27 - 11 - 2022
موزه یا گورستان مطبوعات
سیداحمد محیط طباطبایی-
از روزی که انسان با پدیده یکجانشینی و در پی آن شهرنشینی روبهرو شد، موضوع رسانه و ارتباط میان انسان و انسانهای دیگر، موضوعی بسیار مهم برای بشر به شمار میآید. انسان در طول تاریخ خود و در سیر تمدنی که از خودش بهجا گذاشته است، همواره دنبال ایجاد ارتباط بین خود و دیگران و در عین حال انتقال پیامی به آیندگان بوده است. اختراع خط و نوشتن کتیبهها و قراردادن آنها در مکانهایی بسیار مهم، همچون کتیبه بیستون، در مسیر بسیار با ارزش و تاریخی کوهستان زاگرس، سعی کرده است که افکار و اندیشههایش را به هم عصران و کسانی که در ادوار آینده میآیند منتقلکند. این تلاش در سدههای اخیر و به خصوص بعد از اختراع ماشین چاپ در شکل روزنامه توانست به انجام مطلوبی برسد. روزنامه به مهمترین ابزار رسانهای قرون متاخر تبدیل شد. از طریق روزنامه بود که افراد نه تنها از وقایع سرزمین خودشان آگاه میشدند بلکه از آنچه در کشورهای دیگر و سرزمینهای دور دست و سراسر جهان، روی میداد نیز با خبر بودند.
از عصر قاجاریه، قرن نوزدهم میلادی، روزنامه در ایران منتشر شد، برای مثال میبینیم که در ۹۰ شماره اول روزنامه وقایع اتفاقیه، که متعلق به امیرکبیر بود، بیشترین حجم اطلاعات عمومی به جهت ارتقای کیفی و علمی دانستههای مردم، در روزنامه ارایه شده است. پس میبینیم که روزنامه بهترین امکان را نه تنها برای انتقال اخبار که برای آگاهیبخشی و افزایش سطح دانش مردمان فراهم میآورده است. پیشرفتهای بشر در قرن بیستم، اختراع رادیو و تلویزیون و شکلهای مختلف رسانه، در نهایت به انقلاب ارتباطات در اواخر قرن بیستم ختم شد. شبکه مجازی، فاصلهها را بسیار نزدیکتر و جهان را بسیار کوچکتر کرده است. هر اتفاقی در هر گوشه جهان بدون ذرهای اتلاف وقت به اطلاع مردمانی در دوردستترین نقاط نسبت به آن میرسد و روزنامهنگاری نیز به تبع آن شکل جدیدی پیدا کرده است. پس شاید به این نتیجه برسیم که از اعتبار و اهمیت روزنامه کاسته شده است در حالی که اینچنین نیست و روزنامه با وجود همه پیشرفتها و اشکال متنوع و سریع ارتباطی، نه تنها اهمیتش را حفظ کرده بلکه به جایگاه اصلیاش بازگشته است و عملکردهای دیگری را که روزنامهها نه در جایگاه اصلی خود بلکه در نبود دیگر رسانهها انجام میدادند که همانا انتقال فکر و اندیشه است، برعهدهگرفت، همچون کتاب که با وجود کتابهای مجازی همچنان در جایگاه خودش محفوظ است یا مثل زمانی که دوربین عکاسی اختراع شد و گمان می رفت که نقاشی کارکرد خودش را از دست میدهد اما دیدیم که نقاشی به جایگاه هنری حقیقیاش بازگشت، روزنامه نیز با اختراع اینترنت توانست از حجم توانایی این شبکه در انتقال اطلاعات استفاده کند و در جایگاه مهمتری به عنوان رسانهای مرجع ایفای نقش کند.
به تبع این، مطبوعات در ایران نیز نقش تعیین کنندهای داشتند. روزنامهها نخستین بار در انقلاب مشروطه و بعد از آن نیز در تمام تحولات اجتماعی- سیاسی ایران در یکصد سال اخیر ایفای نقش کردهاند. از اشغال ایران توسط متفقین تا جریانات ملی شدن صنعت نفت و وقایع پس از آن و انقلاب اسلامی و…. پس به نوعی با نگاه به روزنامهها در یک قرن اخیر به یک معنا تاریخ این سرزمین را ورق میزنیم و از طریق آن با همه ابعاد فکری، فرهنگی، اجتماعی و دینی مملکت آشنا میشویم.
موزه مطبوعات مکانی است که این ویژگی روزنامه را حفاظت و معرفی میکند و آن را در اختیار همگان قرار میدهد. موزه مطبوعات تنها متعلق به کسانی که در روزنامه کار میکنند و از موزه میتوانند به عنوان یک مرکز آموزشی و تجربی استفاده کنند نیست بلکه برای همه افراد و اقشاری که در هر رشتهای و در هر بخشی از حوزههای علمی، فرهنگی، اقتصادی، پژوهشی و هر حوزه دیگری تلاش میکنند، مهمترین منبع و سند به شمار میرود. موزه مطبوعات فیالذاته، جدای از اینکه برای خود مطبوعات مهم است، برای دانستن تاریخ تحولات نگارش و ادبیات و فرهنگ عامه و تغییر و تحولات اجتماعی مهمترین آیینه و مرجع موثق است. دست کم به این دلایل، موزه مطبوعات باید در بهترین موقعیت مکانی و مناسبترین شأن و جایگاه در یک شهر قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف میتوانستند از ساختمان قدیمی روزنامه اطلاعات و امثال آن استفاده کنند یا فضای ویژهای مناسب برپایی موزهای چنین با اهمیت ساخته شود، همچون موزه دفاع مقدس که فضای وسیعی را در تپههای عباسآباد به آن اختصاص دادهاند. متاسفانه عدم تدبیر و بیتوجهی به شان و جایگاه چنین موزهای باعث شد که موزه مطبوعات که از قبل از پیروزی انقلاب برای راهاندازی آن تلاشهایی شده بود، در مکانی راهاندازی شود که هیچیک از ویژگیهای لازم را ندارد. از جمله گروههای مختلفی که در تشکیل این موزه تلاش کرده بودند، بنیاد فرح پهلوی بود که ۹۰ دوره از مطبوعات را جمعآوری کرده و سعی داشتند موزه مطبوعات را در خانه کوزه کنانی، به پاس تلاشهای انقلابیون مشروطه، در تبریز، راهاندازی کنند. بعد از انقلاب نیز نهادهایی همچون بنیاد مستضعفان و نهادهای دیگر تکتک و جداجدا، تلاشهایی برای راهاندازی این موزه کردند اما در نهایت دیدیم که این موزه به تازگی در محل گورستان سر قبر آقا که آرامگاهی بازمانده از دوره ناصری و متعلق به امام جمعه آن دوران تهران و خاندانش است، افتتاح شد. مکانی که در فضای قبرستان قدیمی شهر در جنوب خیابان مولوی، نزدیک انبار غله قرار دارد. مکانی که به لحاظ معنوی و به لحاظ موزهداری کار شایستهای نیست. مطبوعات هیچ سنخیتی با آن مکان، که خود به تنهایی ارزش بسیاری در تاریخ معماری ایران دارد و به تنهایی باید مورد بررسی و معرفی قرارگیرد، ندارند. حضور موزه مطبوعات نیز در آنجا میتواند به نوعی ضربه زننده به ارزشهای دینی و معماری مکان فوق باشد. این انتخاب نشان از بدسلیقگی افرادی است که موزهای تا این حد پویا و زنده را در گورستان جای میدهد. گویی که مسوولان امر، مطبوعات و موزه آنرا به گورستانی در تاریخ برده و در آن دفن کردهاند. امیدواریم که در زمان پیشرو و با تشکیل دولت جدید با نگاهی کارشناسانه و مدبرانه و محترمانه نسبت به مطبوعات، مکانی در خور شأن به موزه اختصاص دهند. موزهای که از وزارت فرهنگ، معاونت مطبوعاتی، سازمان میراث فرهنگی و بسیاری دیگر از نهادها باید برای شایسته بودن آن تلاش کنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد