14 - 11 - 2019
مطبوعات اسیر تصمیمات نادرست
نادر کریمیجونی- روی تابلوهای تبلیغاتی نمایشگاه کتاب امسال شعار خواندن، توانایی است نقش بسته، این در حالی است که گرانی کاغذ و سایر مواد اولیه مورد نیاز صنعت نشر و علاوه بر آن ضعف اینترنت در کشورمان، فضای چندانی برای تسهیل خواندن ایجاد نکرده است. در سال گذشته و همراه با جهش قیمت ارز، قیمت کاغذ نیز با رشد قابل توجهی همراه شد تا جایی که در مورد کتاب که یکی از اصلیترین شاخصهای فرهنگ یک کشور محسوب میشود، شمارگان انتشار یافته ناگهان سقوط کرد و کتابها که معمولا با شمارگان هزار تا پنج هزار نسخه منتشر میشدند به ناگاه با شمارگان ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه به چاپ رسیدند چراکه ناشران حاضر به سرمایهگذاری روی کتاب نبودند و مولفان نیز سرمایهای برای انتشار آثار خود نداشتند. در واقع ناشران ترجیح میدادند که کتابها با سرمایه مولفان به چاپ برسد و اگر کتاب پرفروش میشد و شمارگان مناسبی به دست میآورد آنگاه ناشران و سرمایهگذاران عرصه کتاب وارد میدان میشدند و ادامه کار را در دست میگرفتند.
در بال دیگر صنعت نشر یعنی رسانههای مکتوب، اوضاع بدتر از این است. تا پیش از گران شدن کاغذ برخی صاحبان امتیاز به خاطر حفظ امتیاز انتشار، نشریه خود را در شمارگان محدود و به صورت دیجیتال چاپ و نشر میکردند و این تعداد محدود را به مراجع قانونی میفرستادند اما از وقتی کاغذ گران شده، نه فقط این شیوه کنار گذاشته شده و صاحبان امتیاز یادشده مجبور شدند به لغو امتیاز نشریه خود تن بدهند، بلکه برخی دیگر از نشریات و رسانههای مکتوب کشور نیز دچار آسیب شده یا با اخراج کارکنان خود و کاستن از هزینهها، یا کاهش شمارگان و تعداد صفحات یا توقف انتشار منظم تلاش کردهاند زیانهای وارده را مهار کنند. در مواردی هیچ یک از این تدابیر موثر نبوده و مرگ نشریه رقم خورده است. بر همین اساس است که گمان میرود در ماههای اخیر، تعداد زیادی از مجوز نشریات و رسانههای مکتوب در کشور، لغو شده باشد.
در این میان برخی مدیران رسانههای مکتوب برای باقی ماندن در عرصه رسانه، به الکترونیکی کردن رسانه خود متوسل شدهاند و انتشار چاپی نشریه خود را برای مدتی نامعلوم به تعویق انداختهاند. این کار اگرچه به حیات نشریات مکتوب کشور لطمه بزرگی زده و نفس روزنامهها و مجلات را به شماره انداخته است اما مدیران مسوول و صاحبان امتیاز راهی جز تن دادن به انتشار الکترونیکی نشریه به جای انتشار چاپی ندارند، هر چند این راه ممکن است به مرگ کامل نشریه منجر شود.
بارزترین نمونه در مرگ یک نشریه به هفتهنامه نیوزویک بازمیگردد که با تبدیل شدن به نسخه الکترونیکی از چاپی، در حقیقت نابود شد و اکنون دوباره و با بازگشت به نسخه چاپی به زندگی بازگشته است.
این مثال نشان میدهد که حتی در یک کشور توسعهیافته که ضریب نفوذ و دسترسی خوبی در مورد شبکه جهانی اینترنت وجود دارد باز هم تبدیل یک نشریه چاپی به نشریهای الکترونیک باعث مرگ رسانه میشود. به همین دلیل اگرچه الکترونیکی شدن در ایران به عنوان راهی برای فرار از نابودی مورد استفاده قرار گرفته است اما تجربه جهانی نشان میدهد که رسانههای الکترونیکی از جهت نزدیکی به بدنه جامعه و نفوذ در افکار عمومی هرگز به پای نشریات مکتوب نرسیده و نخواهند رسید.
البته دولت بارها تصریح کرده که حمایت همهجانبهای از فرهنگ مکتوب کشور میکند و در همین رابطه مقامات وزارت ارشاد وعده ارائه کاغذ ارزان و کاهش هزینههای چاپ را به دستاندرکاران صنعت نشر کشور دادهاند. در سال گذشته نیز نه فقط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که سایر مقامات ارشدتر مانند رییس دفتر رییسجمهور و معاون اول رییسجمهور همین وعدهها را با تاکید بیشتر تکرار کردهاند. با این همه وضعیت فعلی صنعت نشر، چه در بخش کتاب و چه در نشریات مکتوب اصلا خوب نیست و علاوه بر نشریاتی که مرگ را پذیرفته و برای همیشه از دکههای مطبوعاتی خداحافظی کردهاند، نشریاتی که هماکنون در قید حیات هستند نیز در مرز میان حیات و ممات قرار دارند، چنان که با اندک افزایش قیمتی، ممکن است همین تعداد از نشریات هم دچار مرگ مغزی شوند یا به کما روند. از نمایشگاه کتاب نیز خبر میرسد که با وجود اعطای تخفیفهای قابل توجه حتی به میزان ۵۰ درصد پشت جلد، باز هم خریداران قیمتهای کتاب را سرسامآور و بسیار گران توصیف و تصریح میکنند که در بسیاری از غرفهها جز تماشای کتابها، کار دیگری از دستشان برنیامده است یعنی در صنعت نشر هم بر اثر ناتوانی مردم از خرید، کتابها یکی بعد از دیگری به کما میروند و میمیرند.
به این ترتیب فرهنگ مکتوب کشور در حال احتضار است و بر عهده دولت است که برای بازگرداندن فرهنگ کشور به زندگی تلاش کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد