13 - 10 - 2017
مدرک
مهمان امروز: آگوتا کریستوف
آگوتا کریستوف Agota Kristof، ۳۰ اکتبر ۱۹۳۵ در شهر Czikvand مجارستان به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۶ به همراه شوهرش از مجارستان لهشده زیر بار دیکتاتوری کمونیسم فرار کرد و به سوییس پناهنده شد و شهر نوشاتل، واقع در بخش فرانسویزبان این کشور را برای زندگی برگزید. در ۲۱ سالگی، نوزادی چندماهه در بغل و یک لغتنامه تنها سلاحهای او بودند در مواجهه با تبعید، تنهایی، دنیای تازهای که هیچچیز از آن نمیدانست و زبان فرانسه که ناگزیر بود آن را یاد بگیرد. او که هنوز گهگاه شعرهایی به زبان مجارستانی میسرود، همزمان با کار یکنواخت در یک کارخانه ساعتسازی به یادگیری زبان فرانسه ادامه داد.آگوتا کریستوف از سال ۱۹۷۰ نوشتن به زبان فرانسه را آغاز کرد. اولین آثار او نمایشنامههای کوتاهی بودند که توسط گروههای آماتور شهر نوشاتل روی صحنه میرفتند و بعضیهایشان هم در رادیو اجرا شدند. در کنار این نمایشنامهها، کریستوف در این دوره داستانهایی هم نوشت که بعدها در مجموعه فرقی نمیکند (۲۰۰۵) چاپ شدند. تا سال ۱۹۸۶ آگوتا کریستوف در دنیای ادبیات فردی تقریبا ناشناخته بود تا اینکه همانسال انتشارات معتبر Seuil فرانسه اولین رمان او را با نام دفتر بزرگ چاپ کرد.پس از تریلوژی موفق دوقلوها، کریستوف رمان دیروز (۱۹۹۵) و کتابی حاوی یک داستان و یک نمایشنامه کوتاه به نام کجایی ماتیاس (۲۰۰۵) و مجموعه نمایشنامه هیولا (۲۰۰۷) را منتشر کرد. او برای مجموعه آثارش جایزه معتبر شیلر کشور سوییس را دریافت کرد و پس از چند سال بیماری و عزلت، ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۱ در شهر نوشاتل درگذشت.در سال ۱۹۸۶ رمان «دفتر یادداشت» که به زبان فرانسه نوشته شده با موفقیت زیادی روبهرو شد و جایزه ادبی کتاب اروپا را برایش به ارمغان آورد. این رمان، جلد اول از یک تریلوژی است که با رمانهای «مدرک» و «دروغ سوم» ادامه یافته و به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شد. «امروز یک نامه دریافت کردم یک نامه رسمی. آنجاست، روی میزم میتوانید بخوانیدش. نامه اعاده حیثیت توماس است، نامه بیگناهیاش. هیچوقت شک نداشتم که او بیگناه است. آنها برام نوشتهاند: شوهرتان بیگناه بود، او را اشتباهی کشتیم. ما آدمهای زیادی را اشتباهی کشتهایم اما حالا همه چیز سر و سامان گرفته است، ما پوزش میخواهیم و قول میدهیم که دیگر چنین اشتباههایی تکرار نشود. آنها میکشند و اعاده حیثیت میکنند. آنها معذرت میخواهند ولی توماس مرده! میتوانند دوباره او را زنده کنند؟ میتوانند آن شبی را پاک کنند که همه موهام سفید شد، شبی که دیوانه شدم؟»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد