4 - 01 - 2024
مصائب مادرانی که کودکان بیشناسنامه دارند
ایلنا- مریم و زهرا مانند همه دختران و زنان این سرزمین با آرزو و امیدهای زیادی ازدواج کردند و مادر شدند، اما روزی که نوزادانشان را در اولین روز زندگیشان در آغوش میکشیدند نمیدانستند این خوشحالی و لذت مادر شدن قرار است با نگرانیها و مشکلاتی همراه شود و باید کفش آهنین پا کنند و هر روز از این اداره به آن اداره بروند تا بتوانند برای کودکشان شناسنامه بگیرند یا برای ثبتنام کودکانشان در مدرسه التماس کنند و نگران آینده آنها باشند، این مادران در این سالها طعم شیرین مادری را با اضطراب و نگرانی از رد مرز شدن کودکانشان سپری کردهاند و هر روز منتظر خبری هستند تا شاید قانونی بیاید که راهی آسانتر برای گرفتن شناسنامه فرزندانشان جلوی پای آنها قرار دهد.
دخترم شناسنامه نداشت و مجبور شدم او را به یک مدرسه خودگردان ببرم
مریم زنی اهل خراسان که با مردی از افغانستان ازدواج کرده و شوهرش کارگر است از سالها مشکلات ناشی از نداشتن شناسنامه بچههایش میگوید؛ از روزی که برای ثبتنام دخترش به مدرسه رفته و متوجه شده چون دخترش شناسنامه ندارد، نمیتواند در یک مدرسه در محله خودشان و در کنار دوستانش درس بخواند. او از رنجی که این سالها کشیده میگوید و ادامه میدهد: «خودم ایرانی و اهل استان خراسان هستم و همسرم افغانستانی است. در سال ۷۳ ازدواج کردم و ۴ فرزند دارم. اول که ازدواج کردیم یک کاغذ به ما دادند که ازدواجمان قانونی باشد. مشکلات ما از زمانی جدی شد که دخترم میخواست به کلاس اول برود و هیچ مدرکی نداشت و او را در مدرسه ثبتنام نکردند و مجبور شدیم، دخترم را به یک مدرسه خودگردان ببریم، در آنجا هم یک هفته بیشتر نتوانست درس بخواند.»
وی تصریح میکند: «دخترم را دوباره به مدرسه بردم و کلی خواهش و التماس کردم که دخترم را در مدرسه بنویسند. گفتم من ایرانیام و بچهام هم ایرانی است، اما شناسنامه ندارد مدیر مدرسه یکی از هم محلیهای ما بود و ما را از کودکی میشناخت و به همین دلیل قبول کرد اسم دخترم را در مدرسه بنویسد، اما گفت باید از اداره اتباع برگه بگیرم. در آن زمان از اداره اتباع یک برگه به اسم برگه آموزشی برای دخترم گرفتم و دخترم کلاس اول را خواند. برای پسرم باز با همین مشکل مواجه شدم، اما برگه آموزشی به من نمیدادند و گفتند باید پاسپورت بیاوریم و ما هم مجبور شدیم به سفارت افغانستان برویم و برای پاسپورت اقدام کنیم. یک پاسپورت سفید از کنسولگری مشهد برای بچهها گرفتم و توانستیم کارت آمایش بگیریم و با آن کارت بچهها را ثبتنام کنیم.»
این مادر خاطرنشان میکند: «هر سال در مدرسه میگفتند چون افغانستانی است باید پول پرداخت کنیم. من گفتم من ایرانیام و بچههایم دارای مادر ایرانی هستند، اما گفتند اصل کار پدرش است که افغانستانی است.»
بچههایم نتوانستند درس بخوانند
هر سال برای اینکه بچهها را در مدرسه ثبتنام کنند باید پول پرداخت میکردیم و هر سال هم مشکلات تازهای برای ثبتنام داشتیم؛ اینها را مریم میگوید و ادامه میدهد: «زمانی که پسر بزرگم به دبیرستان رفت، دیگر نمیتوانستیم هزینه مدرسه را بپردازیم همسرم یک کارگر بود که نمیتوانست هزینهها را تامین کند، برای همین پسرم ترک تحصیل کرد تا با پدرش به سرکار برود، پسر کوچکم هم وقتی دید این همه مشکلات داریم او هم ترک تحصیل کرد، چون میگفت درس خواندن فایدهای ندارد، وقتی نمیتواند شغلی داشته باشد، چراکه مدرکی ندارند و آنها را جایی قبول ندارند. بچههایم از تحصیل بازماندند. دخترم تا دیپلم ادامه داد و پیشدانشگاهی را هم خواند، اما دانشگاه نتوانست برود چون هزینهها سنگین بود و دخترم هم از تحصیل ماند و در نهایت بچههایم
افسردگی گرفتهاند.»
وی با ناراحتی ادامه میدهد: «بچههایم هر کاری را میخواستند انجام بدهند، این بیشناسنامه بودن مانند سدی جلوی آنها بود. سال ۹۲ برای شناسنامه دخترم اقدام کردیم. برای دو پسر دیگرم هم در سالهای ۹۴ و ۹۶ اقدام کردیم، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. برای دخترم همین چند روز پیش رفتیم گفتند که با ما تماس میگیرند، اما خوشبختانه دستور صدور دادهاند. البته برای دخترم براساس قانون قدیم ترک تابعیت را گرفتیم، ولی وقتی برای پسرهایم اقدام کردیم گفتند آن قانون قدیم است و الان آن قانون عوض شده است و باید با قانون جدید دوباره تشکیل پرونده بدهیم و برای پسرانم دوباره با قانون جدید تشکیل پرونده دادیم. دوباره میگویند باید برای پسرها هم ترک تابعیت بگیریم وقتی بچههای من اینجا به دنیا آمدهاند و اصلا ارتباطی با آنجا ندارند، چرا باید ترک تابعیت بیاوریم. آن زمانی که میخواستیم برای دخترم ترک تابعیت بگیریم؛ یک وکیل در افغانستان گرفتیم و هزینهای را پرداخت کردیم و این کار را انجام دادند، اما الان اگرچه براساس قانون جدید ترک تابعیت لازم نیست، اما به ما گفتهاند دوباره ترک
تابعیت بگیریم.»
وی با اشاره به سایر مشکلاتش میگوید: «بچههایم همه زندگیم هستند و همه تلاشم را برای آنها میکنم، اما بدون شناسنامه نمیتوانند با ایرانی ازدواج کنند. چند جا برای کار رفتهاند کارت ملی میخواهند، اما ندارند و نمیتوانند سرکار بروند. بچههای من ایرانی هستند و ربطی به آن طرف ندارند. از آنجا که به ایران نیامدهاند که به بچههای من اتباع میگویند. بچههایم سر کار ساختمانی میروند مامور بیمه میآید، گیر میدهد نه توانستند درس بخوانند و نه میتوانند کار درستی انجام دهند. ازدواج هم نمیتوانند بکنند.»
همیشه سدی جلوی راه بچههایم وجود دارد و آن هم شناسنامه است
زهرا هم مادر دیگری است که به دلیل ازدواج با یک مرد غیرایرانی نتوانسته است برای فرزندانش شناسنامه تهیه کند. او هم مشکلات بسیاری را مانند سایر مادرانی که با این معضل مواجه هستند، پشت سر گذاشته است. زهرا که خودش هم فاقد شناسنامه است و دو سال پیش توانسته شناسنامه بگیرد معتقد است چوب ندانمکاری پدر و مادرش را میخورد و اگر امروز با این مشکلات مواجه است به دلیل بیتوجهی پدر و مادرش است. وی میگوید: «متولد ۶۲ هستم و با همان قانون جدید در سن ۳۸ سالگی حدود دو سال پیش شناسنامه گرفتهام، اما الان براساس قانون جدید شناسنامه به بچههای من تعلق نمیگیرد و میگویند براساس قانون باید قبل از تولد بچهها من شناسنامه میداشتم.»
وی ادامه میدهد: «ما حتی تشکیل پرونده دادهایم و اثبات زوجیت و آزمایش ژنتیک انجام شده و همه پروندهمان را کامل کردهایم، اما هنوز هیچ خبری به ما ندادهاند و میگویند نباید تشکیل پرونده میدادیم و باید صبر کنیم تا قانون برای ما اجرایی شود.»
وی درباره بیشناسنامه بودن خودش میگوید: «مادرم اهل بروجرد بود و پدرم افغانستانی بود. پدرم به بهانه فروش یک زمین وقتی مادرم خواهرم را باردار بود به افغانستان میرود و وقتی برمیگردد با خودش همسرش را میآورد. مادرم چند سالی تحمل میکند، اما بعد از تولد من و زمانی که سه ماهه بودم از پدرم جدا میشود. آن موقع به بچهها شناسنامه میدادند و این مشکلات وجود نداشت، اما پدرم برای لجبازی با مادرم برای شناسنامه من اقدام نمیکند ولی خواهرم شناسنامه داشت، من نداشتم. من هم الان چوب کارهای پدر و مادرم را میخورم. اگر برای من هم شناسنامه میگرفتند الان بچههایم با مشکل مواجه نمیشدند. ما الان هیچ جا نمیتوانیم برویم. دخترم ارومیه زندگی میکند، اما نمیتوانم با دو بچه دیگرم به خانه دخترم بروم چون بچههایم اجازه خروج از تهران را ندارند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد