13 - 12 - 2022
مرگ آرام سینما
چه کسی دیگر فیلم میسازد یا حاضر است در سینما سرمایهگذاری کند وقتی که نهتنها فیلمها توقیف میشوند، ممیزی میخورند یا در نوبت اکرانهای بد قرار میگیرند و به این ترتیب میسوزند بلکه میشود فیلمیهایی را که مجوز اکران دارند و بهترین نوبت اکران را میگیرند از پرده پایین کشید. فیلمهایی که ارشاد با آنها مشکلی ندارد اما قشون کشیهای خیابانی تکلیف ماندن یا نماندن آنها را روی پردهها مشخص میکند. این اتفاقهای عجیب و خارج از پیشبینی پیامدهای عجیبی هم دارد، گویا فیلمهایی که سرمایهگذاران خصوصی دارند دلشان نمیخواهد جای فیلمهای به جبر پایین آمده از پرده بنشینند. واقعا چه کسی دیگر حاضر است فیلم بسازد و سرمایهاش را در حوزه به غایت ناامن فرهنگی به باد دهد؟ وقتی کسی سرمایهگذاری نکند، تهیهکنندهای نباشد که تن به ساختن دهد، امنیت شغلی در سینما از اینکه هست هم کمرنگتر شود، سینمای ما آرام آرام میمیرد؛ سینمایی با این همه افتخار که پرافتخارترین داشته جهانی ماست. کم کم میشود سالی دو سه تا فیلم بیخاصیت بسازیم و در سینماها را به اکران فیلمهای درجه چندم خارجی باز کنیم.
مروری بر فیلمهایی که تا به حال توقیف ماندهاند و برخلاف سیاستهای دولت دهم که داعیه رفع توقیف فیلمها را داشتند شاید گوشهای از این آشفته بازار را نشان دهد.
گزارش یک جشن
ابراهیم حاتمیکیا که «به رنگ ارغوان»اش به دلیل برخی حاشیههای پیش آمده برای اکرانش، چند سالی به نمایش درنیامد و سرانجام اکران شد، این بار با نمایش عمومی «گزارش یک جشن» به مشکل برخورده است حتی اگر جواد شمقدری زمانی گفته باشد که فیلم حاتمیکیا توقیف نیست.
«گزارش یک جشن» محصول سال ۸۹ است که براساس گفته تهیهکننده آن، از مسایل ملتهب جامعه سخن به میان میآورد و به مساله جوانان بهعنوان یکی از بحرانهای امروز جامعه میپردازد. فیلم یکی از صریحترین موضعگیریهای فیلمساز نسل دوم انقلاب در برابر اتفاقات سال ۸۸ به حساب میآید و از این روز و به دلیل نمادسازیهای داخل فیلم هنوز خبری از اکران این فیلم در سینماها نیست.
خیابانهای آرام
«خیابانهای آرام» کمال تبریزی یکی دیگر از فیلمهایی است که نتوانست مهلت نمایش بگیرد که البته وضعیتی بهتر از «گزارش یک جشن» دارد. این فیلم سینمایی پروانه نمایشش را گرفته است و حتی چندین نوبت هم مهلت اکران آن در شورای صنفی نمایش مشخص شد البته با شرایطی خاص اما در فرصتی که برای اکرانش تعیین شده بود هم بازهم اکران نگرفت.
اسفندماه در حالی که پیشبینی میشد، فیلم «خیابانهای آرام» کمال تبریزی اکران شود، این کارگردان در گفتوگویی کوتاه گفته بود: امروز باخبر شد «خیابانهای آرام» با اینکه ظاهرا پروانه نمایش هم دارد تا اطلاع ثانوی به نمایش عمومی درنخواهد آمد و بازهم ظاهرا جلوی نمایش آن گرفته شده است.
تبریزی شرایط مطرح کرده بود: «خیابانهای آرام» نیز فعلا به سرنوشت «پاداش» دچار شده است، با این تفاوت که یکی پروانه نمایش دارد و دیگری کماکان بدون پروانه است، هرچند که داشتن پروانه یا نداشتن آن توفیر چندانی ندارد. این فیلم برای مجوز پروانه ساخت، لوکیشن خود را به کشور ارمنستان تغییر داد و برای مجوز اکران عمومی دوباره صداگذاری شد.
«خیابانهای آرام» هم در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. پرداخت طنزآمیز به اتفاقات سال ۸۸ و مسایل سیاسی داخل ایران در یک کشور خارجی از مهمترین مسایلی است که موجب شده حساسیتها برای اکران این فیلم زیاد باشد.
پاداش
کمال تبریزی، فیلم به نمایش درنیامده دیگری هم به نام «پاداش» دارد که خبر توقیف آن را وزیر ارشاد شخصا اعلام کرد.
«پاداش» قصه یک مسوول مملکتی است که راهی سفر حج میشود و در این بین اتفاقات و تناقضاتی رخ میدهد که موقعیتهای طنز را به وجود میآورد. یکی از دلایل توقیف فیلم تا به امروز حرکت فیلم تبریزی روی خط قرمز اعلام شده است و احتمالا تا سالها فرصت نمایش آن به وجود نخواهد آمد.
وزیر ارشاد در دیماه سال ۸۸ درباره این فیلم گفته بود: فیلمهایی که با خط قرمز و معیارهای اسلامی و ایرانی همخوانی ندارند قابلیت نمایش ندارند بنابراین توقیف میشوند.
خانه پدری
«خانه پدری» کیانوش عیاری هم موضوعی اجتماعی دارد. این فیلم که یازدهمین اثر بلند سینمایی کیانوش عیاری است، وقایع خود را از ۱۳۱۰ آغاز میکند و آنها را تا امروز ادامه میدهد. «خانه پدری» نتوانست حتی در جشنواره فیلم فجر نیز حاضر شود.
فیلم درباره رخ دادن یک قتل در یک خانه قدیمی است که بعد از سالها واقعیت یک فاجعه انسانی خودش را نشان میدهد. یکی از دلایلی که فیلم تا به امروز نتوانسته است رنگ پرده را ببیند صحنههای به شدت تلخ و دلهرهآور فیلم است که حتی برخی کارشناسان شدت واقعگرایی آن را تا حدی توصیف میکنند که میتواند در روحیه مخاطب تاثیرات مخربی بگذارد. فیلم با اصلاحات عریض و طویلی مواجه است که کارگردان آن حاضر به انجام آن نیست.
کیانوش عیاری درباره وضعیت فیلمسازی خود و وضعیت حرفهایاش میگوید: فعلا اصلا در شرایط مناسب روحی خوبی نیستم. آنقدر در این مدت از این اتفاقات رنج دیدم که دیگر میلی به فیلمسازی ندارم. باید فعلا مدتی از همه چیز دور باشم. شاید بتوانم شرایط جدید را درک کنم.
فرزند صبح
اما وضعیت «فرزند صبح» کمی با سایر فیلمهایی که اجازه اکران عمومی پیدا نکردهاند، متفاوت است. این فیلم که پس از چندین سال بالاخره با کارگردانی بهروز افخمی به جشنواره بیستو نهم فجر رسید با انتقادات اصحاب رسانه و منتقدان روبهرو شد. «فرزند صبح» مقطع کودکی (تا هفت سالگی) حضرت امام خمینی (ره) و همچنین بخشهایی از ۶۳ سالگی ایشان در ۱۵ خردادماه سال ۴۲ را روایت میکند و ساخت آن چیزی حدود دو میلیارد تومان هزینه داشته است اما منتقدان و اصحاب رسانه پس از حضور در کنفرانس خبری افخمی در جشنواره فجر دو سال قبل، انتقادهای شدیدی را نسبت به فیلم مطرح کردند. در حالی که بهروز افخمی همچنان تاکید دارد با تدوین مجدد، فیلم اثر قابل قبولی خواهد شد.
من مادر هستم
«من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی هم در سال ۸۹ ساخته شده است. این فیلم داستان یک خانواده طبقه متوسط است که در یک شرایط بحرانی به بررسی و ارزیابی زندگی خود میپردازند. گفته میشود با تغییراتی که در این فیلم داده شده بهزودی اکران میشود.
البته فیلمهایی هم هستند که نه در یکی دو سال گذشته بلکه از ساخت آنها چند سالی میگذرد اما بازهم نتوانستهاند در اکران عمومی قرار بگیرند.
زادبوم
شاید بتوان گفت که «زادبوم» هم در میان فیلمهای اکران نشده، وضعیت ویژه و خاصی دارد چراکه این فیلم توانسته بود در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر تندیس سیمرغ بخش نگاه ملی جشنواره را هم بهدست بیاورد. فیلم سینمایی «زادبوم» روایتگر زندگی کنونی سه نسل از یک خانواده ایرانی است که در سه کشور متفاوت زندگی میکنند و هر کدام با مشکلی روبهرو هستند. عزتالله انتظامی، مسعود رایگان، رویا تیموریان، پگاه آهنگرانی و بهرام رادان در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
ابوالحسن داودی درباره عدم اکران این فیلم میگوید: هیچگاه جواب درستی به ما ندادند.
فیلم در ظاهر اصلا توقیف نیست. فقط میگویند در چند سینمای محدود باید اکران شود. در این شرایط دور از عقل و منطق است که بخواهم فیلم را بسوزانم. ترجیح میدهم فعلا در کشوی میزم خاک بخورد تا در این شرایط رنگ پرده را ببیند.
زمهریر
اما حکایت «زمهریر»؛ این فیلم هنگام حضور در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر انتقادات تند اصحاب رسانه و منتقدان را در پی داشت و گویا صحنههای این فیلم که گفته میشود مضامینی مرتبط با «نگاه غیراخلاقی به دفاع مقدس و توهین به شهدا» داشته باعث شده است که «زمهریر» فعلا به نمایش درنیاید.
فیلم با نشان دادن یک فرمانده جنگ که مشغول به دورهگردی و نواختن ساز در خیابانهاست نگاهی خاص به مقوله جنگ و دفاع هشت ساله ایران دارد.
هفت و پنج دقیقه
محمدمهدی عسگرپور که چندماهی است با مسایل مربوط به خانه سینما روبهرو است هم فیلمی دارد که هنوز به نمایش در نیامده است. «هفت و پنج دقیقه»که در سال ۸۷ ساخته شده است مضمونی اجتماعی دارد و به موضوع مهاجرت میپردازد. رضا کیانیان تنها بازیگر ایرانی این فیلم است که براساس فیلمنامه فرهاد توحیدی در فرانسه ساخته شده است. این فیلم داستان زندگی سه زن را که در آستانه فروپاشی روحی و خودکشیاند روایت میکند و در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر نیز حضور داشت.
پوسته
مصطفی آلاحمد یکی از کارگردانانی است که در عرصه مستند جوایز بسیاری را کسب کرده اما همچنان اولین ساخته سینماییاش به نمایش درنیامده است. «پوسته» محصول سال ۸۷ است که محمد آفریده آن را تهیه کرده. این فیلم هم مضمونی اجتماعی دارد و داستانش درباره یک زندانی محکوم به مرگ است که پس از اثبات بیگناهیاش آزاد میشود و بلافاصله در شرایطی قرار میگیرد که شواهد میتواند او را یک بار دیگر روانه زندان کند.
صد سال به این سالها
سامان مقدم «صد سال به این سالها» را ساخته است. داستان فیلم روایتگر زندگی زنی به نام «ایران» است که در طول ۳۰ سال متوجه ضربات و لطمات بزرگی در زندگی شخصیاش میشود و اعضای خانوادهاش را از دست میدهد. گفته میشود تنها اشکال فیلم نام شخصیت اصلی فیلم به نام «ایران» با بازی فاطمه معتمدآریاست که باید عوض شود و چون تحت هیچ عنوانی این اتفاق نمیتواند بیفتد عملا فیلم امکان اکران خود را از دست داده است.
آینههای روبهرو
«آینههای روبهرو» هم از فیلمهایی است که در جشنواره دو سال قبل فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت و جوایزی را به خود اختصاص داد اما این فیلم هنوز نتوانسته است، اکران شود. «آینههای روبهرو» به کارگردانی نگار آذربایجانی و تهیه کنندگی فرشته طائرپور داستان دختری را روایت میکند که در پی تغییر جنسیت خود است اما او با مخالفت شدید خانواده روبهرو میشود.
طائرپور با گلایه از شرایط اکران پیش از این گفته بود: قبلا هم گفته بودم که به اکرانی توهینآمیز برای «آینههای روبهرو» تن نخواهم داد و با توجه به ارزشهای فیلم و همچنین قابلیتهایش در جذب مخاطب، حاضر نخواهم شد که آن را چون فیلمی مازاد بر نیاز نمایش، در سالنهای نصفه و نیمه و بیرغبت به نمایش اینگونه فیلمها اکران کنم. به خاطر همین حساسیت بود که تصمیم گرفتم پخش این فیلم را به دفتر دیگری واگذار نکنم تا از تن دادنش به چنین شرایطی گلهمند شوم.
نیلوفر
طائرپور در مقام تهیهکننده، فیلم به نمایش در نیامده دیگری هم به نام «نیلوفر» دارد. شاید برخی از فیلمهای فهرست بالا توانسته باشند در جشنوارههای مختلف به نمایش درآیند اما «نیلوفر» گویا مشکلی فراتر از آنها دارد چراکه اداره نظارت و ارزشیابی حتی از نمایش «نیلوفر» در جشنواره فیلم کیش هم جلوگیری کرد و البته دلیل آن را نداشتن پروانه نمایش توسط این فیلم دانست؛ دلیلی که موجب اعتراض فرشته طائرپور تهیهکننده آن شد چراکه او معتقد بود فیلم دو، سه سال است مجوز نمایش دارد.
فرشته طائرپور، تهیهکننده این فیلم سرانجام خبر داد: پس از چهار سال توقیف فیلم سینمایی «نیلوفر» در ایران و محرومیت آن از هرگونه نمایش در سینماها یا شبکههای ویدیویی و تلویزیونی- با وجود داشتن پروانه ساخت و پروانه نمایش از وزارت ارشاد- این فیلم از سوی تهیهکنندگان فرانسوی آن در اختیار شبکه اینترنتی INDIEFLIX قرار گرفت تا برای هر علاقهمندی قابل دسترس باشد.
طائرپور ابراز تاسف کرد: تنها نتیجه این ممنوعیت، زیان انباشته و غیرقابل جبران اینجانب بهعنوان تهیهکننده ایرانی و مالک صددرصد حقوق نمایش آن در ایران است.
«نیلوفر» ساخته سبینهالجمایل محصول مشترک ایران و فرانسه با بازی فاطمه معتمدآریا، شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، امیر آقایی، صادق صفایی و مبینا آینهدار با مدتزمان ۸۲ دقیقه و به تهیهکنندگی فرشته طائرپور و رشید بوشارب در سال ۸۷ است.
پریناز
«پریناز» را شاید بتوان تنها فیلمی دانست که به دلیل ممیزی نتوانست در جشنواره فیلم فجر اخیر رنگ پرده را ببیند.
این فیلم داستان دختربچهای را روایت میکند که خانواده خود را از دست داده و قرار است از سوی خانواده مادرش نگهداری شود اما در خانواده جدید ماجراهایی برای وی رخ میدهد. «پریناز» دارای مضمونی اجتماعی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد