29 - 11 - 2022
مهمترین وظیفه دولت آینده ایجاد آرامش است
شهره ماهیصفت- آغاز ریزش و تغییرات کابینه دولتهای نهم و دهم از وزارت رفاه، ماراتنی را رقم زد که دولت عدالت را رکورددار کرد.
تغییرات شبهسونامی بود و بدون دردسر از زمین و هوا وزارتخانههایی را دستخوش ناآرامی و بلاتکلیفی میکرد.
اولین قربانی جزیره دولت، پرویز کاظمی بود؛ کسی که برکناریاش شایعاتی را هم به همراه خود داشت.
این مدیر پرسابقه در بیست و یکمین روز از سومین ماه بهار در سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد.وی کارگرزادهای از شرکت ملی نفت و بزرگ شده خیابان تیموری- حسامالسلطنه بود.کاظمی در تشریح تحصیلات خود میگوید که فوقلیسانس مدیریت صنعتی از دانشگاه تهران و دانشآموخته لیسانس حسابداری از دانشکده نفت است و تحصیل در مقطع دکترا را به دلیل پذیرفتن مسوولیت وزارت رفاه نیمهکاره رها کرده است. وی دورههای مدیریت، تحول استراتژیک و مباحث علمی مدیریت را در کانادا گذرانده و مدارکی نیز کسب کرده است و عناوینی چون مدیر نمونه صنعت و صادرات، مدیرعامل واحدهای صنعتی، عضو هیاتمدیره خودروسازی و هلدینگ سرمایهگذاری در کارنامه اوست.
تالیف مقالات، سخنرانیهای متعدد در داخل و خارج از کشور و ۲۸ سال خدمت به عنوان مدیر کاروان حجاج ماحصل زندگینامه کاری اوست.
پرویز کاظمی برادر شهید «ناصر کاظمی» است. وی برادر خود را نه فقط به عنوان فرمانده سپاه دوران جنگ بلکه نیروی ارزشی برای دفاع از خاک کشور و مقابله با ضدانقلاب میداند.وی کاندیداتوری خود را رسما برای ریاستجمهوری تایید کرد و احساس تکلیف را مهمترین عامل این تصمیم دانست. آنچه در پی میآید ماحصل گفتوگوی جهان صنعت با آقای کاظمی کاندیدای دوره یازدهم ریاست جمهوری است.
جناب کاظمی مهمترین مشکل کشور را در شرایط حاضر
چه میدانید؟
یکی از مهمترین مشکلات که حل آن گرهگشای بسیاری از مشکلات دیگر میتواند باشد، بسط و گسترش فضای نقد منصفانه است. در حال حاضر فضای نقد محدود بوده و بعضا برخی از انتقاد ناراحت میشوند در حالی که اگر خدا را ناظر و شاهد امور خود دانسته و به خاطر خدا به خلق کمک و یاری رسانیم نباید از انتقاد ناراحت و نگران باشیم.
درخصوص کاندیداها چطور این فضای نقادانه بدون حاشیه میتواند حاکم باشد؟
بدونشک بهترین راه در این خصوص، نقد منصفانه است. از طرفی افراد باید خودشان باشند و ادا درنیاورند، فضا نباید موجب تغییر شود و باید این باور حاکم باشد که مردم مهمترین هستند و در جهت رفع مشکلات آنان گام برداشت. باید توجه داشت که جایگاه قدرت فقط برای رضایت خدا و خدمت به خلق اوست. وعدههایی که عملی نباشد به مردم صبور و فهیم ما ندهند. از آنجا که عالم محضر خداست نباید دروغ گفت و وعده ناشدنی و دور از دسترس به مردم داد.
جناب کاظمی در یکی از مصاحبههایتان قول دادهاید خاطرات خود از دوره وزارت را منتشر کنید.
در زمان مناسب تمامی خاطرات دوره وزارت را خواهم نوشت.
نظر شما درخصوص بحث هدفمندی یارانهها چیست؟
باور من این است که نباید اجازه دهیم مردم با دریافت وجه به هر عنوان تنبل شوند و کار نکنند چراکه این موضوع باعث رکود تولید و چرخه اقتصاد خواهد شد، ما باید افراد ضعیف را توانمند کنیم و از سرمایه عظیم نیروی انسانی در جهت توسعه و شکوفایی اقتصاد بهرهمند شویم.
کسانی که شعار افزایش یارانه را در دولت خود به عنوان کاندیدا میدهند، وعدهای غیرکارشناسانه و غیرعلمی میدهند. طرح هدفمندی یارانه در سالهای پیش مطرح بوده حتی پیشتر از زمانی که ارز آزاد شود. در آن طرح مقرر شد مابهالتفاوتی که از یارانه حاصل میشود در مسیر توسعه، عمران و آبادانی کشور استفاده شود. وقتی یارانه به صورت نقدی پرداخت میشود، افزایش نقدینگی، افزایش تورم و در کنار آن کاهش مهارت و بیکاری حادث میشود اگرچه برخی نیازمند همین مبلغ هم شاید بودهاند اما اگر این مبلغ مابهالتفاوت را برای توسعه مثلا بیمه که بسیار هم ضروری بود به کار میبستیم، مردم از پرداختهای هنگفت درمانی نجات پیدا میکردند. همچنین ایجاد توانمندی بنیه اقتصادی موجب میشد معافیتهای مالی برای حقوقبگیران صورت پذیرد که به یقین برتر و منطقیتر از دریافت وجوه نقدی و در پی آن افزایش تصاعدی قیمت کالاها به نظر میرسد.
سرمایهگذاریهای منطقی از محل درآمد نفت و مابهالتفاوت هدفمندی منجر به رفع مشکلات فرهنگی و آموزشی کشور نیز میشد اما متاسفانه منابعی که به دست آوردیم در این زمینهها مصرف نشد.
در این شرایط چنانچه مردم با قطع یارانه به شرط بازگشت قیمت کالاها به قبل موافق باشند منطقی است، زیرا هدف اجرای طرح هدفمندی، افزایش قیمت کالاها، خدمات و افزایش تورم و در پی آن فشار به مردم و جامعه نبود.
آیا تصمیمات این چند سال اخیر را هیجانی میدانید؟
اصولا این تصمیمات گرفته شده مبتنی بر مشاوره که دستور اکید قرآن کریم هم هست و در آن میفرماید مسلمان باید در همه امور مشورت کند، نبود. در کنار این موضوع متاسفانه غیرشفاف بودن آمارها و اختلاف زیاد آمارهای ارایه شده از سوی مراجع موجب شد که عمق و تاثیر منفی تصمیمات هیجانی بیشتر درک شود.
تصمیمات هیجانی آن هم در شرایط تحریم اوضاع را بدتر میکند. وقتی کشور هم به بنبست میرسد احساس
مسوولیت میشود.
یک نکته مهم فراموش شده غفلت از آمار پیری جمعیت است، اینکه جمعیت کشور در حال پیر شدن است که این زنگ خطری برای جامعه است و هنوز در مرحله عمل جدی گرفته نشده، اگر فرض بگیریم جامعه بین ۵/۴ تا ۵ میلیون نفر کهنسال و پیر داشته باشد به ازای هر دو نفر مثلا والدین دو نفر مثل فرزندان باید به آنان سرویس دهند و عملا چیزی حدود ۱۵ میلیون نفر درگیر این بخش از جامعه میشود. در این شرایط فرض کنید ۱۰ سال آینده این جمعیت حتی از دو برابر فراتر رود بخش اعظم جامعه نیروی جوان هم درگیر سرویسدهی به آنان میشود که متاسفانه هیچ فردی برای این معضل برنامهای ندارد. تنها زمانی که به حد انفجار رسید سمینار و کنفرانس برگزار میشود که بهطور عمده در حد شعار، «شو» و یک نمایش است! از طرف دیگر موضوع فرمایش مقام معظم رهبری در اجرای سند چشمانداز بود که هیچ فردی به آن توجه نداشت. مطابق این سند راهبردی برای مثال تورم باید تکرقمی شود اما آیا آمار واقعی نشانگر تورم یک رقمی است؟ مطابق این سند باید به عنوان قدرت اول منطقه مطرح میشدیم. در حالی که از باب تورم قدرت اول منطقه هستیم و متاسفانه هیچ فردی هم خود را مسوول نمیداند. باوجود امکانات خدادادی در زمینه ثروت نفت و گاز کشور، در چه شرایطی قرار داریم؟ آیا تاکید مقام معظم رهبری درخصوص اقتصاد بدون تکیه به نفت و رهایی از نفت اساسا برنامه و مسیر روشنی را در کشور طی کرد.در حالی که منابع در حال از دست رفتن است جشن اقتصاد بدون نفت و عدم وابستگی گرفتند که اصولا واقعیت ندارد.
آیا از منابع مشترک با قطر یا وضعیت آن خبر داریم؟ اقتصاد خُم رنگرزی نیست. یکباره هم نمیتوان بدون درآمد نفت خودکفا شد. از بس در رویا به سر میبریم، برنامهریزی درست در این سالها و برای درآمدهای نفتی نداشتیم در واقع توسعه و شکوفایی اقتصاد و رسیدن به اقتصاد بدون تکیه به نفت با رویاپردازی و تصمیمات هیجانی امکانپذیر نیست. اگر نقد آزادانه و کارشناسانه باب بود ایرادات را قبول میکردیم و تدابیر درستی برای برونرفت از مشکلات حاصل میشد.
شما هم احساس وظیفه و تکلیف کردید که در انتخابات حاضر شدید؟
قدر مسلم حضور من در انتخابات مهم نیست و آنچه اهمیت دارد این است که با بهرهگیری از امکانات و استفاده از منابع به نحو شایستهای برای اقتصاد کشور تصمیمگیری شود. برای حصول نتیجه عالی باید افراد متخصص و کارشناس را به کار گیریم و نه بله قربانگوی محض!
بهترین و مهمترین برنامه پیشروی دولت آینده چه میباشد؟
اولا باید افراد کارآمد، متخصص و قابل به کار گرفته شود که نیازهای مردم را بشناسد، توانایی مردم را جدی بگیرد، باید متمرکز بر تولید ناخالص داخلی کشور بوده و با تاکید جدی بر فرمایش مقام معظم رهبری و بهکارگیری رهنمودها و برنامهریزی در آنجهت از تصمیمات غیرکارشناسانه بپرهیزد برای مثال بهطور جدیتر بر این تاکید مقام معظم رهبری درخصوص رهایی از اقتصاد متکی به نفت برنامهریزی کند. تلاش خود و گروه کارشناس خود را در جهت توانمندی اقتصاد کشور بهکار گیرد. بنده پیشنهادم برنامهریزی برای رسیدن به اقتصاد اتمی است، یعنی اقتصادی توانمند که منتج از توجه جدی به سرمایه انسانی و نخبگان اقتصادی برای برنامهریزی باشد. اگر اقتصاد قوی شود نهتنها تحریمها تاثیر نمیگذارد بلکه دشمن را از پا درمیآوریم.
ژاپن آنقدر به لحاظ اقتصادی قوی بود که میگفت ما تلافی بمب هیروشیما را از آمریکا گرفتیم. حتی ریگان در آن شرایط به ژاپن اعلام کرد، دیگر جنس و کالا به آمریکا نفرستید!
آنقدر که بازار آمریکا سرشار از تولیدات ژاپن بود و ژاپن توانایی خود را در شکوفایی اقتصاد، افزایش بهرهوری و تولید را به منصه ظهور گذاشته بود. ما هم در کشور خوشبختانه سرمایه ناب و ارزشمندتری از نفت داریم که سرمایه نیروی انسانی، متخصصان و نخبگان است و باید از این فرصت به نحو احسن استفاده کنیم متاسفانه عدم توجه به این سرمایه موجب فرار مغزها در سالهای اخیر شده است.
در شرایط تحریم باید چه برنامه و مسیری در کشور انتخاب شود تا بتوانیم به سلامت از این وضعیت عبور کنیم؟
ببینید کشور ما دارای قابلیتهای فراوانی است که بعضا و متاسفانه یا از آن استفاده درست نشده یا جدی گرفته نشده است. البته در کنار این توانمندی و قابلیتها محدودیتهایی هم وجود دارد که فشارهایی بر مردم و کشور تحمیل میکند. اگرچه در شرایط عادی رشد اقتصادی سریعتر انجام میشود اما در حال حاضر با صبوری، انتقادپذیری، مشاوره با اندیشمندان و کارشناسان اقتصادی، بهکارگیری افراد لایق و کاردان از توانمندیهای کشورمان بهرهمند خواهیم گشت. برگزاری سمینارهای فرهنگی، اقتصادی نقش اثرگذاری نخواهند داشت فقط به قول معروف انگشت در چشم هم میکنیم!
شرایط حاضر مطلوب و استحقاق این ملت صبور نیست. تمرکز بر تقویت اقتصاد، توجه به اقتصادی اتمی و قدرتمند مسیر توسعه و مقابله با تحریمها را آسان میکند، قابلیتهای کشور ما در مباحث علمی، دانشگاهی و فرهنگی- اقتصادی- کشاورزی، فولاد صنعت، عمران، پزشکی بسیار زیاد و ارزشمند است با برنامهریزی درست و تصمیمهای بجا و شایسته مسیر روشن اقتصاد را دریابیم. توزیع پول سرمایهگذاری نیست مثلا وامهای زودبازده به کجا رسید. منابع کشور در حال از دست رفتن است.
باید مشاوران اقتصادی دعوت شوند. اجماع و همفکری، شورا، یعنی همین نظر کارشناسان را بخواهیم. اتفاقات اخیر نشانگر آن است که از کارشناسان استفاده نشده است.
آقای کاظمی شما با تکنرخی شدن بنزین موافقید؟
اولا هر افزایشی یا تصمیمی در این خصوص باید متناسب با میزان دستمزد و دریافتی مردم باشد. اگر در قالب هدفمندی درست و منطقی حرکت میکرد بله فردی برای مثال دو تا سه ماشین دارد بنابراین باید سهم خود از دریافت خدمات مربوط به سوخت را بپردازد. در برخی کشورها در حال حاضر بنزین لیتری هشت هزار تومان هم عرضه میشود اما درآمد مردم با این نرخ مطابقت دارد. در حال حاضر افزایش ۲۵ درصدی دستمزد که حداقل ۴۸۷ هزار تومان و حداکثر ۵۸۰ هزار تومان است را در نظر بگیرید فردی که مثلا دو فرزند هم دارد. در جنوبیترین نقطه شهر هم بخواهد مسکن تهیه کند دستکم باید حدود ۹۰۰ هزار تومان برای یک خانه یکصد متری اجارهبها بپردازد. کسر مالیات، افزایش تورم و قیمت کالا و خدمات، هزینههای جاری، آیا این دستمزد کفاف حداقل هزینهها را میدهد.
در شرایطی که تولید رونق ندارد، کشور با مشکلات اقتصادی روبهرو است، بانکها دچار مشکل هستند مثل مقولات بانکی غیررسمی که ۸۰ هزار میلیارد تومان وام گرفته و پس نمیدهند و این هم یکی از شاخصهای بیماری اقتصاد است، کارخانهداران و تولیدکنندگان مشکل دارند، بیکاری در حال افزایش است آیا افزایش نرخ بنزین دردی را دوا میکند. بله اگر در شرایط رونق اقتصادی قرار بگیریم درست بود. اما در شرایط حاضر فقط فشار بر مردمی است که ناچارند شرایط را تحمل کنند.
پس دولت آینده با دردسر و مشکلات بسیار زیادی مواجه است، اولویت دولت آینده چه چیزی است؟
به نظر من مهمترین کار دولت آینده ایجاد آرامش برای مردم و کشور است.سرمایهگذار برای سرمایهگذاری و تولیدکننده برای تولید، امنیت و آرامش میخواهد. برای کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم، بیکاری و فضای ناآرام اقتصادی هیچکس پاسخگو نیست! شرکتها زیانده شدهاند، بیکاری رو به رشد است، تورم بالاست. من نگران این وضعیت هستم.
مردم به شرایط افزایش قیمتها و وضع موجود عادت کردهاند؟
استحقاق مردم این فشارها نبوده و نیست. اگر اعتراضی به افزایش قیمتها نمیکنند و در صحنه همیشه حضور دارند، رهبر و انقلاب و کشور خود را دوست دارند. اما ضریب تحمل هم محدود است نباید صبوری مردم را نادیده بگیریم. دعواهای کودکانه سیاسی و بیمحتوا، نمایشهای بیاثر و غیرضروری مثل جشن استادیوم آزادی این موارد دردها را بیشتر میکند. امام خمینی (ره) میفرمودند اگر تمام پیامبران هم جمع شوند اختلاف بین آنها وجود ندارد چون برای خدا تلاش میکنند. بهتر است دعواهای کودکانه و بغضهای بیدلیل را کنار گذاشته و پیرو فرمایش و رهنمودهای مقام معظم رهبری و بهرهگیری از کارشناسان و اندیشمندان اقتصادی در شور و مشورت با اتخاذ تصمیمهای درست منطقی تلاش کنیم. مشکلات حاضر در کشور رفع شود، مردم واقعا مستحقق این فشارها نیستند.
راهکار چیست؟
اولا باید اقتصاد سیاسی به سیاست اقتصادی تغییر یابد. باید از مدیرانی استفاده شود که پایبند نظام و کارآمد باشند و باسابقه خوب خود اقدامات شایستهای را به کار بندند تا مشکلات حاضر در کشور مرتفع شود. مسوولان قبل از خود، مردم و جامعه را ببینند و از هیاهو بپرهیزند. کشور را درگیر موضوعات پوچ نکنند. مردم بسیار اذیت شدند، جوانان بیکارند، گرانی و فرصتهای از دست رفته در برخی موارد غیرقابل جبران است.
تحریم سالهاست بر کشور ما سایه انداخته اما این چند سال با تصمیمات نادرست شرایط برای مردم سخت شده است. باید از تنگنظری پرهیز کنیم. با نگاه وسیعتر، کارشناسانه و بهرهمندی از مشاوره اساتید و اندیشمندان گامهای بلند و خوبی در راستای توسعه و شکوفایی اقتصاد کشور برداریم.
آقای کاظمی شما آقای احمدینژاد را شجاع میدانید؟
فاصله بین شجاعت و بیگدار به آب زدن زیاد است و به آن توجه نمیشود. عدهای برخی کارها و تصمیمات ایشان را شجاعت دانستند اما در واقع در این تصمیمات منطقی وجود نداشت و همین موضوع ضرر و زیان بسیاری برای مردم و کشور به جا گذاشت. از جمله لطمههایی که به کشور زد عزل و نصبها بود اگرچه به ظاهر غیرقانونی نبود اما صدمههایی جدی به نظام مدیریت کشور وارد کرد تا جایی که حامیان سینهچاک ایشان امروزه تندترین هجمهها را علیه ایشان عنوان میکنند. این موضوع نشانگر آن است که احمدینژاد خیلی فرق کرده است. ایشان که روزی تلاش میکرد رییسجمهور شود با احمدینژاد رییسجمهور کاملا متفاوت است.متاسفانه دولتیها هنوز هم در حال اجرای نمایش تبلیغاتی هستند و با وجود آنکه دستاورد مهم و درخوری نداشتهاند اما مدعیاند که خیلی کارها کردهاند بله سفرها، کارها شاید زیاد بود، اما کیفیت برتر از کمیت است.
احمدینژاد فقط حرف، حرف خودش است و همین دلیل قانونگریزی ایشان است و به راحتی نظرات دیگران را نفی میکند، حتی اگر منطقی باشد.
آقای کاظمی چرا وزارت رفاه در زمان شما پرسروصدا بود و آیا کارنامه خود در آن دوره کوتاه را بهعنوان وزیر رفاه قبول دارید؟
من تلاش خود را به کار گرفتم تا وزارت رفاه به عنوان پیشانی دولت خدمتگزار مطرح شود. معمولا هم در کشور هرکسی بخواهد کار کند با سروصدا مواجه میشود وگرنه اگر کاری انجام نشود که همه چیز سرجای خودش است!
در زمان وزارت من برای بیمه روستاییان حدود دو میلیون دفترچه صادر شد. ظرف هفت ماه این رقم به ۱۹ میلیون نفر افزایش پیدا کرد. این آمار قابل قبولی بود. همچنین از مدیران کارآمد در وزارتخانه بهرهمند شدیم پیگیریهای مناسب، جلسات مفید و نه هیاهوهای بیمورد که حاشیهساز باشد. خوشبختانه نتیجه خوبی هم داشت، مطرح شدن و بحث بیماریهای خاص در شبکه داروخانهها برای افراد مراجعهکنندهای که برای دریافت دارو مشکل داشتند، موفقیتهایی که در عرصه بیمه به ویژه بیمه روستاییان به دست آوردیم، پیگیری جدی بحث پزشک خانواده، موضوع شورای عالی بیمه، توجه به ورزش و آسیبشناسی اجتماعی و مواردی اینچنینی از جمله موضوعات مورد پیگیری دوره وزارت
من بود.
شما استقلالی هستید؟
من به فوتبال علاقهمند هستم. بحث انتخاب پرسپولیس یا استقلال نبود. دست تقدیر ما را به سمت باشگاه استقلال برد تا از این باشگاه حمایت کنیم؛ این موضوع کاملا با هماهنگی شخص رییسجمهور انجام گرفت و البته طرحهایی برای ورزشهای دیگر هم مطرح بود مثل تنیس روی میز در سنندج، هاکی در اراک و وزنهبرداری در سیستانوبلوچستان. خوشبختانه زمانی که تیم فوتبال استقلال از پشتیبانی و حمایت وزارتخانه بهرهمند شد پس از سه تا چهار سالی که توانسته بود مقامی کسب کند، اول شد و به قهرمانی رسید.
اکنون که جنابعالی بهعنوان کاندیدای مستقل رسما اعلام حضور کردهاید. مهمترین ویژگیهای یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری را بهعنوان رییس دولت چه مواردی میدانید؟
هرکسی که بخواهد در راس دولت قرار بگیرد در عمل واقعا باید تابع نظام باشد و تحت هیچ شرایطی به قانون و همچنین ارزشهای نظام بیتوجهی نکند.
همچنین ویژگی مهم دیگر این است که حرف مردم را گوش کند تا بتواند در راستای کاهش دغدغه و مشکلات آنان قدم بردارد. همچنین بر همه ما واجب است کمک کنیم مشاجرات و جدلهای مسوولان به کمترین و حداقل حالت ممکن برسد تا مردم با اعتماد و اطمینان به آرامش و امنیت برسند در واقع ثبات مدیریتی، نگاه عمیق به رفع مشکلات مردم از ضروریات است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد