6 - 07 - 2024
مساله اصلی بازار مغفول مانده است
یک فعال بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه در دولت رییسی هم در اولویت سیاستگذاری نبود، از این رو با وجود اینکه دولت رییسی پس از سقوط معروف بازار در ۱۳۹۹ با شعارهای حمایت از سرمایهگذاران در بازار سرمایه، تولید و شرکتهای بورسی روی کار آمد توجه چندانی به بازار سرمایه نکرد و بازار سرمایه در سه سال حاکمیت وی و تیم اقتصادی خاندوزی غیرفعال و غیرمهم بود و این ذهنیت را به سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه داد که این بازار به طور کامل از اولویت سیاستگذاری خارج است و بازار سرمایه عملا دوران رکودی طولانیمدتی را پشتسر گذاشته است. رکود تنها به معنای پایین آمدن شاخص بازار یا راکد ماندن فعالیتهای بازار سرمایه نیست بلکه بازار سرمایه اساسا در این سه سال از توسعه باز مانده است.به گزارش اطلاعات بورس، سعید اسلامیبیدگلی اظهار کرد: از آنجایی که در سالهای گذشته (در یک دهه گذشته) تعداد سرمایهگذاران فعال بازار سرمایه افزایش پیدا کرد و با رونق بورس در سال ۹۸ و نیمه اول سال ۹۹ تعداد سرمایهگذاران افزایش بسیار چشمگیری داشت و به اصطلاح ضریب نفوذ بازار سرمایه افزایش یافت، به نظر میرسید موضوع بازار سرمایه از موضوعات مهم مطرح شده توسط کاندیداهای ریاستجمهوری باشد. با این حال هیچکدام از دو کاندیدای دوره دوم انتخابات حرفهای روشنی برای توسعه بازار سرمایه نزدهاند و عمده حرفهایی هم که زده شد از جنس شعار بود و گویی موضوع سودآوری و رشد شاخص بازار سرمایه یا جلوگیری از زیان سرمایهگذاران را هدف قرار داده در حالی که مساله اصلی توسعه بازار سرمایه، حرکت به سمت بازار پایگی به معنای افزایش تامین مالی اقتصاد کشور از طریق بازار سرمایه و سیاستهای درست سرمایهگذاری و تامین مالی در بازار سرمایه است که باید هدف سیاستگذاران اصلی یعنی دولت و تیم اقتصادی آنها قرار گیرد.او افزود: مثل هر مقطع دیگری سیاستهای معطوف به بازار سرمایه در سطوح مختلفی قابل بررسی است یعنی اینکه وضعیت کلی اقتصاد کشور چگونه خواهد بود، اقتصاد کشور با چه نرخ رشدی و چه نرخ تورمی و چه کدهای اقتصادی در سالهای آتی مواجه خواهد شد و اینکه سیاستهای کلی پیرامون بازار سرمایه چگونه خواهد بود و دولت چه اقداماتی برای توسعه زیرساختی بازار سرمایه انجام خواهد داد، موضوعات مختلفی هستند که میشود در بررسی سیاستهای بازار سرمایه یک دولت به آنها نگاه کرد. وضعیت کلهای اقتصادی در سه سال گذشته اصلا مطلوب نبوده و بدون قصد مقایسه عملکرد دولت پیشین با دولتهای قبل از آن باید گفت اقتصاد ایران در سه سال گذشته بسیار متورم بوده و نتوانسته جایگاه خود را در اقتصاد جهانی بازیابی کند. اگرچه عددهای رشد اقتصادی بالا بوده ولی میدانیم که بخشی از این عددها به مساله فروش نفت مربوط میشده، در حالی که در حوزه فروش نفت هم طبق گفته کاندیداهای ریاستجمهوری که به نظر افراد مطلعی در کشور میرسند، اتلاف منابع، تخفیف یا کمفروشی حداقل از نگاه سیاستگذاران آشکار بوده، بنابراین میشود گفت کشور به طور کلی در مسیر توسعه قرار نگرفته است. در سه سال گذشته هم مثل همه یک دهه گذشته نرخ تشکیل سرمایه ثابت منفی بوده و این به آن معناست که کشور در حال مستهلک شدن است.بیدگلی گفت: اینها اگرچه خبرهای اقتصاد کلان هستند ولی طبیعتا تاثیرات منفی روی بازار سرمایه کشور هم میگذارند. نرخ تورم بسیار بالا منجر شده که نگاه مردم به سرمایهگذاری کوتاهمدت باشد و شاید این یکی از عواملی بود که بسیاری از مردم به هر جایی که فرصت سرمایهگذاری داشتند مراجعه میکردند و اعتماد به بازار سرمایه اساسا پس از سقوط ۱۳۹۹ و ناتوانی دولت پایانی آقای روحانی و هم دولت آقای رییسی در بازیابی بازار سرمایه، اعتماد عمومی مردم را به بازار سرمایه کاهش داده بود و تصور ذهنی بسیاری از سرمایهگذاران این بوده که بورس در اولویت سیاستگذاریهای دولت نبود. در همین هفتهها و روزها شاهد این بودیم که بسیاری از فعالان بازار سرمایه خواستههای خود را در قبال مصاحبهها و نوشتهها در شبکههای اجتماعی یا دادن مشاورهها به کاندیداهای ریاستجمهوری طرح کردند، به نظر میرسد مهمترین خواسته بسیاری از سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه عدم مداخله مخرب دولت در بازار سرمایه است، یعنی قیمتگذاریهای ناصحیح، دستاندازی در منابع شرکتها، مداخله و تعیین اعضای هیاتمدیره و مدیریت شرکتهای بزرگ که بخش بزرگی از آنها در بورس هستند، از اتفاقاتی است که در سالیان گذشته بارها مورد تاکید فعالان بازار سرمایه قرار گرفته و تقریبا هیچ دولتی نتوانسته سازوکار مناسبی برای این موضوع طرح و این ساز و کار را رعایت کند.او افزود: البته بسیاری از دولتها شعار دادند ولی در تدوین برنامهای مناسب و رعایت کردن آن ناموفق بودند، بنابراین به نظر میرسد همچنان از دولتهای بعدی هم این خواستهها وجود خواهد داشت، هرچند معمولا دولتهایی که بر مسند قدرت مینشینند به راحتی از این فرصت مداخله و سیاستگذاری و توسعه کنترلگری خود دست برنمیدارند و این موضوع به نسبت پیچیده در سیاستگذاری کشور ما است. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، توسعه بازار سرمایه است. با قوانین و مقرراتی که در بازار سرمایه کشور وجود دارد سازمان بورس و اوراق بهادار مسوول این توسعه است اما به نظر میرسد در مسائل توسعهای (نه به معنای پولریزی در بازار سرمایه)، در مسائل توسعه در حوزه تکنولوژی و… بازار سرمایه نیاز به حمایت کلی دولت دارد و میتواند در آن بخشها از رویکردهای دولت بهره ببرد؛ این موضوعی است که در همه سالهای گذشته مغفول مانده و منظور بسیاری از افراد برای حمایت دولت از بازار سرمایه سرریز کردن نقدینگی به سمت بازار سرمایه است، در حالی که بازار سرمایه میتواند با حمایت دولت به نحوی توسعه پیدا کند که خود محلی برای تامین مالی رشد اقتصادی کشور باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد