتوان برای ۲۰درصد باقیمانده، برنامهریزی موثر و پایدار داشت. تازه در همین ۲۰درصد، فرسودگی شبکههای انتقال و توزیع به عنوان یک مساله ساختاری دیگر مطرح میشود. پس از آن نوبت به بررسی مصرف میرسد: آیا الگوی مصرف ما کارآمد و بهرهور است یا خیر؟ باید اذعان داشت که اصلاح الگوی مصرف، در حقیقت آخرین حلقه این زنجیره ناکارآمدی است؛ حلقهای که تنها حدود ۱۵درصد از منابع آب کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. این در حالی است که بیش از ۸۵درصد از منابع آبی کشور که سالانه در قالب بارندگی و رودخانههای ورودی به کشور تجدید میشوند، عملا در سیاستگذاریهای کلان مغفول ماندهاند.
سینیساز در ادامه گفت: این پرسش مطرح میشود که آیا نمیتوان برای کاهش این حجم از تلفات چارهای اندیشید؟ زیرا حتی نجات یک درصد از این منابع، تاثیر چشمگیری در کاهش ناترازی آبی کشور خواهد داشت. پاسخ به این سوال مثبت است. میتوانیم با هدایت هرچه سریعتر و هدفمندتر منابع ناشی از بارندگی به درون سفرههای آب زیرزمینی، از اتلاف آنها از طریق تبخیر یا سیلاب جلوگیری کنیم. این رویکرد که در ادبیات تخصصی با عنوان «تغذیه مصنوعی» یا «تغذیه زمین» شناخته میشود، در صورت اجرای صحیح میتواند در بازگرداندن تعادل آبی کشور نقشآفرین باشد. در غیر این صورت با تداوم وضعیت موجود، هر سال باید در انتظار بحرانی عمیقتر باشیم چراکه تقاضا برای آب با افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه صنعتی و کشاورزی، همواره رو به فزونی است اما در مقابل، موجودی منابع آبی نهتنها افزایشی ندارد، بلکه در اثر عواملی چون رسوبگذاری در مخازن، کاهش نیز مییابد.
این کارشناس انرژی در پاسخ به این سوال که آیا راهحل کوتاهمدت برای حل این ناترازی وجود دارد یا نه، گفت: باید توجه داشت که راهحلهای کوتاهمدت، غالبا به ساخت زیرساختهایی منجر میشوند که در بلندمدت خود به مشکلی بزرگتر بدل میگردند. برای نمونه، نخستین راهکاری که همواره پیشنهاد میشود، انتقال آب است. این راهکار اگرچه ممکن است در کوتاهمدت پاسخگو باشد اما در صورت تبدیل شدن به راهحلی دائمی، پیامدهای منفی متعددی به دنبال خواهد داشت زیرا چنین اقداماتی به بروز تنش بین استانها و حوضههای آبی کشور دامن میزند.
وی افزود: حتی اگر طرح انتقال آب بدون مخالفت پیش رود، با توسعه شتابزده در مناطق مقصد در قالب افزایش جمعیت، بارگذاری صنایع پرمصرف و رشد ناهماهنگ شهری، تقاضای جدید برای آب به سرعت شکل میگیرد. در چنین شرایطی هیچ تضمینی وجود ندارد که آب منتقلشده بتواند نیاز منطقه را حتی تا ۵۰سال آینده تامین کند چراکه شاید در کمتر از پنج سال، همان منطقه با بحران ناترازی تازهای مواجه شود.
سینیساز یادآور شد: نمونهای عینی از این وضعیت را میتوان در استان یزد مشاهده کرد. این استان که از نظر میزان بارندگی، خشکترین منطقه کشور به شمار میرود، از نخستین سرشماری نفوس و مسکن تاکنون، بالاترین نرخ مهاجرت خالص را تجربه کرده است. نسبت به جمعیت پایه سال ۱۳۶۵، حدود 5/9درصد افزایش مهاجرت داشته و از این نظر، مهاجرپذیرترین استان کشور محسوب میشود. این مهاجرت گسترده، عمدتا به واسطه طرحهای انتقال آب به این استان شکل گرفته است. مردم با امید به یافتن زندگی بهتر، به این منطقه کوچ کردهاند. در پی آن، صنایعی نظیر کاشی و سرامیکسازی، روغنکشی و کشت دانههای روغنی در منطقه توسعه یافتهاند، بدون آنکه زیرساختهای آبی کافی برای تامین نیاز آنها فراهم شده باشد.
تجربهای به قیمت امنیت آبی
در همین حال رضا حاجیکریم، رییس هیاتمدیره فدراسیون صنعت آب هم با اشاره به تجربه خط انتقال یزد به ایلنا میگوید: این تجربه نشان داد که وقتی آب یک شهر را با خط لوله به منطقه دیگر منتقل کنیم یک راهکار ناپایدار است و با کوچکترین تداخلی مدتها آب منطقه را دچار اختلال و قطعی میکند و اگر تبعات این کار ادامه پیدا کند، به سخره گرفتن امنیت آبی کشور است، به عبارت دیگر اینکه آب را با خط لوله از یک سوی کشور به سمت دیگر ببریم بیشتر شبیه جوک است.
وی با اشاره به تکرار این موضوع برای تهران گفت: تهران دقیقا یک میلیارد و ۹۷۰میلیون مترمکعب حقابه کشاورزی دارد. اگر ۱۰درصد این میزان را صرفهجویی کنیم یا بهینهسازی کرده و کشت را تغییر دهیم ۱۹۰میلیون مترمکعب آب ذخیره میشود. حال سوال این است که چند میلیون مترمکعب آب از جنوب وارد تهران میکنیم؟ اظهاراتی مبنی بر انتقال آب از دریا به پایتخت از سوی یک مقام مسوول، باعث میشود شهروند تهرانی مضیقه آبی تهران را درک نکند و هیچگاه درک نخواهند کرد که تهران آب ندارد.
وی بیان داشت: این آبی که در شبکه تهران جاری بوده تجاوز به حریم طبیعت است و از مناطق دیگر آب را دریغ کرده و در تهران تبدیل به فاضلاب میکنیم. وقتی استاندار چنین اظهاراتی دارد شهروند تهرانی به این فکر میکند که اگر همین آب هم تمام شود، دولت آب را از جنوب کشور تامین میکند. این ضربه و خیانت را یک بار با سدسازی با کاربری کشاورزی به کشور وارد کردهایم، اجازه ندهیم تکرار شود. ما کشاورز را از چرخه مدیریت آب حذف و دولت را جایگزین و به کشاورز اعلام کردیم که دولت به عنوان فعال مایشاء آب، آن را به زمین کشاورزی منتقل خواهد کرد و به کشاورزی که هزاران سال آب را از طریق میراب و با یک ساختار سنتی و کارآمد مدیریت میکرد، اعلام کردیم نباید نگران باشد آب در سدها وجود دارد و دولت تامین خواهد کرد اجازه ندهیم این سیکل در شهرها هم تکرار شود.
رییس هیاتمدیره فدراسیون صنعت آب تاکید کرد: به جای حفر چاه باید تلفات آب را در تهران کم کنیم و مصرف آب را سر و سامان دهیم. هنوز بخشی از فضای سبز با آب شرب و بخش زیادی نیز با آب زیرزمینی آبیاری میشود و در همین تهران فاضلاب اقصی نقاط شهر را در فیروزبهرام و یا شهرری تصفیه میکنیم و آب را برای آبیاری فضای سبز و غیرشرب به تهران برنمیگردانیم و این در حالی است که در دنیا فاضلاب تصفیهشده را به مصرف شرب میرسانند اما ما سادهترین راه یعنی احداث چاه را انتخاب کردهایم که با این کار بعدها شهروند تهرانی باید هزینه مستقیم و غیرمستقیم آن را پرداخت کند. اگر شهریار رکورد فرونشست را سال به سال میشکند به این دلیل است که شیره جان مملکت را از زیر زمین خارج میکنیم.
وی یادآور شد: باید شجاعانه رفتار کنیم. مردم غریبه نیستند. قرار بود ولی نعمت این حکومت باشند. با مردم صادق باشیم و از آنها کمک بخواهیم، مانند راهکار پویش دو درجهای در مصرف گاز به جای اینکه به مردم بگوییم نگران نباشند گاز تامین میشود مردم را برای مدیریت مصرف آب با خودمان همراه کنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد