مملکت مردم دانا می‌خواهد

مهدیه ضیائیان*- توی تاکسی نشسته‌ایم، راننده از دزدی‌ها می‌گوید و رانت‌خواری‌ها و امثالهم …. پیاده که می‌شویم سعی می‌کند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد….! قصاب محل از مافیای گوشت می‌گوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبت‌مان چه می‌شود… حواسم لحظه‌ای پرت می‌شود، دویست گرم چربی قاطی گوشت در چرخ‌گوشت می‌ریزد…!
دوست قدیمی‌ام کارمند است و در تلگرام پست‌های فساد اداری را از این گروه به آن گروه می‌گذارد و می‌گوید روزی دو سه ساعت در اداره (در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد) سرش توی گوشی و تلگرام است. کابینت‌ساز از کار دوستم زده و پول را گرفته و فلنگ را بسته…!
بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست می‌چیند به هوای اینکه نبینی و بخری…! میوه‌های خوب میوه‌فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می‌شود…! مرغ‌فروش، مرغ‌های مانده را در پیاز می‌خواباند و به عنوان جوجه کباب می‌دهد دست مردم…!
معلم مدرسه یکی از بچه‌های فامیل عملا کارش را محول کرده به والدین و یک روز درمیان می‌آید مدرسه….! پزشک از خانواده بیمار تصادفی، سه میلیون پول نقد می‌خواهد تا به داخل اتاق عمل برود! در بانک شش باجه وجود دارد اما عملا یک نفر کار مردم را راه می‌اندازد…!
استاد دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰‌صفحه ۱۰صفحه به عنوان پروژه می‌دهد به دانشجویانش که ترجمه کنند آخرش به نام خودش چاپ می‌کند…! و …..
می‌گویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران…. خیلی وقت است خودمان به خودمان رحم نمی‌کنیم. صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمی‌دهد یا با تاخیر می‌دهد، بابک زنجانی، خاوری و خیلی‌های دیگر عین خود ما مردم هستند، فقط پست گرفته‌اند و سطح تخلفشان از ۳۰۰ گرم چربی و ۵۰۰ تومان اضافه کرایه، رسیده به میزانی که می‌دانیم. جامعه مثل یک درخت است ما ریشه‌ها و تنه‌ایم و مسوولان میوه و برگ.
چطور از درختی که ریشه‌اش پوسیده و تنه‌اش آفت خورده انتظار میوه سالم داریم؟ اما حق داریم مسوولان دلسوز و پاک و سالم داشته باشیم. اما خب از کجا بیایند؟ مگر نه اینکه آنها هم آدم‌های همین جامعه‌اند؟ ما حق داریم مطالبه‌گر باشیم و اعتراض کنیم به مشکلات اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده از خرد به کلان برویم. خودمان را اصلاح کنیم بلکه نسل‌های بعد مسوولان اصلاح شوند که آن موقع اگر اصلاح نشدند مثل امروز نمی‌نشینیم و فقط درباره گندکاری‌هایشان جوک درست ‌کنیم. به قول امیرکبیر: ابتدا فکر کردم مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاه دانا می‌خواهد، در آخر فهمیدم مملکت مردم دانا می‌خواهد.
* تحلیلگر مسائل اقتصادی