16 - 05 - 2024
محوطههای تاریخی قربانی توسعهطلبی دولتها
نادر نینوایی- ایران در چهارراه تمدنی تاریخ قرار گرفته و همین باعث شده محوطههای تاریخی بسیاری در گوشهوکنار کشور وجود داشته باشند. این تپهها و محوطههای تاریخی متعدد از سویی ظرفیتی بیبدیل را در حوزه باستانشناسی و توریسم برای کشور ایجاد کرده و از سوی دیگر مسوولیت خطیری را برای حفظ و معرفی این آثار بهوجود آورده است.
باتوجه به تلاش ادامهدار تمام دولتها در طول چهاردهه گذشته برای توسعه و ایجاد جاده و ساخت سد، حفاظت میراث فرهنگی و محوطههای تاریخی در بسیاری از موارد اولویت اول مسوولان نبوده است.
تراژدیهایی که پیرامون محوطههای تاریخی پشت سدهای «چمشیر» و «سیمره» رقم خورده نشانگر نوک کوه یخ تقابل نگاه توسعهطلب با دیدگاه حفاظت از میراث فرهنگی است.
به تازگی نیز آغاز شمارش معکوس برای آبگیری سد بالارود اندیمشک، خطر از دست رفتن محوطههای ثبتملیشده پشت این سد را بیشتر کرده است. در نتیجه این شرایط، بیم آن میرود که کاوشهای باستانشناسی نصفهونیمه در محوطههای تاریخی که قرار است زیر آب غرق شوند، صورت گیرد و فرصت شناسایی و کشف تمدنهای باستانی و اشیای بهجامانده از تمدنهای گذشته برای همیشه از دست برود.
شمارش معکوس محوطههای تاریخی پشت سد بالارود
سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اندیمشک بهتازگی گفته است: کاوشهای نجاتبخش اضطراری محوطههای تاریخی پشت سد بالارود اندیمشک از طرف پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی انجام شد.
هانی خادم با اشاره به اینکه در دوسال گذشته ۲۱محوطه تاریخی در پشت سد بالارود اندیمشک توسط کارشناسان میراثفرهنگی شناسایی شده بودند، گفت: اعتبار کاوش در این محوطههای تاریخی در سال جاری از محل سازمان آب و نیروی استان خوزستان تخصیص یافت.
وی بیان کرد: کاوش باستانشناسان در محوطههای سد بالارود در حد گمانهزنی اضطراری بود که تشخیص دهند این محوطهها مربوط به چه دورهای هستند.
او درباره نتایج کاوش در این محوطههای تاریخی توضیح داد: کاوش در این محوطه توسط کارشناسانی که از تهران آمده بودند در مدت یکماه به صورت کامل انجام و نتایج بهزودی پس از اتمام مطالعات لازم از پژوهشگاه تهران برای ما ارسال خواهد شد.
از جمله محوطههای پشت این سد میتوان به محوطه باستانی «بردپنیر» اشاره کرد که بسیار پراکنده و نزدیک به ۴هکتار است. محوطه «بردپنیر» مربوط به هزاره چهارم و پنجم قبل از میلاد است و در شهرستان اندیمشک، بخش الوار گرمسیری، یککیلومتری شهر حسینیه واقع شده و با شماره۱۷۹۹۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
طبیعی است که کاوشهای اضطراری انجامشده به سبب ضربالاجل راهاندازی و آبگیری سد، باید با سرعت بالایی انجام پذیرد و این در حالی است که کاوش باستانشناسی نیاز به مطالعه دقیق و هدفمند سانتیمتر به سانتیمتر منطقه داشته و کاوش کامل و دقیق این محوطه نمیتواند در چندفصل کاوش اضطراری به شکل ایدهآل انجام شود. به نظر میرسد نتیجه این رویکرد از دست رفتن نشانهها و آثاری است که در این محوطهها زیر لایههای خاک دفن شده و احتمالا بهزودی با آبگیری سد، برای همیشه از دسترس خارج میشوند.
تقابل توسعهطلبی با محوطههای تاریخی
غرق شدن محوطههای تاریخی در پس سدها و فشار آوردن سمبه پرزور توسعهطلبان به میراث تاریخی کشور، موضوع جدیدی نیست و سبقه آن به سالیان گذشته برمیگردد.
یکی از تقابلهای نگاه توسعهطلبی و سدسازی با حفاظت از میراث فرهنگی در سال ۱۳۹۲ با آبگیری سد سیمره اتفاق افتاد.
در این مقطع مدیرکل وقت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری لرستان در سخنان خود با طرح این سوال که چرا وقتی مجوز آبگیری سد سیمره برای وزارت نیرو صادر شد به محوطههای تاریخی پشت سد توجه نشده است، ابراز داشت: این امر موجب شده امروز شاهد این باشیم که شهری باستانی از دوران ساسانی به نام «برزقباله» به زیر آب برود.
سریال از دست رفتن آثار و محوطههای باستانی به خاطر سدسازی و نگاه توسعهطلب دولتها اما به همینجا ختم نمیشود. سال۱۳۹۳ نیز با آبگیری سد تالوار در شهرستان بیجار بخشی از آثار طبیعی و تاریخی منحصربهفرد در این شهرستان زیر آب رفتند. در شرایطی این اتفاق ناخوشایند به وقوع پیوست که قدمت آثار کشفشده در حوضه آبگیری سد تالوار به هزاره ششم قبل از میلاد میرسید و باستانشناسان احتمال میدادند که زیر لایههای کاوششده همچنان لایههای قدیمیتری نیز باقی مانده باشد.
در سال۱۳۹۴ نیز پنج محوطه باستانی پنجهزار ساله با آبگیری سد کنگیر ایلام به زیر آب رفتند تا برگی دیگر از تقابل دیدگاه توسعهطلبی با نگاه حفاظت از میراث ورق بخورد؛ آن هم در شرایطی که محوطهای بسیار مهم متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد در حوضه آبگیری سد شناسایی شده بود.
در سال ۱۴۰۱ اما این بار نوبت سد چمشیر بود که بخشی دیگر از تاریخ ایران را در خود ببلعد. در حالی که کاوشهای باستانشناسی نشان داده بود که آثاری از اقامتگاههای موقت عشایر کوچرو در محدوده آبگیری سد جای گرفته است و شواهدی از زیست مردمان عصر فراپارینه سنگی نیز وجود داشت، محوطههای تاریخی این سد، پشت خروارها آب غرق شدند.
لزوم برنامهریزی بلندمدت
برای حل مشکل تقابل توسعه و سدسازی با حفاظت از میراث تاریخی، لازم است در مرحله نخست تا جایی که امکانش وجود دارد مانع سدسازی در محوطههای مشرف به تپههای تاریخی شد. در مرحله دوم اما اگر الزام جدی برای ساخت سد وجود دارد باید از سالها پیش از کلید خوردن پروژههای عمرانی نظیر سدها، موضوع به وزارت میراث فرهنگی و پژوهشگاه میراث فرهنگی اطلاع داده شود، تا زمان کافی برای کاوشهای دقیق باستانشناسی وجود داشته باشد. جلیل گلشنبافقی باستانشناس و رییس اسبق پژوهشگاه میراث فرهنگی، در این خصوص معتقد است: مسائل مرتبط با کاوشها و پژوهشهای باستانشناسی، دارای ظریفکاریهایی خاص خود بوده و زمانبر هستند؛ بنابراین با توجه به زمان محدودی که برای آبگیری سدها اختصاص داده میشود و با نظر به اینکه برای صنعت یکسری کارها باید در حداقل زمان انجام شود، بسیاری از محوطههای تاریخی کشور را از دست میدهیم. وی در پاسخ به این پرسش که «برای عبور از این چالشها چه باید کرد؟» گفت: «به نظرم باید کسانی که در امر سدسازی برنامه دارند، با وزارت میراث فرهنگی و پژوهشگاه میراث فرهنگی در جلساتی برنامههای ۵۰ تا ۱۰۰سال آینده خود را مطرح و بررسی کنند. به این ترتیب میتوان از هماکنون مواردی که در دستور کار قرار میگیرد را بررسی و کاوش کرد و با این شیوه عمل میتوان مانع آن شد که فرهنگِ گذشته خود را بهراحتی از دست بدهیم.» در نهایت باید اذعان داشت: باتوجه به اهمیت محوطههای تاریخی و میراث تمدنی ایرانیان انتظار میرود دولتها اهمیت انجام کاوشهای باستانشناسی پیش از انجام عملیات عمرانی را در نظر داشته باشند و تا زمانی که از انجام گرفتن دقیق کاوش مطمئن نشدهاند، جلوی پیشروی پروژهها را بگیرند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد